h. r. pouretemad
-
هدف
هدف این پژوهش تعیین و مقایسه کارکردهای توجه انتخابی و انتقالی بین کودکان و نوجوانان دچار لکنت رشدی و همتایان سالم بود.
روشروش پژوهش از نوع مقطعی- مقایسه ای و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقاطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان 11 مدرسه دخترانه و پسرانه شهریار به تعداد 10508 نفر بود. با نمونه گیری دردسترس 30 نفر از کودکان و نوجوانان به کمک تشخیص یک گفتاردرمانگر ماهر انتخاب و شرکت کنندگان به دو گروه 15نفره دچار لکنت رشدی و سالم تقسیم شد. داده از با استفاده آزمون های عصب شناختی کارت های ویسکانسین گرانت و برگ 1948و آزمون استروپ مکلئود 1996گردآوری و به کمک آزمون تی تحلیل شد.
یافته هایافته ها تفاوت معنادار بین دو گروه از نظر کارکردهای توجه انتخابی و انتقالی را نشان داد و مبین آن بود که افراد دچار لکنت در مقایسه با گروه سالم نقایصی در کارکردهای توجه انتخابی و انتقالی دارند.
نتیجه گیریشناخت کارکردهای توجهی افراد دچار لکنت می تواند به عنوان متغیر شناختی مهمی در فهم آسیب پذیری شناختی اختلال های روان زبان شناختی ایفای نقش کند. نتایج این پژوهش پیشنهاد می کند، در برنامه درمانی بیماران دچار لکنت رشدی، قبل از انجام مداخلات گفتاری، مبنای عصب شناختی نقائص شناختی آن ها با ابزارهای عصب روانشناختی مشخص شود تا بتوان با درمان آن که نقطه آغاز فرایند گفتاری است شدت لکنت این گروه از کودکان را کاهش داد.
کلید واژگان: توجه انتخابی، توجه انتقالی، کودکان، لکنت رشدی، نوجوانانAimThe purpose of this study was to compare the functions of selective and shifting attention in children and adolescents with developmental stuttering with their normal peers.
MethodA comparative – cross / sectional study was designed where 30 school students were selected based on accessibility. These were selected from 11 boys’ and girl’ high schools in the town of Shahriar in Alborz Province, west of Tehran. The population comprised of 10508 students. An expert speech therapist diagnosed students and participants were divided into two groups of developmental stuttering (n=15) and non-developmental stuttering (n=15). The Wisconsin Cards (Grant & Berg, 1948) and the Stroop Test (Macleod, 1996) were administered as neuropsychological assessment. Data was analyzed using t - test.
ResultFindings showed that there was a significant difference between the two groups in functions of selective and shifting attention. In comparison with the normal group, the stuttering group had deficits in attentional functions.
ConclusionWith a better understanding of attentional functions of stuttering individuals as an important cognitive variables, we can take a step toward recognizing cognitive vulnerability of disorder. These findings suggest that intervention programs for children with developmental stuttering should pay attention to cognitive deficits prior to speech interventions. Cognitive deficits should be eliminated using neuropsychological implements. With the advances made in the neurological basis of speech. It is suggested that intervention at this level will be most useful in reducing the severity of speech problems.
Keywords: selective attention, shifting attention, developmental stuttering -
این پژوهش با بهره گیری از مبانی نظری نظریه دلبستگی، به جهت تعیین و تبیین یکی از عوامل احتمالی موثر در شکل دهی تحول دلبستگی طرح شده است. منابع داده های موجود، پرسشنامه هوش هیجانی بار آن و فرایند موقعیت ناآشنا هستند. صد تن از مادارن کودکان یک ساله، به منظور تفکیک مادران به دو گروه مادران کودکان ایمن و مادران کودکان ناایمن، همراه با فرزندان شان در فرایند موقعیت ناآشنا شرکت جسته، به پرسشنامه بار- آن پاسخ دادند. نتایج مبین سه نکته اصلی است: 1) هوشبهر هیجانی مادران کودکان ایمن بیش از گروه مادران کودکان ناایمن است. 2) در میان مولفه ها، مولفه روابط بین فردی تفاوت میانگین بیشتری را نشان داده است 3) در میان خرده مولفه ها: همدلی، خودآگاهی هیجانی، آزمون واقعیت، شادکامی و تحمل فشار تفاوت بیشتری را در میان دو گروه مادران به نمایش گذارده است. در این میان تنها تفاوت میانگین های دو گروه در خرده مولفه انعطاف پذیری موید فرض پژوهش نیست. به این ترتیب توانایی مادر در شناخت نیازهای دلبستگی کودک، مسئولیت پذیری، همدلی و سازگاری او با این نیازها و نیز توانایی او در جهت شناخت هیجان های خویشتن، مهار و جهت دهی مناسب به این هیجان ها و استفاده از توانایی های ذکر شده در جهت تحمل فشارهای وارده از سوی مادر در شکل گیری و تحول نظام دلبستگی کودک موثر می باشد.
کلید واژگان: هوش هیجانی، الگوهای دلبستگی، فرایند موقعیت غریبهThis research is based on attachment theory and designed to investigate one of the possible variables in attachment development. Meaures of Emotional Intelligence Questioner, and Strange Situation Process were recorded. A hundred of mothers of one-year old children were divided into two groups: securely attached and insecurely attached children who participated in the strange situation process and then answered to the Bar-On questioner. The findings revealed: 1) mother EQ of secure children was higher than the other group, 2) EQ total scale score, indicated highly significant difference between two groups, 3) on sub-scales, empathy, self-awareness, reality testing, happiness, and tolerating stress showed highest difference between two groups of mothers. Proposed hypothesis on flexibility sub-scale did not receive support. Built on the findings, mother ability to recognise child attachment needs, and her responsibility, empathy, and adjustment with these needs, together with her ability in understantding emotions make them more likely to tolerate stress which impacts forming and developing the child attachment system.
-
پژوهش حاضر به منظور بررسی راهبردهای مقابله ای و سلامت روان در مادران کودکان اتیستیک صورت گرفت. آزمودنی ها شامل 40 مادر کودک اتیستیک بودند که به روش نمونه گیری در دسترس از مرکز ساماندهی، درمان و توانبخشی کودکان اتیسم انتخاب شده بودند. از آزمون SCL-90-R جهت بررسی علائم روانی و از چک لیست راهبردهای مقابله ای کارور به منظور سنجش راهبردهای مقابله ای استفاده گردید. نتایج نشان داد که 5/27% مادران گروه نمونه براساس معیارهای SCL-90-R دارای علائم روانی بودند. علاوه بر این، مشخص گردید که میان راهبردهای مقابله ای متمرکز بر حل مسئله و هیجانی با سلامت روان ارتباط معناداری وجود ندارد، اما بین راهبردهای مقابله ای کمتر مفید و غیرموثر با سلامت روان رابطه معناداری وجود دارد.
کلید واژگان: راهبردهای مقابله ای، سلامت روان، مادران کودکان اتیستیکThe goal of this study was investigate coping strategies and mental health in autistic children mothers. 40 mothers with autistic child were selected from autism center consecutively. Information collected with SCL-90-R and Karror coping strategies checklist. The result showed that 27.5% of the mothers according to SCL-90-R had mental disease. Furthermore, there were not significant relations between problem solving and emotional coping strategies with mental health. However, there was significant relation between less sufficient and none effective coping strategies with mental health.
Keywords: coping strategies, mental health, autistic children mothers
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.