به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « ترجمه » در نشریات گروه « ادبیات و زبان ها »

تکرار جستجوی کلیدواژه « ترجمه » در نشریات گروه « علوم انسانی »
  • سید مهدی مسبوق*، سولماز غفاری
    ترجمه با وجود این که فرآیندی یک سویه است اما نوعی جدال دائمی با زبانی دیگر و مقاومت دو نیروی زبانی برابر یکدیگر است که هرکدام ساختار و ویژگی های زبانشناختی خاص خود را دارد. در طی این فرآیند، مترجم همواره می کوشد متنی را دوباره سامان دهی کند تا تمامیتی اندام وار یابد. ترجمه در ادوار مختلف به شیوه ها و رویکردهای مختلفی به منصه ظهور نشسته است. ارتباط تنگاتنگ و ناگسستنی میان ادبیات و فرهنگ عربی و فارسی سبب پدیدارشدن متون ترجمه ای پرشماری از عربی به فارسی و بالعکس گشته است که زمینه مناسبی را برای پژوهش فراهم می کند. حوزه ترجمه میان این دو زبان از دیرباز تاکنون از رونق به سزایی برخوردار بوده است. ترجمه متون ادبی همچون مرزبان نامه، یکی از پویاترین جریان های ادبی در دوران کهن بوده است. آثار پرشماری در گونه های مختلف از عربی به فارسی و بالعکس ترجمه شده اند و از این رهگذر کتاب های مختلفی پدید آمده اند که از جهت ادبی سبک ساز و تاثیر گذار بوده اند. از سوی دیگر ارتباط تنگاتنگ میان زبان و ادبیات فارسی و عربی باعث دادوستدهای پرشماری بین این دو زبان شده که ترجمه کتاب «مرزبان نامه» سعدالدین وراوینی توسط ابن عربشاه در سده نهم از جمله آن ها است. پژوهش پیش رو با روش توصیفی تحلیلی و با هدف ارزیابی ترجمه ابن عربشاه در میزان بهره گیری از وام واژه های فارسی سامان یافته است. برآیند پژوهش نشان داد ابن عربشاه در ترجمه خود به کاربست وام واژه های فارسی اهتمام خاصی ورزیده و این وام واژه ها باعث غرابت ترجمه او نشده است، اما با توجه به ساختار متفاوت دو زبان فارسی و عربی، وام گیری هایی که در سطح اصطلاحات و امثال داشته نه تنها از خوانایی متن او کاسته بلکه خواننده عرب زبان را در فهم معنا نیز دچار مشکل نموده است.
    کلید واژگان: ادبیات عربی, ادبیات فارسی, ابن عربشاه, سعد الدین وراوینی, ترجمه, وام گیری}
    Seyyed Mehdi Masboogh *, Solmaz Ghafari
    Translation is a kind of constant struggle with another language and the resistance of two equal linguistic forces, which is done by the translator, and during this process, he always tries to reorganize the text to achieve a coherent whole. Translation has emerged in different periods in different ways and approaches. The close and unbreakable connection between Arabic and Persian literature and culture has led to the emergence of numerous translated texts from Arabic to Persian and vice versa, which provides a suitable field for research. The field of translation between these two languages has been very prosperous since long ago. The translation of literary texts such as Marzbannameh has been one of the most dynamic literary trends in ancient times. A large number of works have been translated from Arabic to Persian and vice versa in different genres, and various books have emerged from this passage,
    Keywords: Ibn Arabshah, Saad Al-Din, Ravini, Translation, Borrowing}
  • امیررضا وکیلی فرد *

    اگرچه مدرسان زبان اغلب از استفاده از ترجمه به عنوان ابزاری برای یادگیری انتقاد می کنند، اما این روش بسیار رایج در میان زبان آموزان دوم و خارجی است. با این حال، پژوهش ها درباره نقش ترجمه در یادگیری زبان و توسعه راهبردهای یادگیری تا به حال نسبتا کم بوده است. هدف این مطالعه بررسی تاثیر ترجمه در گسترش راهبردهای یادگیری زبان خارجی در میان زبان آموزان است. برای دستیابی به این هدف، یک پرسشنامه شامل شش بخش و 30 گویه آماده و اعتبارسنجی شد. پرسشنامه در میان یادگیرندگان زبان فرانسه به عنوان زبان خارجی توزیع شد. پس از گردآوری داده ها، نتایج نشان داد که از نظر این زبان آموزان، ترجمه به توسعه استراتژی های یادگیری مستقیم کمک می کند. همچنین، نتایج نشان داد که استفاده از ترجمه، از نظر فرانسوی آموزان، راهبردهای عاطفی، اجتماعی و فراشناختی را در میان راهبردهای یادگیری غیرمستقیم به ترتیب اولویت توسعه می دهد. به علاوه، استفاده از ترجمه می تواند به یادگیرندگان زبان فرانسوی در توسعه راهبرد های شناختی، حافظه ای و جبرانی به ترتیب در میان راهبردهای های یادگیری مستقیم کمک کند. یافته های این مطالعه به معلمان زبان کمک می کند که باورها و راهبرد های زبان آموزان را شناسایی کنند که برای سازگار شدن با راهبردهای یاددهی و گسترش یادگیری کارامد، ضروری است.

    کلید واژگان: ترجمه, راهبرد, زبان خارجی, یادگیری, یادگیرنده}
    Amirreza Vakilifard *

    Bien que les enseignants de langues aient souvent émis des critiques à l'encontre de l'utilisation de la traduction comme outil d'apprentissage, cette pratique est très répandue chez les apprenants de langues étrangères et secondes. Toutefois, les recherches portant sur le rôle de la traduction dans l'apprentissage des langues et le développement des stratégies d'apprentissage ont été relativement peu nombreuses jusqu'à présent. L'objectif de la présente étude est d'explorer l'impact de la traduction sur l'élargissement des stratégies d'apprentissage des langues étrangères chez les apprenants eux-mêmes. Pour atteindre cet objectif, un questionnaire en six sections comprenant 30 items a été préparé et validé. Le questionnaire a été distribué aux apprenants de français langue étrangère. Après avoir collecté les données, les résultats ont montré que, du point de vue des apprenants du français langue étrangère, la traduction contribue à élargir davantage les stratégies d'apprentissage directes. Les résultats ont également montré que l'utilisation de la traduction, du point de vue des apprenants, développe des stratégies affectives, sociales et métacognitives, par ordre de priorité, parmi les stratégies d'apprentissage indirectes. Le recours à la traduction peut aider les apprenants de langues étrangères à développer leurs compétences cognitives, de mémoire et de compensation, dans cet ordre, parmi les stratégies d'apprentissage directes. Les résultats de cette étude permettent aux enseignants de langues d'identifier les croyances et les stratégies des apprenants, ce qui est essentiel pour adapter les stratégies d'enseignement et favoriser un apprentissage plus efficace. .

    Keywords: apprentissage, apprenant, langue étrangère, Stratégie, traduction}
  • علی محمدی*، نگین سعیدی

    آشنایی اخیر جوامع غربی، خاصه امریکاییان با مولانا و اشعار او، مدیون ترجمه های کلمن بارکس، باید بوده باشد! مترجمی که نخستین بار درسال 1976، به همت دوست خود یعنی رابرت بلای، با مولانا و اشعار او آشنا شد. کلمن بارکس درحالی دست به ترجمه اشعار مولانا زد که کوچکترین آشنایی ای با زبان و ادبیات فارسی نداشت و با استفاده از ترجمه های پیشین که توسط آربری و نیکلسن انجام گرفته بود، به ترجمه دوباره این اشعار پرداخت و سبب شد تا اشعار شاعری مسلمان از دیار شرق، صدرنشین کتاب های پرفروش در آمریکا باشد. در پاسخ به پرسش اصلی این پژوهش که در پی یافتن سبب های موفقیت ترجمه های کلمن بارکس در آمریکا از آثار مولانا و ارتباط معنوی آن ترجمه ها با متن اصلی است؛ بررسی تعدادی از ترجمه های بارکس، از کتاب های مختلف او، با کمک نظریه آندره لفور، نظریه پرداز حوزه ترجمه، با توجه به روش توصیفی و تحلیلی و با مقایسه آن ترجمه ها، با متن اصلی این موضوع که اینک اهمیت جهانی یافته است، به بحث و بررسی گذاشته شد.

    کلید واژگان: مولانا, کلمن بارکس, ترجمه, مثنوی, غزلیات شمس}
    Ali Mohammadi*, Negin Saeedi

    The recent acquaintance of Western societies, especially America, with Rumi and his poems, must have been due to Coleman Barks' translations; A translator who get acquainted with Rumi in 1976 by his friend Robert Bly for the first time.Coleman Barks translated Rumi's poems, while he had no acquaintance with Persian language and literature. He re-translated those poems using previous translations by Arbery and Nicholson.In response to the main question of this research, which seeks the reasons for the success of Coleman Bark's translations, we having studied on a number of Bark's translations which are selected among Barks' various books and comparing those with the original text. Eventually with the help of Andre Lefevre's theory we analyzed those translations, and finally, the reasons are as follow:1. The need of modern American society and readers for the human, universal, and boundless concepts that have manifested themselves in Rumi's poetry as mysticism.2. Barks' clever choice of Rumi, among other Eastern poets, because in Rumi's poetry, themes and ideas is deep and astonishing, and has the potential to be reduced to today's paradigms.3. The style he uses in translating these poems, which is the free style of American poetry, is based on the translation pattern of Andre Lefrvere.

    Keywords: Coleman Barks, Translation, Mathnawi, Ghazaliyat-E Shams}
  • مهنوش اسکندری*، علی سعیدی

    برخی از نظریه های زبان شناسی در دهه های اخیر برای تحلیل متن و به منظور نشان دادن انسجام آثار ادبی مورد استفاده قرار می ‎گیرند که نظریه انسجام متنی هالیدی و حسن (1976) نیز یکی از آن هاست. بر اساس این نظریه، یکی از ویژگی های اصلی متن، «انسجام» است. میزان این انسجام با بررسی کاربست عناصر انسجامی در سه رده واژگانی، دستوری و پیوندی سنجیده می شود. در مقاله حاضر به بررسی و استخراج عناصر انسجام متن درغزل «ای صبا نکهتی از کوی فلانی به من آر» حافظ و ترجمه آن به قلم کنستانتین لیپسکاروف، به منظور مقایسه علمی میزان انسجام غزل اصلی و متن ترجمه آن پرداختیم. با این تحلیل علمی مشخص گردید که درصد انسجام دستوری واژگانی در غزل حافظ از ترجمه آن بیشتر است ولیکن میزان انسجام پیوندی در اصل غزل و ترجمه با یکدیگر برابرند. در نهایت با نتایج به دست آمده می توان گفت انسجام ترجمه روسی این غزل در مقایسه با اصل آن قابل قبول است و به تعبیر دیگر، متن ترجمه این اثر نیز متن منسجمی به شمار می آید.

    کلید واژگان: نظریه انسجام متنی هالیدی و حسن, غزل حافظ, ترجمه, لیپسکاروف, انسجام واژگانی, انسجام دستوری, انسجام پیوندی}
    Mahnush Eskandari *, Ali Saeidi

    Some linguistic theories have been used in recent decades to analyze the text and to show the coherence of literary works, and the textual coherence theory of Halliday and Hassan (1976) is one of them. According to this theory, one of the main characteristics of the text is "coherence". The degree of this coherence is measured by examining the use of coherence elements in three categories: lexical, grammatical and conjunctive. In this article, we examined and extracted elements of coherence in the text of Ghazli by Hafez and its translation by Konstantin Lipskarov. With this analysis, it was found that the percentage of lexical grammatical coherence in Hafez's sonnet is higher than its translation, but the amount of syntactic coherence in the original sonnet and translation is equal to each other. Finally, with the obtained results, it can be said that the consistency of the Russian translation of this sonnet is acceptable compared to its original.

    Keywords: Halliday, Hassan', S Theory Of Textual Coherence, Hafez', S Sonnet, Translation, Lipskarov, Lexical Coherence, Grammatical Coherence, Syntactic Coherence}
  • ساره امیرجان، علی اکبر نورسیده *

    جایگاه صحیفه سجادیه موجب شده بسیاری از مترجمان آن را ترجمه کنند؛ به طوری که تاکنون شصت ترجمه و شرح به زبان فارسی از آن ارائه شده است. از جمله مترجمان صحیفه سجادیه ، محمدمهدی رضایی است. ترجمه ایشان یکی از جدیدترین ترجمه های صحیفه سجادیه است که تاکنون پژوهشی بر روی آن صورت نگرفته است. در پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیلی توصیفی و به منظور ارائه نقدی منصفانه، ترجمه صحیفه سجادیه از محمدمهدی رضایی بر اساس نظریه وینه و داربلینه مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. این نظریه که دارای هفت راهکار است برای شناخت و بررسی یک ترجمه درسطح معادل یابی ، نظریه ای مفید بوده و  با برشمردن اصول و مولفه های مختلف در دو رویکرد اصلی یعنی رویکرد مستقیم و غیرمستقیم ، به شیوه ترجمه مترجم می پردازد. یافته های این پژوهش نشان داد که رضایی شاید به این دلیل که خواسته هم ترجمه ای ادبی و با واژگان و تعابیر ویژه فرهنگ فارسی ارائه دهد و هم این که در این ترجمه به دنبال نزدیک کردن معادلات فرهنگی بوده است ،از قرض گیری ، گرته برداری ، تلفیق و جابه جایی واژه ها کمتر استفاده کرده، در مقابل ، از مولفه معادل یابی و اقتباس بیشتر بهره برده است. در مجموع ، آهنگین بودن جملات و استفاده از معادل های فارسی و جملات مناسب با فرهنگ ایرانی ، ویژگی مهم ترجمه رضایی از صحیفه سجادیه است.

    کلید واژگان: صحیفه سجادیه, ترجمه, رضایی, وینه و داربلینه, معادل یابی}
    Sareh amirjan, Aliakbar noresideh*

    The position of Sahifa Sajjadieh translates it. So that sixty translations and descriptions of Persian language have been provided. Mohammad Mehdi Rezaei is one of the translators of Sahifa Sajjadieh. Their translation is one of the newest translations of Sahifa Sajjadieh on which research has been done. In the present study, using a descriptive analytical method and in order to provide a fair critique, the translation of Sahifa Sajjadieh by Mohammad Mehdi Rezaei based on the theory of Vienna and Darblin has been reviewed. This theory, which has seven strategies for recognizing and examining a translation at the level of equivalence, is a useful theory and by translating different principles and components in the two main approaches, namely direct and indirect approach, it deals with the translator translation method. The findings of this study showed that Rezaei may have borrowed, borrowed, borrowed, perhaps because he wanted to provide both literary translations with specific words and interpretations of Persian culture, and because in this translation he sought to approximate cultural equations. Has used less combination and displacement of words, in contrast, has used the component of equivalence and adaptation more. In general, the melodicity of sentences and the use of Persian equations and sentences appropriate to Iranian culture is an important feature of Rezaee's translation of Sahifa Sajjadieh.

    Keywords: Sahifa Sajjadieh, Criticism of translation, Rezaei, Vienna, Darblinet, equivalence finding}
  • طوبی مردانی

    انسجام به عنوان یک معیار متنی یکی از عناصر تحلیل گفتمان است که هر زبان الگوی خاص خود را دارد. این پژوهش با هدف تحلیل تطبیقی متون ادبی انگلیسی و فارسی از نظر تعداد و میزان بهره گیری از عوامل انسجام واژگانی در نشانگرها، یعنی؛ ربط، ارجاع و ترکیب در ضرب المثل ها و اصطلاحات می پردازد. بدین منظور، ابتدا به طور دقیق متن فارسی به عنوان متن اصلی و متن انگلیسی به عنوان متن هدف که در تضاد بودند، شناسایی شدند. نتایج تحلیل روابط منسجم در مجموعه گفتگوهای دوزبانه (انگلیسی و فارسی) و یافته ها نشان می دهد که هیچ شباهت و مطابقت قابل توجهی بین آنها وجود ندارد. در نهایت توصیه هایی جهت صحت و بی طرفی متون ترجمه شده اراته می شود.

    کلید واژگان: انسجام, متن ادبی, ترجمه, ضرب المثل, اصطلاح}
    Tooba Mardani

    Cohesion as a standard textually is one of discourse analysis elements which each language has its own special pattern cohesive devices provide links between various parts of a text and dichotomized into grammatical and lexical types. This research aims to analyze comparatively English and Persian literary texts in terms of number and degree of utilization of sub-types of lexical cohesion in markers, namely; Conjunction, reference, and Collocation in proverbs and idioms. For this, first they were meticulously detected advertently in the both Persian text as a ST and English text as a TT which contrasted. The results of analysis of cohesive relations in a bilingual (English and Persian) corpus of dialogues and the findings show that there is no remarkable similarity and corresponding between them. Finally, some recommendation are made to the accuracy and neutrality of the translation texts.

    Keywords: Cohesion, Literary Text, Translation, Proverb, Idiom}
  • میثم احمدی، یوسف کرمی چمه *

    داستان پلیسی (جنایی) جزو گونه های ادبی محبوب در دوران معاصر است. بیش از 180 سال از پیدایش نخستین نمونه های تمام عیار داستان پلیسی (جنایی) در ادبیات جهان میگذرد؛ اما حدود دهه آخر سده سیزدهم شمسی و از طریق ترجمه بود که این گونه ادبی برای نخستین بار وارد ایران شد. در این حیات صد و اندی ساله، داستان پلیسی (جنایی) در ایران شکل ها و دوره های گوناگونی را تجربه کرده است. در این مقاله، با استفاده از منابع کتابخانه ای و به شیوه توصیفی تحلیل کوشش شده است تا میراث داستان پلیسی (جنایی) در ادبیات فارسی طبقه بندی شود. مطابق یافته های پژوهش، عناوینی نظیر ترجمه، پاورقی های پلیسی جنایی، مستندنگاری و حادثه گویی (پلیس های داستان نویس) و نویسندگان حرفه ای و آثار مستقل (داستان نویسان ژانر پلیسی) را برای بررسی سیر داستان پلیسی (جنایی) در ادبیات فارسی می توان درنظرگرفت. شناخت پیشینه و تاریخچه داستان های پلیسی (جنایی) در ادبیات فارسی یاریگر پژوهشگران بعدی در شناخت ویژگی ها و نقاط ضعف و قوت این داستان هاست.

    کلید واژگان: داستان, داستان پلیسی (جنایی), ادبیات فارسی, ترجمه, پاورقی}
  • فضیلت عبادو *

    تنوع زبانی یک موضوع اصلی در جهانی شدن است که در جای خود چالش های زبانی عمده ای را ارائه می کند. در این میان، جایگاه بعضی زبان های غالب مانند انگلیسی رو به افزایش است، برای جلوگیری از آن به سیاست گذاری نیازمند هستیم. اگر ماهیت چند وجهی و کارکرد ارتباطی آن را در نظر بگیریم، ترجمه یک فعالیت معتبر است، زیرا به طور مداوم در زندگی واقعی خارج از کلاس انجام می شود و تنها فعالیت مرتبط با زبان خارجی است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ترجمه در حفظ تنوع زبانی علیرغم غلبه زبان انگلیسی انجام شده است.

    کلید واژگان: تنوع زبانی, جهانی شدن, ترجمه, زبان انگلیسی}
    Fadila Abadou *

    Linguistic diversity is a central issue in globalization that presents major linguistic challenges; among these is the increasing place of dominant languages such as English. To preserve it, we need policies. If we consider its multidisciplinary nature and its communicative function, translation is an authentic activity since it is practised constantly in real life outside classes, and it is the only activity in connection with a foreign language. Thus, the present research aims to investigate the role of translation in preserving linguistic diversity despite the dominance of the English language.

    Keywords: Linguistic Diversity, Globalization, Translation, English Language}
  • شاهرخ محمدبیگی، ناصر رشیدی*، فاطمه ذوالفقاری

    هدف از انجام این مطالعه ارائه چارچوبی مفهومی و جامع برای تحلیل و ارزیابی ترجمه های قرآن بود. هفت ترجمه عربی به انگلیسی قرآن به شیوه تحلیلی - توصیفی با درنظرگرفتن روابط نحوی، معنایی، گفتمانی تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که در ترجمه و ارزیابی ترجمه های قرآن، مترجمان و ارزیابان عناصر و مولفه هایی را باید در نظر بگیرند. این عناصر و مولفه ها شامل علائم سجاوندی، تاویل پذیری، جنبه های ساختاری زبان، وفاداری به معنای متن مبدا، سبک و تاثیر قرائت های مختلف قرآن، پیشینه مترجمان و شان نزول آیات و زیر مجموعه هایشان است. نتایج همچنین نشان داد که ترجمه قرآن با درنظر گرفتن این مولفه ها توسط مترجم امکان پذیر و پذیرفته است.

    کلید واژگان: مدل مفهومی, ترجمه پذیری, ترجمه, قرآن, ارزیابی}
    Shahrokh Mohammad Beigi, Naser Rashidi*, Fatemeh Zolfaghari

    The purpose of the current study is to develop a comprehensive conceptual model for the analysis and evaluation of translations of the Quran. Seven Arabic-to-English translations of the Quran are analyzed in a descriptive-analytic way, considering the intra-textual semantic, discursive and syntactic relations. The analysis indicated that in translating and evaluating the translations of the Quran, the translators and evaluators might consider some significant features. These features and components are punctuation, interpretability, and structural aspects of language, loyalty to the meaning of the source text, style, and the effect of different readings of the Quran, and the translators’ record, the revelation and its subcategories. The study also shows that translation of the Quran is possible and acceptable, on the condition that the translator follows the given set of principles.

    Keywords: Conceptual Model, Translatability, Translation, Quran, Evaluation}
  • طوبی مردانی *، محمد صادقی

    مطالعه حاضر بر ابزارهای انسجامی از نظر فراوانی تمرکز دارد. در انجام این کار، سوره «بقره» با نسخه انگلیسی آن مقایسه شده است. متن عربی قرآن کریم به عنوان متن منبع و ترجمه انگلیسی به عنوان متن هدف انتخاب شدند. ابزارهای انسجامی عبارت از ارجاع، حذف، ربط، جایگزینی، و همنشینی واژگانی است. بررسی متون دینی حساسیت زیادی می طلبد، و به همین دلیل است که به طور گسترده همراه با اجزای فرعی خود در متن منبع و متن هدف شناسایی شده، سپس شمارش و مقایسه انجام گردید. این مطالعه از روش کیفی توصیفی استفاده می کند و روابط انسجام خاصی را در هر جمله توصیف می کند، بنابراین از مدل هالیدی و حسن (1976) پیروی کرده و به طور خلاصه، نتیجه آشکارا تایید می کند که مقایسه فراوانی هر یک از اجزای ابزارهای انسجامی بین متن اصلی عربی و ترجمه انگلیسی دارای تفاوت ها و اختلافاتی در راهبرد و کاربرد مترجم است.

    کلید واژگان: ترجمه, انسجام, ابزارهای انسجامی, متن دینی}
    Tooba Mardani *, Muhammad Sadeqi

    The present study focuses on cohesive devices in terms of frequency rate. In doing so, the surah of “Bacara” has been contrastively compared with its English rendering version. The Arabic text of the holy Quran was selected as a source text and the English translation as a target text. Cohesive devises were reference, ellipsis, conjunction, substitution, and lexical markers. The religious texts are sensitive, and that’s why they were broadly identified along with their subcomponents both in the ST (source text) to the TT (target text), then counted and compared. The study employs descriptive qualitative methodology and describes the specific cohesion relations in every sentence, so the model of Halliday and Hassan’s (1976) followed. In summary, the result obviously confirms that the comparison of the frequency of each component of cohesive devises between the original Arabic text and the English rendering has some differences and discrepancies in strategy and application by the translator.

    Keywords: Translation, Cohesion, Cohesive Devices, Religious Text}
  • شکوه خدادادحسینی *، طاهره خامنه باقری

    امروزه، مفهوم ترجمه ناپذیری متون مقدس، بسیار مورد تردید است. مطالعات اخیر که توسط مترجمان و زبان شناسان برجسته انجام گرفته است، نشان می دهد که تناقض هایی در روش های ترجمه، برای انتقال معنای استعاره ها در متون مقدس وجود دارد. حین ترجمه کتاب مقدس در قرن بیستم، نایدا و تابر در تئوری و عمل ترجمه، مفهوم هم ارزی پویا را شرح می دهند که بر اساس آن، برای موفقیت یک ترجمه، بیش از هر چیز باید به دنبال معادل سازی در زبان فرهنگ مقصد بود تا اثری مشابه متن اصلی ایجاد شود. اگرچه نایدا شهرت فراوانی دارد، اما تا آنجا که ما می دانیم، مطالعات دقیقی درباره نظریات وی درمورد ترجمه قرآن انجام نشده است و پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا انتخاب واژه ها از زبان عربی به فرانسه در ترجمه محمد حمیدالله و دکتر فخری شناسایی شود. ده سوره آخر قرآن به عنوان الگو انتخاب شده اند، سوره هایی که آیات آنها مملو از استعاره ها و کلماتی است که ترجمه دشواری دارند و مترجمان را با چالش مواجه می کنند. این مقایسه با توجه به نظریه نایدا انجام شده و به این سوال پاسخ داده می شود که کدام ترجمه به نظریه نایدا نزدیکتراست؟

    کلید واژگان: ترجمه, قرآن, نایدا, حمیدالله, فخری, معادل پویا}
    Shokouh Khodadad Hosseini*, Tahereh Khameneh Bagheri

    La conception classique qui préconise la non-traduction des textes sacrés, est aujourd’hui fortement mise en question. Les études récentes réalisées par les traductologues et linguistes démontrent les paradoxes dans les différentes pratiques concernant le transfert du sens des métaphores dans les textes sacrés. Dans leur ouvrage The Theory and Practice of Translation, Nida et Taber développent le concept d'« équivalence dynamique » (« dynamic equivalence »), selon lequel une traduction réussie doit, avant tout, chercher des équivalences dans la langue-culture cible afin de produire le même effet que le texte original.Dans l’étude présente, nous essayons d’identifier les choix traductifs des mots de l'arabe en français dans la traduction de Muhammad Hamidullah et de Dr. Fakhri. Nous avons choisi les dix dernières sourates du Coran comme modèle, car elles contiennent des versets riches en métaphores et des mots difficiles à traduire, ce qui pose des défis aux traducteurs.   Cette comparaison est faite selon la théorie de Nida et nous cherchons à répondre à la question : quelle traduction se rapproche le plus de la théorie de Nida ?

    Keywords: traduction, Coran, Nida, Hamidullah, Fakhri, l'équivalence dynamique}
  • علی محمد محمدی*
    مدیریت گفتمان با به کارگیری گفتمان نماها در فرایند تعاملات انسانی انجام می گیرد. پژوهش حاضر به بررسی ترجمه پرکاربردترین، پیچیده ترین و مبهم ترین گفتمان نمای قرآنی «و» به زبان فارسی پرداخت. دو نظریه انسجام در گفتمان و تحلیل معادل های ترجمه مبانی نظری این پژوهش را تشکیل دادند. دو ترجمه فارسی بر اساس نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. تحلیل پیکره های موازی در زبان فارسی نشان داد که ترجمه این گفتمان نمای تفصیلی به شکلی خلاقانه و پویا با استفاده از چهار مقوله گفتمان نماهای تقابلی، تفصیلی، توالی و استنباطی و ترکیب های مختلف آن ها انجام شده است. این رویکرد خلاق، انعطاف پذیر و پویا در تحلیل پیکره های موازی نشان داد که ترجمه یک پدیده پیچیده کاربردشناختی، فرهنگ-بنیان و گفتمان-محور است. ترجمه نظام آفرینش گفتمانی پویاست که با استفاده از رویکردهای نظری مختلف در تحلیل گفتمان و کاربردشناسی انجام می شود که در چارچوب آن مترجم به غنی سازی واژه ها و پاره گفته های بین زبان ها، فرهنگ ها و گفتمان ها اقدام می کند. به سبب اینکه این رویکردهای خلاق و انعطاف پذیر در حوزه های فرهنگ نگاری، برنامه ریزی آموزشی و دیگر حوزه های آموزش و پژوهش ترجمه استفاده نشده اند، به پژوهشگران، مدرسان و دیگر مسیولان پیشنهاد می شود تا به بازنگری رویکردهای خود بر اساس یافته های پژوهشی اقدام نموده و کاربردهای برآمده از داده های موازی را مورد تجدید نظر قرار دهند.
    کلید واژگان: ترجمه, قرآن, گفتمان نمای تفصیلی, مدیریت گفتمان, گفتمان نمای تفصیلی قرانی «و»}
    Ali Mohammadi *
    Discourse is monitored through the employment of discourse markers in the process of human communication. The present article investigated two translations of the most frequent, complex, and ambiguous Qur’anic discourse marker wa into the Persian language. Two theories of coherence and translation spotting shaped the foundation of this research. Two Persian translations were selected based on purposive sampling. The analysis of the Persian parallel corpora revealed that the translation of this elaborative discourse marker was performed innovatively and dynamically by resorting to four categories of contrastive, elaborative, temporal, and inferential discourse markers and their various combinations. The creative, flexible, and dynamic approach observed in the analysis of the parallel corpora indicated that translation is complex pragmatic, culture-based, and discourse-oriented phenomenon. It is a dynamic discourse construction system underpinned by the invocation of different theoretical perspectives in discourse and the pragmatic enrichment of linguistic elements between languages, cultures, and discourses. As these creative and flexible approaches applied by translators are not put into practice in the areas of lexicography, curriculum development, and other areas of translation education, researchers, teachers, and other authorities are recommended to revise their approaches based on research findings and the relevant implications arising from parallel data analyses.
    Keywords: elaborative discourse marker, monitoring discourse, the Qur’an, translation, Qur’anic elaborative discourse marker»wa«}
  • لادن معتمدی *، فاطمه مستغنی شادمهانی

    دوزبانگی در بادبادک باز اولین اثر خالد حسینی، نویسنده افغانستانی الاصل انگلیسی زبان ، که برای مخاطب انگلیسی زبان نوشته شده از ویژگی خاصی برخوردار است. به این ترتیب که اگر چه نویسنده در روایتی به زبان انگلیسی کلمات و اصطلاحات فارسی را به کار می گیرد اما حال و هوا و فضای تک زبانه گویشوران فارسی زبان افغانستان را به خواننده القا میکند. ترجمه فارسی این اثر نیز منحصر به فرد است چرا که مترجم فارسی اثر باید متن را به زبان-فرهنگ اصلی نویسنده بازگرداند. سوالی که مطرح می شود این است که چنین ترجمه ای که در آن مترجم به زبان مادری نویسنده صحبت می کند و بنابراین رابطه قدیمی بین بیگانه و خودی معکوس می شود از چه ویژگی هایی برخوردار است؟ برای بررسی این پدیده، ترجمه مهدی غبرایی را انتخاب کرده ایم که با استقبال خوانندگان ایرانی مواجه و به کرات تجدید چاپ شده است. مقابله و بررسی مثالها در ترجمه و اصل به ما نشان می دهد که مترجم برای بازگرداندن متن اصلی به مبدا خود یعنی زبان-فرهنگ افغانستانی، تغییراتی قابل توجه در متن اعمال و ترجمه ای معطوف به خواننده ارائه می کند که به عنوان تنها طرح وی محسوب می شود و کاملا به حق است و به این ترتیب اخلاق شناسی جدیدی را در ترجمه این نوع آثار ارائه می کند.

    کلید واژگان: بادبادک باز, دوزبانگی, خالد حسینی, مهدی غبرایی, راهبرد بازگشت به مبدا, ترجمه}
    Ladane Motamedi*, Fatémé Mostaghni Shadmahani

    Dans sa première œuvre, Les cerfs-volants de Kaboul, Khaled Hosseini, écrivain d’origine afghane d’expression anglaise, pratique un bilinguisme singulier dont la particularité réside dans l’usage du farsi au sein d’une narration en langue anglaise mais qui fait croire à un espace langagier monolingue où les locuteurs s’expriment effectivement en farsi. Est singulière aussi la traduction persane de cette œuvre qui doit ramener le texte à sa langue-culture d’origine. La question qui se pose alors est de savoir quelles peuvent être les particularités d’une telle traduction où le traducteur partage la langue maternelle de l’auteur et que le rapport classique entre l’Autre et le Soi est donc inversée. Pour étudier ce phénomène, nous avons choisi la traduction de Mahdi Ghabraii qui jouit d’un accueil favorable de la part des lecteurs iraniens. L’analyse des exemples relevés dans la traduction nous montre que le traducteur fait subir des modifications à l’original qui définissent une autre éthique en traduction et qui prouvent définitivement que le rapatriement et donc la communication peuvent être ici considérés comme le seul projet du traducteur, perçus d’ailleurs comme positifs.

    Keywords: Bilinguisme, Les Cerfs-volants de Kaboul, Khaled Hosseini, Mahdi Ghabraii, Stratégie rapatriante, traduction}
  • عاطفه نوارچی *، ناهید جلیلی مرند، زهره عرفانیان شایسته

    این مقاله به مطالعه معادل گزینی در ترجمه می پردازد. در این راستا، بخش هایی از یک رمان بومی کانادایی ،کوکوم، و ترجمه آن به فارسی به عنوان پیکره پژوهش انتخاب شده است. در این اثر نویسنده زندگینامه مادربزرگ خود را روایت می کند. وی در بستر طبیعتی بکر صحنه هایی از دوران مختلف زندگی شخصیت های داستان را به تصویر می کشد. بدون شک این نوع نگارش مستلزم استفاده از زبان بلاغی است که در آن مقایسه، استعاره و جانبخشی جایگاه ویژه ای دارند. پژوهش بر محور این پرسش است : چگونه می توان ترجمه ای روان و زیبا برای خوانندگان فارسی زبان ارائه کرد و در عین حال ارزش های ادبی متن از جمله آرایه ها و جذابیت ناشی ازغرابت داستان را حفظ نمود؟ هنگام ترجمه این اثر، رویکرد ما گاه مبداء گرا و گاه مقصدگرا بوده و با تکیه بر مسئله معادل گزینی در ترجمه ، گاهی صوری، گاهی پویا، که توسط اوژن نیدا ارائه شده کوشیده ایم تا مفهوم مورد نظر نویسنده در در تمام موارد منعکس گردد. روش پژوهش در مقاله توصیفی و تحلیلی است.

    کلید واژگان: ادبیات بومی, اوژن نیدا, ترجمه, معادل گزینی, کوکوم}
    Atefeh NAVARCHI*, Nahid DJALILI MARAND, Zohreh Erfanian Shayesteh

    Le présent article se penche sur le concept d’équivalence en traduction dont le corpus constitue les extraits d’un roman autochtone canadien Kukum et leurs traductions en persan. L’auteur de l’ouvrage raconte la vie de son arrière-grand-mère. Dans cette biographie ayant comme toile de fond la description de la nature vierge, on a brossé un beau tableau des scènes où se déroulent différentes tranches de la vie des personnages. Certes, ce genre d’écriture exige l’emploi d’un langage rhétorique dans lequel la comparaison, la métaphore et la personnification prennent une place prépondérante. Afin de transférer ces figures de style, nous nous sommes interrogées sur les modalités de rendre ce registre littéraire aussi fidèlement que possible et de la sauvegarde de l’étrangeté du récit non sans présenter un texte compréhensible et agréable à lire pour le public persanophone. Lors de la traduction de l’ouvrage, nous avons été à cheval entre deux approches sourcière et cibliste en nous appuyant sur le concept d’équivalence tantôt formelle, tantôt dynamique, avancé par Eugen Nida, pour ainsi refléter le vouloir-dire de l’auteur sur tous les plans. Quant à la méthodologie, il s’agit d’une étude descriptive et analytique.

    Keywords: equivalence, Eugen Nida, Kukum, litté, rature autochtone, traduction}
  • مهدی باقری حریری*، سید مصطفی عاصی
    هدف این پژوهش ارایه راه کاری عملی و پیکره بنیاد برای تفکیک معنایی واژه ها و یافتن معادل های مناسب برای آنها با رویکرد«متن شناسی مقابله ای» هارتمن (1980) و استفاده از پیکره های دوزبانه نخست در فرایند ترجمه و سپس در تدوین فرهنگ های دوزبانه است. این تحقیق می کوشد مطمین ترین روش را برای یافتن بهترین معادل ها در بافت های زبانی مختلف ارایه دهد. بدین منظور، پژوهشگران به ترتیب از دو پیکره دوزبانه یا موازی میزان و تهران که جامع ترین و مناسب ترین پیکره های موجود بودند بهره گرفتند. نگارندگان نخست،تعداد 100 واژه را از پربسامدترینواژه های قاموسی دو پیکره که دارای تعدد معنایی مناسبی بوده یا به اصطلاح چندمعنا بودند با استفاده از ابزار تحلیل پیکره Wordsmith استخراج کرده و آنها را در پیکره انگلیسی جستجو کردند و جمله های شاهد را با ترجمه فارسی تراز شده آنها مقابله کردند تا معانی فارسی به کار رفته را برای این واژه ها در پیکره فارسیگرد آوری و فهرست کنند. سپس معانی یافته شده با معادل های آنها در فرهنگ انگلیسی به فارسی هزاره مقایسه شد تا مشخص شود کدامیک از این دو منبع (پیکره موازی یا فرهنگ دوزبانه) معادل های گسترده تر و کامل تری را با توجه به بافت زبانی در اختیار مترجم قرار می دهد.نتایج نشان داد که این پیکره های دوزبانه که از بزرگی و گستردگی چندانی هم برخوردار نیستند، در قیاس با فرهنگ بررسی شده در بیشتر موارد معانی متفاوت، متنوع و گاه بیشتری را در اختیار مترجمان و فرهنگ نویسان قرار می دهند.
    کلید واژگان: متن شناسی مقابله ای, پیکره موازی, تفکیک معنایی, مفهومی, ترجمه, فرهنگ نگاری دوزبانه}
    Mehdi Bagheri Hariry *, Seyed Mostafa Assi
    The purpose of the present study is to propose a practical and corpus-based solution for the problems of meaning discrimination and equivalent selection by the application of Hartmann’s Contrastive Textology Theory (1980) and the use of parallel corpora in the process of translation, and secondly, extending it to the compilation of bilingual dictionaries. It also aims to suggest the most reliable way of finding the best equivalents of lexical items and their different meanings in various contexts. To that end, the researchers used primarily Mizan Persian-English Parallel Corpus and secondly TEP (Tehran English-Persian Parallel Corpus) to prepare the required bilingual corpora. The two available corpora are the most suitable and appropriate for the research purposes respectively. Firstly, one hundred polysemous content words were chosen by the researchers from both corpora as search words that are to be selected based on frequency word lists provided by Wordsmith as the corpus analysis tool. Secondly, these words are searched in the English corpus and different Persian equivalents of them are found and extracted from the aligned sentences in the parallel corpora where various meanings and senses of the search words are shown. Thirdly, the found Persian equivalents are collected and listed in tables. Finally, the Persian translations and equivalents in the parallel corpora are compared with Persian equivalents in Farhang Moaser English-Persian Millennium Dictionary that is a famous bilingual English-Persian dictionary to see which source (parallel corpora or bilingual dictionary) provides translators with more comprehensive and detailed equivalents based on the linguistic context. The findings suggest that in most cases the two translation corpora which do not have that much size and scope provide translators and lexicographers with more different and diverse meanings compared to the investigated dictionary.
    Keywords: Contrastive Textology, Parallel Corpora, Meaning, Sense Discrimination, Translation, Bilingual Lexicography}
  • علی نجف زاده*، سعید عامری
    اجراهای نمایشی از قبیل مرثیه خوانی، تعزیه یا روحوضی همیشه بخشی از جامعه ایران بوده است و پیشینه ای طولانی دارد؛ اما تیاتر به مثابه پدیده ای فرهنگی و مدرن از اواخر دوره قاجار به جامعه ایران معرفی شد. محتوای نمایش، نحوه اجرا یا بازیگری و زبان انتقال مفاهیم سه عنصر مهم در تیاتر هستند. مطالعات تاریخی و مطالعات ترجمه تاکنون به جنبه های مختلف ترجمه تیاتر پرداخته اند؛ اما به نقش زبان و ترجمه در تیاتر در مشهد به ویژه از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی توجهی نشده است. این پژوهش در پی پاسخ به این سوال است که زبان و ترجمه به مثابه دو عنصر اصلی تیاتر در مشهد طی حدود 80 سال از اولین اجراها در اواخر دوره قاجار تا انقلاب اسلامی چه تحولاتی را پشت سر گذاشته است و بیشتر تیاترهای مشهد با چه زبانی ارایه شده اند و ترجمه چه نقش و جایگاهی داشته است؟ ابتدا با روش کتابخانه ای، منابع اولیه، از جمله تمام روزنامه های مشهد از دوره مشروطه تا انقلاب اسلامی، نظیر آفتاب شرق، آزادی، بهار، چمن، خراسان، صدای خراسان، نوای خراسان و غیره، مورد بررسی قرار گرفت و همه مطالب مربوط به تیاتر استخراج شد. سپس از پژوهش ها و منابع ثانویه بهره گرفته شد و نتایج مربوط به زبان و ترجمه به شکلی توصیفی‐ تحلیلی ارایه گردید. نتایج پژوهش تاکید بر آن دارد که اولین تیاترهای مشهد به زبان ترکی اجرا شدند. سپس ترجمه ترکی به فارسی جای آن را گرفت. در دوره پهلوی اول، ترجمه آثار روسی در ایران رونق داشت و پس از شهریور 1320، ترجمه آثار شاخص ترکی، انگلیسی و فرانسه نیز به این جریان اضافه شد. در اواسط دوره پهلوی، شیوه تلخیص جای ترجمه را گرفت و سطح ترجمه در تماشاخانه های مشهد تنزل پیدا کرد. در دهه 1340، با ظهور گروه های تیاتری جدید در مشهد، زبان فارسی زبان غالب این هنر در مشهد شد.
    کلید واژگان: تئاتر, مشهد, زبان, تاریخ, ترجمه, نمایش نامه}
    Ali Najafzadeh *, Saeed Ameri
    Theatrical performances, such as lamentation have always been part of Iranian society and have a long history. However, theater as a cultural and modern phenomenon was introduced to Iranian society in the late Qajar period. In theater, the content of the show, the performance or acting style, and the language used to convey concepts are three crucial elements. Historical studies and translation studies have so far addressed various aspects of theater translation. Nevertheless, the role of language and translation in theater in Mashhad, especially from the Constitutional Revolution to the Islamic Revolution, has been virtually ignored. This paper aims to examine the language and translation as two main elements of theater in Mashhad and analyzes what changes Mashhad’s theater experienced from the first performances in the late Qajar period to the Islamic Revolution. In doing so, drawing on a library method, primary sources, including all Mashhad newspapers from the Constitutional period to the Islamic Revolution, such as Aftab-e-Shargh, Azadi, Bahar, Chaman, Khorasan, Seda-ye Khorasan, Nava-ye Khorasan, etc., were investigated and all the themes related to the theater were extracted. Then, using research and secondary sources, the results related to language and translation were presented in a descriptive-analytical manner. Findings suggest that the early forms of theaters in Mashhad were performed in Turkish. Then Turkish translation was replaced by theaters in Persian. In the first Pahlavi era, the translation of Russian works flourished in Iran, and the translation of prominent Turkish, English, and French works was also added to this trend since 1951. During this period, the quality of translation significantly declined as adaptation or free translation became the norm in play translation. In the 1960s, with the emergence of new theater groups in Mashhad, Persian became the dominant language of this art in Mashhad.
    Keywords: Theater, Mashhad, Language, History, translation}
  • نگار نوروززاده، عباس بیات*، عباس مهرپویا

    پژوهش حاضر به مساله ی مقایسه تاثیر دو رویکرد آموزشی «تکلیف محور محض» و «تکلیف محور ترجمه یار» بر تقویت و ارتقای توانایی نگارش داستان خبری به زبان انگلیسی در زبان آموزان ایرانی می پردازد. شرکت کنندگان در این پژوهش 82 دانشجوی ایرانی سال دوم کارشناسی رشته ترجمه انگلیسی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان هستند. در راستای رسیدن به هدف پژوهشی مذکور، شرکت کنندگان در ابتدا به شیوه ای همگن به دو گروه گواه و آزمون تقسیم شدند. اگرچه هر دو گروه از مداخله آموزشی تکلیف محور - بر پایه ی طرح سه مرحله ای پیشنهادی از سوی ویلیس (1996) - پیش از تکلیف، تکلیف اصلی، و پس از تکلیف - به مدت شش هفته برخوردار گشتند، تنها گروه آزمون یا گروه تکلیف محور ترجمه یار بود که در پایان مرحله سوم از کنش ترجمه بهره برد. با هدف آزمایش و سنجش دو گروه، آزمونی برای ارزشیابی توانایی نگارش داستان خبری پیش و پس از مداخله آموزشی تکلیف گرا به هر دو گروه از شرکت کنندگان داده شد. نتایج این دو آزمون نشان داد که گروه آزمون، یا همان گروه تکلیف محور ترجمه یار، در عملکرد نهایی خود از گروه گواه پیشی گرفت، که این خود گویای آنستکه آموزش با رویکرد تکلیف محور ترجمه یار در نگارش داستان خبری - در سنجش با رویکرد تکلیف محور محض - توانسته است به گونه ای معنادار کارکرد کلی گروه آزمون و نیز برخی زیرمهارت های آن، از جمله به کارگیری داده های پرسشی گزارشی، گزینش واژگان، همبافت، یکپارچگی بافت، ساختار بافت و زبان ساده را بهبود ببخشد.

    کلید واژگان: آموزش نگارش داستان خبری, رویکرد تکلیف محور محض, رویکرد تکلیف محور ترجمه یار, تکلیف, ترجمه}
    Negar Nowroozzadeh, Abbas Bayat*, Abbas Mehrpooya

    This study aims to examine the effects of employing a mere Task-Based Approach (TB) and a Translation-Assisted Task-Based Approach (TATB) in promoting EFL learners’ news story writing skill. The subjects who participated in this study were 82 Iranian BA sophomores majoring in translation at Islamic Azad University, Hamedan Branch. To this aim, the participants were homogeneously assigned to two groups, i.e. control group (TB) and the experimental group (TATB). Both groups passed through the different phases of Willis’ TBL framework and the translation task was given only to the experimental or the TATB group. In other words, both groups were exposed to a 6-week TB intervention with only the experimental group benefiting from the translation practice at the end of the third phase. To obtain the related data, the researchers administered an evaluation exam on news-story writing at the pre- and post-task evaluation phases, itself prepared by the researchers and put to the test of expert judgment. The results showed that TATB group outperformed the mere TB group which indicates that applying translation-assisted task-based approach in teaching news story writing could significantly improve both the experimental group’s overall performance on news-story writing and some of its different aspects such as the use of Wh/H data, word choice, context, consistency, structure, and simple language.

    Keywords: teaching news-story writing, mere task-based approach (TB), translation-assisted task-based approach (TATB), task, translation}
  • برداشت هرفرد از واقعیت متفاوت است و مترجم در مقام کنشگر اجتماعی از این امر مستثنی نمی باشد. واقعیت سازی به نوعی با هویت سازی در ارتباط است. در تمایز میان تفکر روایی و گفتمان روایی، پرسش اصلی این است: روایت چگونه به عنوان ابزار ذهنی در ساخت واقعیت و به تبع آن هویت عمل می کند. همانند بحث زبان-اندیشه، پرداختن به گفتمان روایی و تفکر روایی آسان نیست، زیرا واقعیت در ذهن، به چارچوب زمانی- مکانی فرهنگ مورد نظر بستگی دارد. این پژوهش بینارشته ای برآن است براساس تحلیل چهارچوب نشان دهد چگونه جامعه به مثابه چهارچوب فرهنگی، مترجم یا سایر عاملان را به بازروایت متن و ساخت هویت نویسنده وا می دارد، و چرا این هویت سازی در پیرامتن بارزتر خواهد بود. پس از پرداختن به مفاهیم هویت روایی، دیگری سازی، و تحلیل چهارچوب جهت تبیین ماهیت ناهمگن پیرامتن در تبیین کنش عاملان در ترجمه، به تحلیل پیرامتن (مقدمه مترجم و نویسنده: ترجمه شرق شناسی ادوارد سعید) می پردازد تا نشان دهد در دهه 90 در ایران مفاهیم شرق شناسی چگونه معرفی و هویت نویسنده چگونه شکل گرفته و نقش ساختار و عاملیت چه بوده است. در راستای عینیت بخشی به این چهارچوب فلسفی، مدلی ترکیبی برگرفته از مولفه های روایی سومرز (هویت روایی ریکور) و چهارچوب گافمن پیشنهاد می دهد که با سه مولفه هویت سازی در ترجمه نمود می یابد. درنهایت اذعان می دارد پیرامتن نوعی فراگفتمان ترجمه ای است که در هویت سازی، و نمایان ساختن هنجارهای جامعه یا عاملیت مترجم کارآمد می باشد و هویت ها از طریق باز روایی در پیرامتن و تاسی از دوگانگی ساختار/کارگزار پدید می آیند.

    کلید واژگان: ادوارد سعید, پیرامتن, تحلیل چهارچوب, ترجمه, شرق شناسی, هویت روایی}
    Anahita Amirshojai, Hussein Mollanazar*

    Reality is perceived differently by different people, and the translator is no exception. Identity construction is related to reality construction. So, the main issue is how the narrative acts as a mental tool in constructing reality and hence identity. Like the controversial issue of language-thought, it is not easy to deal with narrative discourse and narrative thinking, since the reality in the mind, depends on the spatiotemporal framework of the culture in question. This paper shows how society, as a cultural frame, forces the translator to retell the narrative and reconstruct the identity, and why this identity formation will be more pronounced in the paratextual elements (translatorial &authorial prefaces). To provide effective insights into the involvement of multiple agents in the translation process, it tries to indicate how Orientalism concepts have been re-narrated in translatorial and authorial prefaces of Edward Said’s Orientalism, how it has been affected by structure and agency during the 90s in Iran, and how these prefaces as metadiscourse play a crucial role in framing readers interpretation. Analyzing the framework, along with literature and media in the mentioned decade, it proposes a hybrid model regarding Somers’ features (Paul Ricoeur’s Mimesis), and Goffman’s Framework for the concrete manifestation of re-narration and analysis of the prefaces, and the incorporation of the core conception of identity construction. The outcome shall also tell us that the identity, has been constructed by and existed as a narrative, in this case, mostly through paratexts, and various functions and author-identities have emerged regarding structure/agency dichotomy.

    Keywords: Edward Said, Frame Analysis, Narrative Identity, Orientalism Concepts, Paratext}
  • حسن جوادی*

    خواندن و نقالی شاهنامه به زبان فارسی نه فقط در سرزمین های پارسی نشین، مانند برخی از مناطق قفقاز و آسیای مرکزی، بلکه در امپراتوری عثمانی نیز رواج داشت. علاوه بر آن، دیگران به واسطه سنت شفاهی با برخی از داستان های شاهنامه آشنا می شدند. از دیگر روش های گسترش شهرت فردوسی، نسخه برداری و نوشتن نسخ خطی تذهیب شده از شاهنامه بود. فردوسی نیز، مانند بسیاری دیگر از شاعران ایران، تاثیر بسزایی بر ادبیات عثمانی داشته است. مقاله حاضر به بررسی ترجمه ها و الگوبرداری ها از شاهنامه در سرزمین های ترک زبان می پردازد.

    کلید واژگان: شاهنامه, فردوسی, ترجمه, سرزمین های ترکی}
    Hasan Javadi *

    Reading and reciting the Shahnameh in Persian was popular not only in Persianate lands, like some parts of the Caucasus and Central Asia, but in Ottoman empire as well. Furthermore, some of the stories of the Shahnameh were known through oral tradition. Copying and making illuminated manuscripts of the Shahnameh was another method of spreading the fame of Ferdowsi. Ferdowsi, like many other poets of Iran, had considerable influence on the Ottoman literature. The present article examines translations and imitations of the Shahnameh in Turkish Lands.

    Keywords: The Shahnameh, Ferdowsi, translation, Turkish lands}
  • عبدالرسول شاکری*

    در این مقاله، جایگاه رمان فارسی در صد سال اخیر با رویکردی میان رشته ای بررسی شده است. این پژوهش با پیدایی رمان فارسی آغاز می شود و تا دهه 1390 هجری شمسی ادامه می یابد و رمان های منتخب را از منظری جامعه شناختی و با عطف توجه به زمینه های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و تاریخی بررسی می کند. رواج مدرنیسم به جامعه ایرانی راه را برای پیدایی این نوع ادبی نوظهور در سنت ادبی فارسی هموار کرد. افزون بر این، تغییرات در ساختار سیاسی و اجتماعی جامعه ایران موجب استقرار و شکل گیری دوره های مختلف در تاریخ رمان فارسی شد. همچنین، ارتباط با دنیای مدرن و آشنایی با ادبیات مدرن جهان از رهگذر ترجمه نقش بسزایی در روند این دگرگونی داشت. برای اثبات ادعاهای مطرح شده در این تحقیق، نمونه هایی از رمان های مختلف در دوره مذکور ارایه خواهد شد.

    کلید واژگان: رمان فارسی, دوره بندی, مدرنیته, جامعه شناسی, ترجمه}
    Abdolrasoul Shakeri *

    In this article, the status of the Persian novel has been investigated via an interdisciplinary approach during the last hundred years. The research starts with the emergence of the Persian novel and continues up to the 2010s/1390s A.H., and it looks into the selected novels from a sociological outlook, i.e., studying literature within its social, cultural, political and historical context. The introduction of modernism into the Iranian society paved the way for the advent of this newly emerging type of literature in Persian literary tradition. Moreover, changes in the political and social structure of the Iranian society led to the establishment and the formation of various periods in the history of the Persian novel. Besides, communication with the modern world and accordingly familiarity with modern world literature through translation had also a considerable role in this process of transformation. To support the claims made in this research, examples will be presented from different novels written during the aforementioned period.

    Keywords: Persian Novel, periodization, modernity, socio-political context of Iran, translation}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال