جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « joy » در نشریات گروه « علوم قرآن و حدیث »
تکرار جستجوی کلیدواژه « joy » در نشریات گروه « علوم انسانی »-
ایجاد روحیه نشاط و امید در جامعه، ضمن فواید گوناگون، موجب می شود مردم با انرژی مضاعف تلاش کنند و در سایه این فعالیت های پرشور، پیشرفت همه جانبه در عرصه های مختلف حاصل شود. اکنون سوال این است که چگونه نشاط و امید را در جامعه ایجاد کنیم و سطح آن را ارتقا دهیم؟ در این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی، آیه 7 سوره ابراهیم بررسی و معلوم شد که این آیه حاکی از دو سنت الهی در رابطه با آثار شکرگزاری و کفران نعمت است. روحیه شکرگزاری و دوری از کفران، عاملی بی بدیل در ایجاد و ارتقای سطح امید، شادی، شور و تکاپو، تلاش، قدرشناسی و مثبت نگری است. هدف این تحقیق، اثبات این مدعاست که سنن الهی این آیه با توجه به ویژگی هایش ، پیامی دارد که موجب می شود فرهنگ سازی عمومی طبق آن، نقش چشمگیری در ایجاد روحیه شکر و دوری از کفران و در نتیجه، گسترش نشاط و امید در جامعه داشته باشد. در این راستا، پس از تعریف سنت ها و بررسی ویژگی های آن ها، به اثبات وجود دو سنت در آیه 7 سوره ابراهیم پرداخته شده است؛ سپس تاثیر هریک از ویژگی های این دو سنت بر تبلور روحیه شکر و دوری از کفران بررسی گردید. در ادامه اثر این روحیه در ایجاد نشاط و امید مورد توجه قرار گرفت و در نهایت، با الهام از روش فرهنگ سازی قرآن، چگونگی فرهنگ سازی عمومی طبق پیام این آیه تبیین گردید.
کلید واژگان: سنت های الهی, فرهنگ سازی, نشاط, شکر, کفران نعمت}Fostering a spirit of joy and hope in society, with its diverse benefits, leads people to exert efforts with multiplied energy, resulting in comprehensive progress in various fields. The question now arises: how can we create and enhance enthusiasm and hope in society? This research, using a descriptive-analytical method, examines verse 7 of Surah Ibrahim, revealing two divine traditions related to the effects of gratitude and ingratitude for blessings. The spirit of gratitude and avoidance of ingratitude are indispensable factors in creating and elevating levels of hope, happiness, enthusiasm, effort, self-esteem, and positivity. The goal of this research is to demonstrate that the divine traditions in this verse, considering their characteristics, convey a message that can significantly contribute to cultivating a general culture based on them, playing a substantial role in fostering gratitude and avoiding ingratitude, consequently spreading joy and hope in society. Following the definition of traditions and an examination of their characteristics, the existence of two traditions in verse 7 of Surah Ibrahim is established. Subsequently, the impact of each feature of these two traditions on the development of a spirit of gratitude and avoidance of ingratitude is explored. The influence of this spirit on creating joy and hope is then highlighted. Finally, inspired by the Quranic cultural approach, the general cultural process based on the message of this verse is elucidated.
Keywords: Divine Traditions, Cultural Impact, joy, Gratitude, Ingratitude for Blessings} -
قرآن کریم نظامی معنایی میان واژگان بنیان نهاده که در آن مفاهیم را بر اساس جهان بینی خود تبیین و ارزش گذاری می کند. روش معناشناسی ساختگرا راهی برای شناخت واژگان قرآنی در این نظام و بدون پیش فرض های دیگر است. «فرح» از مفاهیم قرآنی است که اگرچه در بعضی کاربردها ارزش مثبت دارد، اما در بیشتر موارد به نوعی مورد نکوهش قرار گرفته است. ازاین رو معنا کردن فرح به شادی، شبهه منکران قرآن را مبنی بر مخالفت او با شادی، با وجود مثبت بودن این مفهوم در علم روانشناسی، تقویت می کند. بر این اساس این جستار درصدد برآمد با روش توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از معناشناسی ساختگرا، معنای فرح در قرآن و در پی آن سبب نکوهش غالبی آن را بیاید. این بررسی نشان می دهد که در قرآن مولفه های معنایی فرح، شامل فخر و سرور هستند و این واژه بر اساس برتری یا عدم برتری حقیقی عامل فخر در آن، و به عبارتی وجود یا عدم وجود مولفه حقیقی بودن به دو نوع پسندیده و ناپسند تقسیم می شود. قرآن کریم برای فرح ناپسند عوامل مختلفی از جمله نعمت های دنیا، فرار از جهاد و گرفتاری مومنان را برشمرده است. در مقابل، فضل و رحمت الهی که در قرآن تنها به نعمت های معنوی اطلاق می شود، تنها عامل فرح پسندیده بیان شده است.
کلید واژگان: قرآن کریم, فرح, معناشناسی ساختگرا, فخر, شادی}The Holy Qur'an establishes a system of meanings between words in which it explains and evaluates concepts based on its worldview. The method of constructivist semantics is a way of recognizing Qur'anic words in this system without any other presuppositions. "Farah" is one of the Qur'anic concepts that, although it has a positive value in some applications, has been criticized in more cases.Thus, Farah's interpretation of happiness reinforces the skepticism of the Qur'an's denial of his opposition to happiness, despite the positive nature of this concept in psychology. Accordingly, this research seeks to find the meaning of Farah in the Qur'an with a descriptive-analytical method and by using constructivist semantics, and then find the reason for its dominant condemnation.This study shows that in the Qur'an, the semantic components of Farah include pride and joy, and this word is divided into two types based on the superiority or non-superiority of the real factor of pride in it, in other words, the existence or non-existence of the component of reality.The Holy Qur'an lists a number of factors for disapproved Farah, including the blessings of the world, the escape from jihad, and the entanglement of believers.In contrast, the divine grace and mercy, which in the Qur'an refers only to spiritual blessings, is the only factor of admired Farah.
Keywords: Qur'an, Farah, structural semantics, Pride, joy} -
پژوهشنامه معارف قرآنی، پیاپی 21 (تابستان 1394)، صص 119 -141عواطف و احساسات مثبت، اصلی ترین رهبرانی هستند که نوع بشر، ادامه حیات خود را تا حدود زیادی، وامدار قدرت این عوامل در تعاملات انسانی است. نیروهایی همچون ایمان و تقوای الهی، امید به خداوند، عفو و گذشت، همدلی و همراهی، رابطه صمیمانه با دیگران از نمونه های این عواطف هستند. داستان حضرت یوسف(ع) در قرآن کریم به خاطر نمود زیبای این عواطف در برخوردهای یک انسان کامل، به «احسن القصص»، معرفی شده است و به دلیل اینکه نکات تربیتی فوق العاده ای دارد، تاثیر بسیار ژرفی در فکر و ذهن انسان گذاشته است و می گذارد و برای تثبیت آن، باید از راهکارهای تقویت کننده کمک گرفت. در این پژوهش، با روش توصیفی تحلیلی، انواع عواطف مثبت در سوره یوسف و آثار عواطف مثبت بر رشد و تعالی انسان در زندگی فردی و اجتماعی و نیز راهکارهایی برای تقویت این عواطف، با محوریت سوره یوسف مورد بحث قرار گرفته است. این عواطف به سه بخش عواطف فردی، خانوادگی و اجتماعی تقسیم می شوند که هر یک به سهم خود نقش بسزایی در رشد و تعالی انسان دارد.کلید واژگان: سوره یوسف, عواطف مثبت, عواطف فردی, عواطف خانوادگی, عواطف اجتماعی}Positive emotions are the main leaders of human beings which they owe their survival largely to the strength of these factors in their interactions. Forces such as joy, love, hope, forgiveness, optimism and empathy are examples of these emotions. The story of Joseph in the Quran became known as the best story of the Quran because of the presence of such emotions as effective factors in the behavior of a perfect man. And also it has profound impact on human mind and thinking because of abundance of instructional issues in this Surah, and some solutions should be found to use such instructional issues. This is a descriptive analytical study in which positive emotions of life and its effects on human health as well as ways to strengthen these sentiments focusing on the Surah Yusuf was discussed. The emotions are divided into three sections: personal feelings, family, and community, and each can play a role in human growth and development..Keywords: Positive emotions, Surah Yusuf, Love, Compassion, Forgiveness, Optimism, Empathy, Hope, joy}
-
آیات مختلفی از قرآن کریم بیانگر مولفه هایی از شادکامی است و در موضوعاتی نظیر فرح، نعمت، شکر، رضا، صبر، بلا و فتنه می توان به دیدگاه قرآن دراین باره دست یافت. شادکامی دارای سه مولفه رضامندی در خوشایند، فقدان عواطف منفی در ناخوشایند و نشاط در خوشایند و ناخوشایند است. باور به مالکیت خداوند، صبر و بردباری، باور به تقدیر، شناخت ارزش واقعی دنیا، بازشناسی نعمت ها، مدیریت مقایسه، شکر، تصحیح ارزیابی از محرومیت، معناشناسی بلاها و استعانت، عوامل تحقق دو مولفه نخست، و لذت همه جانبه و فراگیر مشروط به فقدان پیامدهای منفی، ازجمله عوامل تحقق مولفه سوم می باشد.
کلید واژگان: شادکامی, رویکرد زندگی محور, نشاط, رضامندی, صبر, شکر}Various Quranic verses have introduced some components of happiness and in such subjects as refreshment, gift, thanksgiving, contentment, patience, calamity and sedition one can understand the view of the Quran. Happiness includes the three components of contentment in what is the pleasant, lack of negative emotions in the unpleasant and joy in the pleasant and unpleasant. Belief in Divine ownership, patience, belief in destination, true knowledge of this world, reconsidering the gifts, measured management, thanksgiving, to correct assessing privation, knowing true meaning of calamity and helpseeking can be considered as the agants for establishing the first two components. While a complete and essential pleasure given not being of negative consequences are the agants of the third.Keywords: Happiness, life, based approach, joy, contentment, patience, thanksgiving} -
مبدا ومعاد دو بنیان تفکر دینی است وبهشت ودوزخ از ارکان بحث معاد است.متکلمان،حکما و عارفان درباره معاد و بالاخص بهشت و دوزخ نکات بسیاری را کشف کرده اند.عزیز نسفی اندیشمند بزرگ قرن هفتم از سه منظر نقلی، عقلی و کشفی به بررسی مساله بهشت و دوزخ پرداخته است. در این مقاله ماحصل یافته های وی بر اساس روش عقلی بررسی می شود. مبانی وی در تفسیر معاد همان اصول فلسفه مشائی است که با بعضی از نکات فلسفه اشراقی تلفیق شده است.
نسفی با تکیه بر تجرد نفس و امکان به فعلیت رسیدن عقل نظری و عقل عملی و وابستگی یا رهایی نفس از جسم و اوصاف و احوال آن مساله بهشت و دوزخ را تفسیر می کند و مفاهیمی همانند مراتب بهشت و دوزخ، صحیفه اعمال، لذت و رنج اخروی، درخت طوبی و زقوم، حوران بهشتی، انهار اخروی، ملائکه عذاب و میزان و... را با نوعی تاویل فلسفی ارایه می کند.
کلید واژگان: عزیز نسفی, معاد, بهشت, دوزخ, لذت, رنج, آخرت, نفس}The Origin and the End (the Resurrection) are two foundations of religious thinking and the Paradise and the Hell are two pillars of every discussion on the End. Theologians، philosophers and Gnostics have explored a lot about the End، especially about the Paradise. Aziz Nasafi، the distinguished scholar of the seventh century AH، has investigated the Paradise and the Hell from traditional، rational and exploratory perspectives. His findings based on the rational method are reviewed in this article. The principles he has utilized to interpret the End are the principles of Peripatetic Philosophy combined with some points from the Illuminative Philosophy. Stressing the abstraction of the soul، the possibility of actualization of the speculative intellect and the practical intellect and detachment of the soul from the body and its attributes، Nasafi interprets the Paradise and the Hell. Using a kind of philosophical outlook، he interprets such concepts as the Paradise and the Hell، the record of deeds، joy and suffering in the Hereafter، the Tuba Tree and the Zaqqum Tree، Houries in the Paradise، the Streams in the Hereafter، and the angel of punishment and the Balance.Keywords: Aziz Nasafi, the Resurrection, the Paradise, the Hell, joy, suffering, the Hereafter, soul.}
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.