به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب نهاله مشتاق بیدختی

  • نگار تیمورپور، نهاله مشتاق بیدختی، عباس پورشهباز
    زمینه و هدف
    در زمینه احساس گناه جنسی و عوامل موثر بر آن کمبود قابل توجهی در ادبیات پژوهش به چشم می خورد. هدف از پژوهش حاضرتعیین رابطه بین سبک های دلبستگی و سن با احساس گناه جنسی در زنان بود.
    روش تحقیق: چارچوب طرح همبستگی می باشد. برای تحلیل داده های پژوهش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون به کار برده شد. آزمودنی ها 192 دانشجوی زن متاهل در رده سنی 40-18 ساله در سه دانشگاه شهر تهران بودندکه با تکمیل مقیاس دلبستگی و مقیاس احساس گناه جنسی موشر در این پژوهش شرکت کردند. روش نمونه گیری، خوشه ایچند مرحله ای بود.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که بین احساس گناه جنسی و سبک دلبستگی ایمن(r=-0/265)سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا (r=0/241)، اجتنابی(r=0/257)، سن (r=0/438) و مدت زمان ازدواج(r=0/345) رابطه معناداری (p<0/01) وجود دارد. سن،سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا و اجتنابی قادر به پیش بینی 25/1 درصد واریانس احساس گناه جنسی بودند(p<0/001).
    نتیجه گیری
    زنانی که سبک دلبستگی ایمن تری دارند، احساس گناه کمتر و زنانی که سبک دلبستگی ناایمن دارند، احساس گناه بیشتری را گزارش می نمایند. هم چنین با افزایش سن و مدت زمان ازدواج افراد، احساس گناه جنسی نیز افزایش پیدا می کند.
    کلید واژگان: سبک های دلبستگی, سن, احساس گناه جنسی, زنان}
    Mrs Negar Teimourpour, Mrs Nahale Moshtagh Bidokhti, Mr Abbas Pourshahbaz
    Background And Aim
    There is a dearth of scientific data in sexual guilt and the factors that have influence on it in the academic literature. The aim of this study was to identify the relationship between attachment styles and age with sexual guilt in women.
    Materials And Method
    This was a correlational study. Pearson Correlation Coefficient and Regression Analysis Methods were used to analyze the data. Subjects were 192 married female students with the age range of 18-40 from three universities in Tehran, who filled out Adult Attachment Styles Index and Mosher Revised Sex-Guilt Inventory. Method of sampling was multistage clustering.
    Results
    The findings showed that there are significant relationships(,p<0.01) between sexual guilt and secure attachment style(r=-0.265), Insecure-ambivalent attachment style (r= 0.241) and insecure-avoidant style(r=0.257), age(r=0.438) and marital duration(r=0.345). Age, insecure-ambivalent and insecure-avoidant attachment styles were able to predict 25.1 percent of the variance of sexual guilt (p<0.001).
    Conclusion
    Women who have secure attachment style, report lower levels of sexual guilt and women who have insecure attachment styles report higher sexual guilt. Also age and marital duration are positively correlated with sexual guilt in women.
  • نگار تیمورپور، نهاله مشتاق بیدختی، عباس پورشهباز
    مقدمه
    هدف از این پژوهش شناسایی رابطه سبک های دلبستگی، رضایت مندی زناشویی و احساس گناه جنسی با میل جنسی در زنان بود.
    روش
    آزمودنی ها 192 دانشجوی زن متاهل در رده سنی 40-18 ساله در دانشگاه های علوم بهزیستی و توانبخشی، تربیت مدرس و دانشگاه آزاد اسلامی بودند که با تکمیل مقیاس دلبستگی بزرگسالان، پرسشنامه رضایت مندی زناشویی انریچ، مقیاس تجدید نظر شده احساس گناه جنسی موشر و شاخص میل جنسی هرلبرت، در این پژوهش شرکت کردند. روش نمونه گیری، خوشه ایچند مرحله ای بود. برای تحلیل داده های پژوهش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون به کار برده شد.
    یافته ها
    نتایج پژوهش نشان داد که بین میل جنسی و سبک دلبستگی ایمن (01/0P<، 283/0r=)، سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی (01/0P<، 321/0- r=)، سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا (05/0P<، 144/0r=)، رضایت مندی زناشویی (01/0P<، 512/0r=) و احساس گناه جنسی (01/0P<، 422/0- r=) رابطه معنادار وجود دارد. همچنین بین میل جنسی و سن آزمودنی ها (r=-0/553) و مدت زمان ازدواج (349/0- r=) رابطه منفی معناداری (P<0/01) مشاهده شد. از بین متغیرهای پژوهش، رضایت مندی زناشویی، سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا و احساس گناه جنسی 8/49 درصد از واریانس میل جنسی را تبیین نمودند.
    نتیجه گیری
    یافته های پژوهش حاضر نشان می دهند که زنان دارای سبک دلبستگی ایمن، دوسوگرا و رضایت مندی زناشویی بالا، میل جنسی بالاتری دارند. از طرف دیگر زنان دارای سبک دلبستگی اجتنابی احساس گناه جنسی بیشتری می کنند، سنشان بالاتر است و مدت زمان بیشتری از ازدواجشان می گذرد، میل جنسی پایین تری را گزارش می نمایند.
    کلید واژگان: میل جنسی, سبک های دلبستگی, رضایت مندی زناشویی, احساس گناه جنسی}
    Teimourpour, N. M. A., Moshtagh-Bidokhti, N., Pourshanbaz, A.
    Introduction
    The aim of this study was to identify the relationship of attachment styles، marital satisfaction، and feeling of sex guilt with sexual desire in women.
    Method
    Subjects were 192 married female students with the age range of 18-40 from University of Welfare Sciences and Rehabilitation، Tarbiat Modarres University and Islamic Azad University who participated in the present study by filling out the Adult Attachment Styles Index، ENRICH Marital Satisfaction Questionnaire، Mosher Revised Sex-Guilt Inventory and Hurlbert Index of Sexual Desire. Method of sampling was multistage clustering. Pearson correlation coefficient and regression analysis methods were used to analyze the data.
    Results
    Findings showed that there is significant relationship between sexual desire with secure attachment style (r=0. 283، p<0. 01)، insecure avoidant attachment style (r=-0. 321، p<0. 01)، insecure ambivalent attachment style (r=0. 144، p<0. 05)، marital satisfaction (r=0. 512، p<0. 01) and feeling of sex guilt (r=-0. 442، p<0. 01). There was also significant negative relationship between sexual desire with age (r=-0. 553، p<0. 01) and marital duration (r=-0. 349، p<0. 01). Of all research variables، marital satisfaction، insecure ambivalent attachment style and feeling of sex guilt were able to predict 48. 9 percent of the variance of sexual desire.
    Conclusion
    Results of the present study show that those women with secure and ambivalent attachment styles and also higher levels of marital satisfaction، experience higher levels of sexual desire. On the other hand، women with avoidant attachment style، higher levels of feeling of sex guilt، older in age، and longer marital duration، experience lower levels of sexual desire.
  • شیما شکیبا، پروانه محمدخانی، عباس پورشهباز، نهاله مشتاق بیدختی
    مقدمه
    همبودی اختلال های شخصیت معمولا با افزایش خطر عود، مزمن شدن و کاهش اثربخشی درمان در بیماران افسرده همراه است. این مطالعه به بررسی اثربخشی روان درمانی کوتاه مدت روابط موضوعی بر کاهش شدت افسردگی و مشکلات بین فردی زنان مبتلا به اختلال افسردگی اساسی با همبودی اختلال های شخصیت خوشه C پرداخت.
    روش
    6 آزمودنی که واجد ملاک های ورود و خروج بودند با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در یک طرح آزمایشی تک آزمودنی، از نوع A/B با پیگیری قرار داده شدند. هر آزمودنی پرسشنامه افسردگی بک و پرسشنامه روابط بین فردی را هر هفته در 3 جلسه خط پایه، 15 جلسه درمان و 3 جلسه پیگیری تکمیل کرد. برای تحلیل داده ها از بازبینی دیداری نمودارها، ضریب اندازه اثر کوهن برای معناداری آماری و درصد بهبودی برای معناداری بالینی استفاده شد.
    یافته ها
    آزمودنی ها در مجموع به 55 درصد بهبودی در کاهش شدت افسردگی با اندازه اثر 92/1 و 42 درصد بهبودی در مشکلات بین فردی با اندازه اثر 06/2 رسیدند که در مرحله پیگیری هم ادامه داشتند.
    نتیجه گیری
    اثربخشی روان درمانی کوتاه مدت روابط موضوعی بر کاهش شدت افسردگی و مشکلات بین فردی زنان مبتلا به اختلال افسردگی اساسی با همبودی اختلال های شخصیت خوشه C از معناداری آماری و بالینی نسبتا خوب برخوردار بود.
    کلید واژگان: روابط موضوعی, افسردگی, مشکلات بین فردی, روان درمانی کوتاه مدت, اختلال های شخصیت خوشه C}
    Shakiba, Sh. Student, Mohammad-Khani, P., Poorshahbaz, A., Moshtagh-Bidokhti, N.
    Introduction
    Co morbid personality disorders causes relapse, chronocity and lack of recovery from depression. The current study investigated the efficacy of Brief Object Relations psychotherapy on reduction of depression severity and interpersonal problems of women suffer from major depressive disorder co morbid with cluster C personality disorders.
    Method
    By purposeful sampling method, 6 subjects met the in/exclusion criteria, were participated in a single subject design study randomly. Interventions were arranged based on A/B with follow up design. Each subject completed Beck Depression Inventory (BDI-II) and interpersonal Questionnaire every session during 3 baselines, 15 treatment and 3 follow up assessment sessions. Data were analyzed by visual analysis of graphic displays, Cohen’s coefficient effect size for statistical significance and remission rate for clinical significance.
    Results
    Patients totally reached 55% remission in depression severity with mean effect size 1.92 and 42% remission in interpersonal problems with mean effect size 2.06. Gains were maintained in follow up.
    Conclusion
    The efficacy of Brief Object Relations psychotherapy on reduction of depression severity and interpersonal problems of women suffer from major depressive disorder co morbid with cluster C personality disorders was statistically and clinically significant.
  • فرشته مومنی، نهاله مشتاق بیدختی، عباس پورشهباز
    مقدمه
    هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی درمان شناختی رفتاری گروهی بر کاهش اشتیاق و بهبود نشانه های افسردگی و اضطراب در معتادان به مواد افیونی تحت درمان نگهدارنده با متادون بود.
    روش
    در این مطالعه تجربی تعداد 36 نفر از معتادان تحت درمان نگهدارنده با متادون از بین کلیه معتادان به مواد افیونی مراجعه کننده به مرکز ملی مطالعات اعتیاد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. در گروه آزمایشی درمان شناختی رفتاری گروهی طی 8 جلسه به صورت یک جلسه در هفته انجام شد. جلسات با محوریت مدیریت اشتیاق، خلق منفی و اضطراب اجراء شد. اطلاعات پژوهش از طریق پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی، مقیاس پیش بینی پذیری بازگشت برای سنجش اشتیاق، آزمون افسردگی بک و آزمون اضطراب جمع آوری شد. داده ها با استفاده از بک آزمون های آماری t مستقل و وابسته تحلیل شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که نمرات پس آزمون و پیگیری شاخص اشتیاق کاهش داشته و این کاهش از نظر آماری معنا دار بوده است. همچنین در شاخص های افسردگی و اضطراب بک نیز در مرحله پس آزمون و پیگیری کاهش وجود داشته که از نظر آماری معنادار بوده است.
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته ها می توان گفت درمان شناختی رفتار گروهی در کاهش اشتیاق هم در مرحله پس آزمون و هم در مرحله پیگیری تاثیر داشته، همچنین در کاهش علائم افسردگی و اضطراب هم در مرحله پس آزمون و هم پیگیری اثربخش بوده است و می تواند به عنوان یک روش مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: گروه درمانی شناختی, رفتاری, اشتیاق, افسردگی, اضطراب, اعتیاد به مواد افیونی}
    Momenif., Moshtagh Bidokhtin., Porshahbaz, A
    Introduction
    The aim of this study was to examine the effectiveness of cognitive behavior group therapy on reduction of craving, depression and anxiety symptoms among the Opiate abusers under MMT.
    Method
    In this experimental research, 36 addicts on MMT wereselected between the entire opiate addicts referred to Iranian national center for addiction studies (INCAS) by convenience sampling and were randomly assigned into experimental and control groups. In experimental group, cognitive behavior group therapy was performed in 8 sessions, one each week. Sessions were performed for craving, depression and anxiety management. Data was gathered by demographic questionnaire, scale of relapse predicts craving assessment, BDI-II and BAI for depression and anxiety symptoms assessment. The data was analyzed, independent and paired samples t test.
    Results
    Data analysis revealed that craving index was decreased in post- test and follow-up and it was statistically significant. Also beck depression and anxiety symptoms were decreased significantly in post-test and follow-up.
    Conclusion
    The results show that cognitive-behavior group therapy was efficient on reduction of drug craving, depression, and anxiety symptoms in post-test and follow-up, and it can apply as a method of treatment.
  • نهاله مشتاق بیدختی
    وابستگی به مواد یک اختلال مزمن و عود کننده استا که هزینه سنگینی بر افراد، خانواده ها، اجتماعات و ملل تحمیل می کند. معتادان توانایی خود را برای مقاومت در برابر مواد از دست می دهند و این مساله اغلب منجز به رفتارهای خود تخریبی و خود انهدامی می گردد. جنایت ها و خشونت های ناشی از سوء مصرف مواد نیز یکی دیگر از ابعاد منفی این موضوع می باشد.
    اما سوء مصرف مواد قابل پیشگیری است امروزه طیف وسیعی از برنامه ها پیشگیری با مخاطبان و پیام های مختلف در سطح جهان طراحی و اعمال می شوند که کارایی آنها توسط مطالعات متعددی تایید شده است. این برنامه در موقعیتهای مختلف تحصیلی -آموزشی، اجتماعات عمومی، باشگاه های ورزشی و حتی زندانها قابل اجرا می باشند.
    این مقاله ضمن تعریف مفاهیم، با مروری بر تاریخچه ایجاد برنامه های پبشگیری به توصیف چند نمونه از این برنامه ها که نتایج مثبت قابل توجهی داشته اند می پردازد.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال