به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « فودور » در نشریات گروه « فلسفه و کلام »

تکرار جستجوی کلیدواژه «فودور» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • حسین اسفندیاری*
    حیث التفاتی یکی از ویژگی های اصلی حالات ذهنی است که بر اساس آن حالات ذهنی درباره چیزی هستند. از این رو، یکی از مسایل فلسفه ذهن تبیین این ویژگی است. موضوع این مقاله بررسی دو جنبه مرتبط این مسیله، یعنی امکان حیث التفاتی و چگونگی تعین محتوای ذهنی، است. در جنبه اول امکان حیث التفاتی را بر اساس آموزه فیزیکالیسم تبیین می کنیم و سپس از کیفیت تعین محتوای ذهنی سخن می گوییم، که ویژگی معناشناختی حیث التفاتی است. بر اساس نظریه های علی، محتوا و نحوه ارجاعش به خارج از فکر و مغز به وسیله علت یا اوضاع و احوال علی پدیدآورنده اش متعین می شود. بنابراین، بازنمودهای ذهنی، یعنی افکار ما، بر حسب ارتباط علی میان بازنمود و قسمتی از جهان که آن را بازمی نمایاند، معنا دارند و به کمک آن می توان تبیینی طبیعی و فیزیکی از حیث التفاتی و محتوا به دست داد. ما در این مقاله پس از بیان مبانی این نظریه، یعنی واقع گرایی در حیث التفاتی و طبیعت گرایی، دو تقریر اصلی نظریات علی، یعنی وابستگی نامتقارن فودور و معناشناسی دال درتسکی، را مطرح، و سپس ارزیابی می کنیم. مهم ترین اشکال نظریات علی در هر دو تقریرش، ناتوانی در تبیین محتوا و معنای مفاهیم منطقی و فلسفی و نیز مفاهیم عدمی، خطای قاعده مند و باورهای آینده است. تقریر فودور در تحویل اطلاعات مبهم است و تقریر درتسکی از این همان انگاری دانش و باورهای ما با اوضاع و احوال علی به وجود آورنده آنها با مشکل مواجه است و از این رو هر دو، ناتمام اند.
    کلید واژگان: حیث التفاتی, محتوا, نظریات علی محتوا, فودور, درتسکی, طبیعی سازی}
    Hoseyn Esfandyari *
    Intentionality is one of the main characteristics of mental states based on which mental states are related to objects. Hence, one of the issues of the philosophy of mind is to explain this feature.  The present article examines two relevant aspects of this subject, namely, the possibility of intentionality and how to determine mental content. In the first aspect, we explain the possibility of intentionality based on the doctrine of physicalism, and then we talk about how the mental content is determined, which is the semantic feature of intentionality. According to causal theories, its content and method of referring to the outside of the mind and brain are determined by the causal cause or circumstances of its creator. Thus, mental representations i.e. our thoughts have meaning in terms of the causal relationship between them and the part of the world they refer to, and in this way, a natural and physical explanation can be given in terms of intent and content. In this article, after stating the foundations of this theory, namely intentional realism, and naturalism, we discuss and evaluate the two main interpretations of causal theories, namely Fodor's asymmetric dependence and Dal Dretske's semantics. The most important drawbacks of causal theories in both interpretations are the inability to explain the content and meaning of logical and philosophical concepts, as well as non-existent concepts, systematic error, and future beliefs. Fodor's interpretation is ambiguous in the delivery of information, and Dretske's interpretation of the analogy between our knowledge and beliefs with the causal circumstances that give rise to them is problematic. Consequently, both interpretations are incomplete.
    Keywords: intentionality, content, Causal Theories of Content, Fodor, Dretske, naturalization}
  • عباس مهدوی*

    هدف پژوهش حاضر، بررسی استدلال موجهه فودور(1991) به نفع تفردگرایی و محتوای محدود است. استدلال موجهه می خواهد نشان دهد که من و همزادم واجد تفکرهای دارای نیروهای علی یکسان هستیم. تفکرهای - آب و تفکرهای-XYZ با توجه به رفتارهای-آب و رفتارهای-XYZ، دارای نیروهای علی متفاوت نیستند. اگر چنین است، من و همزادم، به لحاظ روان شناختی این همان هستیم، و تفردگرایی صادق است. فودور برای بررسی استدلال موجهه خودش، از «آزمون پیوند غیرمفهومی» یا «استدلال پیوندهای منطقی جدید» استفاده می کند. از این رو، تنها در صورتی نیروهای علی متفاوت هستند که، بین ویژگی های علت و ویژگی های معلول پیوندهای امکانی باشد. فودور می گوید که تفاوت بین این واقعیت که "تفکرهای-آب من علت رفتار التفاتی نوشیدن آب من هستند" و این واقعیت که "تفکرهای-XYZ همزاد من علت رفتار التفاتی نوشیدن XYZ همزاد من هستند"، تفاوت غیرامکانی است. از این رو، تفکرهای-آب من و تفکرهای-XYZ همزاد من، دارای نیروهای علی متفاوت نیستند. در نهایت، نشان می دهم که استدلال پیوند منطقی جدید یا آزمون پیوند غیرمفهومی فودور کار نمی کند. در نتیجه دفاع فودور از محتوای محدود و تفردگرایی موفق نیست.

    کلید واژگان: تفردگرایی, برون گرایی محتوا, فودور, پیوند مفهومی, پیوند امکانی}
    Abbas Mahdavi *

    In this article, I examine Fodor's modal argument for individualism and for narrow content. Fodor's modal argument wants to show that my twin-earth and I have thoughts with the very same causal powers; XYZ-thoughts and water-thoughts are not different causal powers with respect to water- behaviors and XYZ-behaviors. If this is so, Fodor argues, then my twin and I do not differ in any psychological state, and individualism is true. Fodor examine his argument by “no-conceptual-connection test” or “New Logical Connections Argument”. Therefore To see whether causal powers are the different, there must be the no-conceptual connections between cause-properties and effect-properties. Fodor argues that the difference between my water-thoughts causing his intentional water-drinking behavior and my twin's XYZ-thoughts causing his XYZ-drinking is a conceptual difference. Hence, the water/XYZ thoughts are not different causal powers. finally, I show that Fodor’s version of the New Logical Connections argument or Fodor’s no-conceptual-connection test don’t work. If this is so, Then Fodor's defense of narrow content and individualism does not sufficient.

    Keywords: individualism, Externalism of content, Fodor, conceptual connection, contingent connection}
  • مریم راستی*

    هرچند ماژولاریتی گسترده ذهن فرضیه محبوبی در علوم شناختی است، اقبالی در فلسفه ندارد. در این مقاله با پرداختن به خاست گاه نادرست ماژولاریتی گسترده یعنی خاست گاه فودوری آن، به معرفی خاست گاهی دیگر، یعنی آرای سایمون، برای فرضیه ماژولاریتی گسترده پرداخته می شود. هم چنین استدلال هایی در پذیرش ماژولاریتی گسترده ذهن بیان می گردد. در نهایت نیز با پاسخ به دو نقد مهم درباره دو ویژگی مهم ماژولاریتی گسترده، ویژگی کپسوله بودن و قلمرو-ویژگی، تلاش می شود راه پذیرش ماژولاریتی به سان فرضیه ای درست درباره ذهن فراهم آید.

    کلید واژگان: ماژولاریتی گسترده ذهن, ماژول, کپسوله بودن, قلمرو-ویژه بودن, فودور, سایمون, زیرسیستم کمابیش تجزیه پذیر, سیستم پیچیده}

    Massive Modularity Hypothesis of Mind assumes that the mind is composed largely, or perhaps even entirely, of modules. Since the publication of Modularity of the Mind (Fodor, 1983) modularity has occupied a central role in the studies of mind and cognitive science. But in philosophy there is no agreement about this role. In this paper, first I propose that many of these problems are the effects of the Fodorian base of Massive Modularity Hypothesis, and then I suggest taking Simon’s works on complexity as a proper base for modularity. In the last section of this paper, I consider two common characteristics of mind, i.e. domain- specificity and encapsulation, and argue that in shadow of Massive Modularity Hypothesis these characteristics can be explained better.

    Keywords: Module, Massive Modularity of Mind, Encapsulation, Domain- Specificity, Fodor, Simon, Complex System, Nearly Decomposable Subsystem}
  • مجید بیدارمغز، مرتضی صداقت آهنگری حسین زاده
    دیدگاهی که می گوید مشاهدات فاعل شناسا، وابسته به شبکه بینشی معرفتی وی، انعطاف پذیربوده و از آموزش ها، تربیت ها و انتظارات او متاثر است دیرزمانی است که جایگاه ویژه ای را در مباحث فلسفه علم به خود اختصاص داده است. در برابر این دیدگاه، اعتقاد به وجود لایه ای نفوذ ناپذیر از مشاهدات مطرح است که از صلبیت و خلوص برخوردار بوده، ساختار تربیتی و معرفتی مشاهده گر تاثیری در آن ندارد. در این مقاله تلاش خواهیم کرد تا بر اساس نظریات دو تن از فلاسفه علم معاصر، چرچلند و فودور، که به ترتیب از شاخص ترین مدافعان دیدگاه های مذکورند، نظریه باری مشاهدات را مورد ارزیابی قرار دهیم و درنهایت، دیدگاهی آشتی جویانه مبتنی بر ادراک تشکیکی لایه ای ارائه کنیم؛ دیدگاهی که ضمن قبول صلبیت در مرتبه حس، به ادراکی فربه پذیر و انعطافی پس از حس و پیوسته با آن قائل است و نیازی نمی بیند که اختلاف در گزارشات و قضاوت های مشاهدتی را با انعطاف پذیری حواس فاعل شناسا توجیه کند.
    کلید واژگان: نظریه باری مشاهدات, ادراک حسی, قضاوت مشاهدتی, انعطاف پذیری ادراک, ادراک تشکیکی, چرچلند, فودور}
    Majid Bidarmaghz, Morteza Sedaghat Ahangari Hossein Zadeh
    The view that one''s observations are depended on his/her epistemological network and are flexible due to trainings and expectations، is a long-lasting view which has a special place in the philosophy of science. The opposite view says that there is an impenetrable layer in observation which is resistant to influence of any educational and epistemological structure. In this paper، we first present these views according to Churchland and Fodor، the main figures in the camps respectively. Second، more importantly، we will defend a more moderate view which is based on a graded account of observation. The latter view accepts rigidity in the level of sensation while acknowledges that observation is flexible in higher levels. According to this view there is no need to appeal to flexibility of sensations to explain why there are discrepancies in observational reports and judgments.
    Keywords: Theory, ladenness of observations, sensational perception, observational judgment, flexibility of perception, graded perception, Churchland, Fodor}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال