جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « Proline » در نشریات گروه « علوم پایه »
-
به منظور ارزیابی اثرات رژیم های آبیاری و کودهای زیستی و شیمیایی نیتروژن بر عملکرد دانه (شلتوک) و برخی صفات فیزیولوژیک، آزمایشی به صورت کرت های دوبار خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال های1396 و 1397 در مزرعه تحقیقاتی موسسه تحقیقات برنج کشور (رشت) اجرا گردید. عوامل آزمایشی شامل رژیم آبیاری در سه سطح بدون تنش (غرقاب دائم) و فواصل آبیاری 10 روز و 15 روز یکبار به عنوان عامل اصلی، کود در سه سطح تلقیح ریشه نشاء با کود زیستی، تلقیح ریشه نشاء با کود زیستی + 50 درصد کود شیمیایی تامین کننده نیتروژن مورد نیاز گیاه (تیمار ترکیبی) و 100 درصد کود شیمیایی تامین کننده نیتروژن مورد نیاز گیاه به عنوان عامل فرعی و رقم برنج در دو سطح هاشمی و گیلانه به عنوان عامل فرعی فرعی بودند. بیش ترین عملکرد دانه در سال اول (14/4 تن در هکتار) و دوم (99/3 تن در هکتار) در تیمار 100 درصد کود شیمیایی تامین کننده نیتروژن مورد نیاز گیاه، شرایط غرقاب و رقم گیلانه ثبت شد که با تیمار تلقیح ریشه نشاء با کود زیستی + 50 درصد کود شیمیایی تامین کننده نیتروژن مورد نیاز گیاه (تیمار ترکیبی) در سال اول (93/3 تن در هکتار) و دوم (85/3 تن در هکتار) در یک گروه آماری قرار داشتند. مصرف کود زیستی در کنار کودهای شیمیایی نیتروژن، توانست علاوه بر تولید محصول کافی و بهبود کارایی جذب نیتروژن، مصرف کود شیمیایی نیتروژن را به میزان 50 درصد کاهش دهد.
کلید واژگان: مدیریت آبیاری, پرولین, برنج, نیتروژن, کود زیستی}In order to evaluate the effects of irrigation regims and nitrogen biological and chemical fertilizers on grain yield (paddy) and some physiological traits, an experiment was conducted in the form of split split plots in a randomized complete block design with three replications in two years ( 2017 and 2018). It was carried out in a research farm of the National Rice Research Institute of I. R. Iran in Rasht. Experimental factors include irrigation regime at three levels without stress (permanent flooding) and irrigation intervals of 10 days and 15 days as the main factor, fertilizer at three levels including inoculation of seedlings with biofertilizer, inoculation of seedlings with biofertilizer + 50% fertilizer Chemical nitrogen required by the plant and 100% chemical nitrogen fertilizer required by the plant) as a secondary agent and rice cultivar at two levels including Hashemi and Gilaneh as a secondary agent. The highest grain yield in the first year (4.14 t/ha) and the second (3.99 t/ha) was recorded in the treatment of 100% of the chemical fertilizer supplying the plant with nitrogen requirements, flooding conditions and Gilaneh cultivar, which was treated with inoculation Transplant roots with biofertilizer + 50% of chemical fertilizer supplying nitrogen required by the plant (combined treatment) in the first year (3.93 t/ha) and the second (3.85 t/ha) were in a statistical group. Consumption of biofertilizer along with chemical nitrogen fertilizers, in addition to producing sufficient yield and improving the efficiency of nitrogen uptake, was able to reduce the use of nitrogen chemical fertilizers by 50%.
Keywords: Nitrogen, Rice, Proline, Biofertilizer, Irrigation Management} -
فلزات سنگین از جهت ماندگاری بالا در محیط، عدم تجزیه پذیری توسط میکروارگانیسم های خاک و پتانسیل بالای جذب توسط گیاهان و ورود به زنجیره غذایی، جز مهمترین و خطرناک ترین آلاینده های محیط زیستی هستند. کادمیوم یکی از فلزات سنگین و سمی برای موجودات زنده از جمله گیاهان است. از این رو بر بسیاری از صفات رشدی و ترکیبات موجود در آنها تاثیر می گذارد. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر کادمیوم بر مینای چمنی (Bellis perennis L.) است. به این منظور تاثیر غلظت های مختلف کادمیوم (صفر، 10، 20 و 30 میلی گرم در لیتر) با سه تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی بر این گیاه بررسی شد. نتایج نشان داد که افزایش غلظت کادمیوم اثر معنی داری بر وزن تر و طول گیاه مینای چمنی ندارد. همچنین با افزایش غلظت کادمیوم وزن خشک گیاه، محتوای کلروفیل اندام هوایی، کاروتنوئیدها، پروتئین کل، فاکتور انتقال، فاکتور تجمع زیستی اندام هوایی و ریشه به طور معنی داری کاهش یافت. در حالی که محتوای پرولین، کادمیوم و فعالیت آنزیم های کاتالاز، پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز اندام هوایی و ریشه به طور معنی داری افزایش پیدا کرد. براساس این پژوهش مینای چمنی برای کشت در غلظت های مورد مطالعه مناسب نیست.
کلید واژگان: آنزیم های آنتی اکسیدان, پروتئین, پرولین, کادمیوم, مینای چمنی}Heavy metals are part of the most important and dangerous environmental pollutants due to their long shelf life, non-degradability by soil microorganisms, and high potential for absorption by plants and entering the food chain. Cadmium is one of the toxic metals for organisms such as plants. The purpose of this research was to investigate the effect of cadmium on the ability of the common daisy plant. In this research, the effect of different amounts of cadmium (0, 10, 20 and 30 mgl-1) had done in a completely randomized design with three replicates. The results showed that the increase of the cadmium hadn’t any significant effect on common daisy plant fresh weight and length. Also, plant dry weight, shoot total chlorophyll, shoot and root carotenoids contents, total protein contents, plant translocation factor and bioaccumulation factor decreased with the increase of cadmium concentration, significantly. While shoot and root proline, and cadmium contents and catalase, peroxidase and ascorbate peroxidase activity increased, significantly. According to this research, the common daisy isn’t suitable for planting in studied cadmium concentrations.
Keywords: Antioxidant Enzymes, Cadmium, Common Daisy, Proline, Protein} -
شوری از مهم ترین تنش های محیطی است که گسترش روزافزون آن، رشد و عملکرد گیاهان زراعی را کاهش می دهد، در این راستا شناسایی ارقام چغندرقند متحمل به تنش شوری جهت بهبود واکنش های فیزیولوژیکی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به همین منظور پژوهشی جهت بررسی ویژگی های فیزیولوژیکی ژنوتیپ های چغندرقند تحت تنش شوری در سال 1399 انجام گرفت. این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کاملا تصادفی با سه تکرار در دانشگاه محقق اردبیلی تحت شرایط گلخانهای انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل ژنوتیپ های مختلف چغندرقند (9 ژنوتیپ) به عنوان فاکتور اول و تنش شوری به عنوان فاکتور دوم در چهار سطح (شاهد و 4، 8 و 12 دسیزیمنس بر متر) بودند. نتایج نشان داد که اثرات تنش شوری بر محتوای کلروفیل، پروتئین محلول، محتوای پرولین، قندهای محلول و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی (کاتالاز، پراکسیداز و پلی فنل اکسیداز) ارقام مختلف چغندرقند معنی دار بود. سطوح بالاتر تنش شوری (12 دسی زیمنس بر متر) موجب افزایش معنی دار پروتئین محلول، محتوای پرولین، قندهای محلول و فعالیت آنزیم های کاتالاز، پراکسیداز و پلی فنل اکسیداز نسبت به سایر سطوح تنش شوری و تیمار شاهد شد. در حالی که، بیش ترین محتوای کلروفیل a، b و کلروفیل کل در رقم شماره 15 و 4 در تیمار عدم اعمال تنش شوری مشاهده شد. در ژنوتیپ های مورد مطالعه، ژنوتیپ های شماره 6، 15 و 20 از بیش ترین فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی در شرایط تنش شوری 12 دسی زیمنس بر متر برخوردار بودند. لذا، در سطوح بالاتر تنش شوری، ارقام مقاوم چغندرقند با بهبود محتوای اسمولیت های سازگار و فعالیت های آنتی اکسیدانی از طریق حقظ ساختار غشا از کاهش محتوای رنگدانه های فتوسنتزی جلوگیری می کنند.
کلید واژگان: آنزیم های آنتی اکسیدانی, پرولین, تنش شوری, چغندرقند}Salinity is one of the most important environmental stresses, the increasing spread of which reduces the growth and yield of agricultural plants, in this regard, identifying sugar beet cultivars tolerant to salinity stress to improve quantitative and qualitative yield is of particular importance. For this purpose, research was conducted to investigate the physiological characteristics of some sugar beet genotypes under salt stress in 2019. This experiment was carried out factorially in the form of randomized complete blocks with three replications in Mohaghegh Ardabili University under greenhouse conditions. The experimental factors included different genotypes of sugar beet (9 genotypes) as the first factor and salinity stress as the second factor at four levels (control and 4, 8 and 12 dS/m). The results showed that the effects of salinity stress on chlorophyll content, soluble protein, proline content, soluble sugars and the activity of antioxidant enzymes (catalase, peroxidase and polyphenol oxidase) of different sugar beet cultivars were significant. Higher levels of salinity stress (12 dS/m) caused a significant increase in soluble protein, proline content, soluble sugars and activity of catalase, peroxidase and polyphenol oxidase enzymes compared to other levels of salinity stress and the control treatment. Whereas, the highest content of chlorophyll a, b and total chlorophyll was observed in cultivars number 15 and 4 in the treatment of not applying salt stress. Among the studied genotypes, genotypes No. 6, 15 and 20 had the highest activity of antioxidant enzymes under the condition of 12 dS/m salinity stress. Therefore, at higher levels of salinity stress, resistant sugar beet cultivars prevent the reduction of photosynthetic pigment content by improving the content of compatible osmolytes and antioxidant activities through correct membrane structure.
Keywords: Antioxidant Enzymes, Proline, Salinity Stress, Sugar Beet} -
به منظور ارزیابی تلقیح قارچ مایکوریزا و باکتری های محرک رشد (جنس سودوموناس) بر میزان تحمل گاوزبان اروپایی
(Borago officinalis L.) به سمیت کادمیوم آزمایشی در گلخانه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج در سال 1399 به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار و 16 تیمار به اجرا در آمد. عامل اول شامل کاربرد کود زیستی در چهار سطح (شاهد، کاربرد قارچ مایکوریزا، کاربرد باکتری محرک رشد و کاربرد توام قارچ و باکتری) و سطوح مختلف غلظت کادمیوم در چهار سطح (صفر، 25، 50 و 75 میلی گرم کادمیوم در هر کیلوگرم خاک) بود. صفات مورد بررسی شامل درصد کلونیزاسیون ریشه، محتوای کادمیوم گیاه، برخی خصوصیات فیزیولوژیک و وزن خشک اندام هوایی گاوزبان اروپایی بود. نتایج نشان داد که با افزایش غلظت کادمیوم نشت الکترولیت، محتوای پرولین و محتوای کادمیوم در اندام هوایی افزایش یافت. استفاده از قارچ مایکوریزا و باکتری نسبت به عدم کاربردشان مثبت ارزیابی شد، به طوری که در هر چهار سطح کادمیوم در صفات مورد بررسی، بیشترین میزان پرولین، کلروفیل و محتوای نسبی آب و همچنین کمترین نشت الکترولیت و غلظت کادمیوم اندام هوایی، از تیمار تلفیقی این دو کود زیستی به دست آمد. کاربرد کود زیستی سبب افزایش وزن خشک قسمت های هوایی گیاهان تلقیح شده نسبت به شاهد شد. نتایج نشان داد که در شرایط وجود 25 و 50 میلی گرم کادمیوم بر کیلوگرم در خاک کاربرد تلفیقی کودهای زیستی موجب کاهش 21 و 17 درصدی انتقال کادمیوم از ریشه به اندام هوایی گاوزبان شد. لذا استفاده از کودهای زیستی در مناطق آلوده به کادمیوم توصیه می شود.کلید واژگان: پرولین, فلزات سنگین, کود زیستی, گیاه دارویی, نشت الکترولیت}In order to evaluate the inoculation of mycorrhizal and growth-promoting bacteria (Pseudomonas genus) on the tolerance of European borage to cadmium toxicity, a factorial experiment was performed in the form of a completely randomized design with 3 replications in the research greenhouse of the Agriculture Faculty of Yasouj University in 2019. The experimental factors include the application of biological fertilizer at 4 levels (control, application of mycorrhiza, application of growth-stimulating bacteria and combined application of mycorrhiza and bacteria) and 4 levels of cadmium concentration (0, 25, 50 and 75 mg cadmium per kg soil). The investigated traits were included root colonization percentage, plant cadmium content, some physiological characteristics and shoot dry weight of European borage. The results showed that with the increase in cadmium concentration, electrolyte leakage, proline content and cadmium content of aerial organs increased. The use of mycorrhiza and bacteria was evaluated positively compared to their non-use, so that in all four levels of cadmium, the highest proline, chlorophyll and relative water content, as well as the lowest electrolyte leakage and shoot cadmium concentration, were obtained from the combined two biofertilizers. Application of biofertilizer increased the dry weight of the aerial parts of inoculated plants compared to the control. The results showed that in the presence of 25 and 50 mg/kg of cadmium, the combined application of bio-fertilizers reduced 21% and 17% of cadmium transfer from roots to shoots of borage. Therefore, it is recommended to use biological fertilizers in areas contaminated with cadmium.
Keywords: Bio-Fertilizer, Electrolyte Leakage, Heavy Metal, Medicinal Plant, Proline} -
به منظور بررسی تاثیر محلول پاشی سطوح مختلف اتانول و متانول بر شاخص های بیوشیمایی گل انگشتانه ارغوانی (Digitalis purpurea L.) آزمایشی به صورت طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه زنجان در سال 1399 اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل دو سطح اتانول (5 و 10 درصد) و متانول (5 و 10 درصد) به همراه تیمار شاهد (آب مقطر) بود. نتایج آزمایش نشان داد که حداکثر مقدار کلروفیل کل (78/1 میلی گرم بر گرم)، کاروتنوئیدکل (065/0 میلی گرم بر گرم)، فنل کل (35/15 میلی گرم بر گرم)، فلاونوئید کل (58/2 میلی گرم بر گرم) و فعالیت آنتی اکسیدانی (76/43 درصد) تحت تیمار متانول 10 درصد به دست آمد. بیشترین میزان پرولین (47/4میلی گرم)، قند محلول (20/76 میلی گرم بر گرم)، محتوای آب نسبی (02/76 درصد) و نیتروژن برگ (61/1 درصد) تحت تیمار اتانول 10 درصد مشاهده شد. شاخص نشت یونی (21/15 درصد) با کاربرد برگی اتانول 10 درصد و فعالیت آنزیم کاتالاز (66/1 میلی گرم بر گرم پروتئین) و آنزیم پراکسیداز (34/0 میلی گرم بر گرم پروتئین) با محلول پاشی متانول 10 درصد کاهش نشان دادند با توجه به نتایج به دست آمده، کاربرد سطوح مختلف هیدروالکل ها، جهت بهبود خصوصیات بیوشیمیایی گیاه دارویی گل انگشتانه ارغوانی پیشنهاد می شود.
کلید واژگان: ظرفیت آنتی اکسیدانی, کاتالاز, گل انگشتانه, هیدروالکل, پرولین}In order to investigate the effect of foliar application of different levels of ethanol and methanol on the biochemical characteristics of Digitalis purpurea L., an experiment was conducted based on a completely randomized design with three replications at the University of Zanjan research greenhouse. The treatments consisted of two levels of ethanol (5 and 10%) and methanol (5 and 10%), along with a control treatment (distilled water). The results showed that the maximum amount of total chlorophyll (1.78 mg/g), total carotenoid (0.10 mg/g), total phenol (15.35 mg/g), total flavonoid (58. 2 mg/g) and antioxidant activity (43.76%) were obtained under a 10% methanol treatment. The highest amounts of proline (4.47 mg), soluble sugar (76.20 mg/g), relative water content (76.02%) and leaf nitrogen (1.61%) were observed under a 10% ethanol treatment. The ion leakage index (15.21%) with foliar application of 10% ethanol and catalase enzyme (1.66 mg/g protein) and peroxidase enzyme (0.34 mg/g protein) activity showed a decrease with foliar application of 10% methanol. According to the results, the application of different levels of hydroalcohols improved the biochemical properties of Digitalis purpurea L.
Keywords: Antioxidant Activity, Catalase, Digitalis Purpurea L., Hydroalcohol, Proline} -
در این پژوهش تاثیر محلول پاشی براسینواستروئید (صفر، 077/0 و 384/0 میلی گرم در لیتر) روی عملکرد دانه و برخی از خصوصیات فیزیولوژیکی گندم (رقم سیروان) تحت شرایط تنش خشکی (100 درصد (بدون تنش) و 50 درصد ظرفیت زراعی)، به صورت فاکتوریل براساس طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار، در سال 1395 در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید باهنر کرمان بررسی گردید. نتایج نشان داد که تنش خشکی موجب کاهش معنی دار زیست توده، عملکرد و اجزای عملکرد گندم شد و مقدار کاهش این صفات نسبت به تیمار شاهد به ترتیب 7/31، 6/29 و 3/20 درصد بودند. در مقابل، محلول پاشی براسینواستروئید به ترتیب موجب افزایش معنی دار حدود 7/22، 4/22 و 5/12 درصد در زیست توده، عملکرد و اجزای عملکرد در مقایسه با گیاهانی که با آب مقطر تیمار شده بودند تحت شرایط تنش خشکی گردید. تنش خشکی اثر معنی داری در افزایش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی (پراکسیداز، آسکوربات پراکسیداز، کاتالاز و سوپراکسید دیسموتاز) و غلظت مالون دی آلدهید، پراکسید هیدروژن و همچنین تجمع کربوهیدرات و پرولین در برگ گندم داشت. محلول پاشی براسینواستروئید در هر دو شرایط تنش و غیر تنش، فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی و تجمع اسمولیت ها (پروتئین، کربوهیدرات و پرولین) را افزایش و در مقابل مقدار پراکسید هیدروژن و مالون دی آلدهید را کاهش داد و این اثر در شرایط تنش خشکی بیشتر بود. به نظر می رسد تاثیر کاربرد براسینواستروئید در تعدیل تنش خشکی و بهبود عملکرد گندم، می تواند در ارتباط با بهبود تنظیم اسمزی (از طریق تجمع اسمولیت ها) و نیز افزایش فعالیت سیستم دفاعی آنتی اکسیدانی گندم بوده باشد.
کلید واژگان: آنزیم های آنتی اکسیدانی, پرولین, عملکرد, مالون دی آلدهید}In this research, the effect of foliar spraying of brassinosteroid (0, 0.077 and 0.384 mg/liter) on grain yield and some physiological characteristics of wheat (Sirvan cultivar) under drought stress conditions (100% control) and 50% F.C.) was investigated in a factorial arrangement based on a randomized complete design with four replications at the research greenhouse of the Agriculture faculty, Shahid Bahonar University of Kerman on 2016. The results showed that drought stress caused a significant reduction in the biomass, yield and yield components of wheat and the decrease of these traits compared to the control was 31.7%, 29.6% and 20.3% respectively. On the other hand, brassinosteroid foliar spraying caused a significant increment of biomass, yield and yield components by approximately 22.7%, 22.4% and 12.5%, respectively, compared to the plants which were treated with distilled water under stress conditions. Drought stress had a significant effect on increasing of antioxidant enzymes activity (peroxidase, ascorbate peroxidase, catalase and superoxide dismutase) and the concentration of malondialdehyde, hydrogen peroxide, as well as the accumulation of carbohydrates and proline in wheat leaves. Spraying of brassinosteroid in both stress and non-stress conditions increased the activity of antioxidant enzymes and osmolytes accumulation (protein, carbohydrate and proline) and conversely reduced the amount of hydrogen peroxide and malondialdehyde, and this effect was more noticeable under drought stress condition. It seems that the effect of brassinosteroid application on modulating drought stress and improving wheat yield can be related to enhancement of osmotic regulation (through the accumulation of osmolytes) and increasing the activity of the antioxidant defense system mechanism in wheat.
Keywords: Antioxidant Enzymes, Proline, Yield, Malondialdehyde} -
در دهه های گذشته در نتیجه فعالیت های صنعتی انسان، اثر بازدارندگی لایه اوزن در استراتوسفر که مانع عبور فرابنفش-ث و بخش زیادی از فرابنفش-ب به سطح زمین می شد به طور قابل توجهی کاهش یافته است؛ در نتیجه ورود پرتوهای فرابنفش به سطح زمین افزایش یافته است. این امر آسیب های جدی را بر موجودات زنده به ویژه گیاهان به همراه دارد. در پژوهش حاضر، اثر تابش پرتو فرابنفش-آ و ب بر برخی از صفات مورفوفیزیولوژیکی و آنتی اکسیدان های آنزیمی و غیر آنزیمی گیاه رزماری (Rosmarinus officinalis L.) مورد بررسی قرار گرفت. این تحقیق در قالب طرح آزمایشی کاملا تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمارهای پرتو فرابنفش در سه سطح (شاهد، تابش پرتو فرابنفش-آ و تابش پرتو فرابنفش-ب) در نظر گرفته شد. پرتودهی فرابنفش توسط لامپ های ساخت شرکت Q-Lab آمریکا اعمال شد. تیماردهی به صورت روزانه و به مدت چهار ساعت در طول روز انجام شد. نتایج نشان دارد که تیمار فرابنفش-ب منجر به کاهش وزن خشک برگ، ارتفاع بوته و مقدار کلروفیلa ،b و کل (به ترتیب به میزان 57/29، 44/13، 7/17، 77/33 و 51/22 درصد) نسبت به شاهد شد. اما باعث افزایش میزان آنتی اکسیدان های غیر آنزیمی مانند کاروتنوئید، فنل و فلاونویید کل، افزایش فعالیت آنتی اکسیدان های آنزیمی مانند آنزیم های پراکسیداز، کاتالاز و آسکوربات پراکسیداز و همچنین میزان پرولین و مالون دی آلدئید به ترتیب (به میزان 45/23، 54/37، 59/41، 75/82، 5/412، 100، 5/87 و 32/359 درصد) نسبت به شاهد شد. میزان کلروفیل a، b و کل با تیمار فرابنفش-آ کاهش یافت. اما افزایش میزان مالون دی آلدئید، پرولین و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی کاتالاز و پراکسیداز با تیمار فرابنفش-آ مشاهده شد. در مجموع، افزایش ترکیبات جاذب فرابنفش مانند فنل، فلاونوئید و کاروتنویید باعث افزایش ظرفیت آنتی اکسیدانی عصاره رزماری تحت تیمار فرابنفش-ب شد در حالی که عملکرد گیاه کاهش یافت. بنابراین می توان گفت گیاهان رزماری در معرض تابش فرابنفش-ب از زی توده کمتر و خواص بیولوژیک و دارویی بالاتر برخوردار خواهند بود.
کلید واژگان: فنل, فلاونوئید, مالون دی آلدئید, رنگیزه های فتوسنتزی, پرولین}Over the past few decades, human industrial activities have significantly reduced the blocking effect of the ozone layer in the stratosphere. As a consequence, there has been an increase in the penetration of ultraviolet (UV) radiation to the Earth's surface. This amplified exposure to UV rays poses a serious threat to living organisms, particularly plants. In our study, we investigated the impact of UV-A and UV-B radiation on some morpho-physiological traits as well as enzymatic and non-enzymatic antioxidants of rosemary (Rosmarinus officinalis L.). The study was conducted using a completely randomized design with three replications. UV radiation treatments were applied at three levels: control (no UV radiation), UV-A radiation, and UV-B radiation. The UV radiation was administered using broadband lamps manufactured by Q-Lab in the USA. These 40-watt lamps were employed for a duration of four hours per day. Our findings reveal that exposure to UV-B radiation resulted in a decrease in leaf dry weight, plant height, and the levels of chlorophyll a, b, and total chlorophyll by 29.57%, 13.44%, 17.7%, 33.77%, and 22.51%, respectively, compared to the control. Conversely, UV-B radiation led to an increase in the levels of non-enzymatic antioxidants such as carotenoids, phenols, and total flavonoids. Additionally, the activity of enzymatic antioxidants, including peroxidase, catalase, and ascorbate peroxidase enzymes, as well as the levels of proline and malondialdehyde, exhibited significant increases of 23.45%, 37.54%, 41.59%, 82.75%, 412.5%, 100%, 87.5%, and 359.32%, respectively, compared to the control. Regarding UV-A treatment, the levels of chlorophyll a, b, and total chlorophyll decreased. However, there was an increase in the levels of malondialdehyde, proline, and the activity of antioxidant enzymes catalase and peroxidase. Overall, the rosemary plants exposed to UV-B radiation exhibited higher quality in terms of medicinal and biological properties due to the increased presence of UV-absorbing compounds such as phenols, flavonoids, and carotenoids. However, it is worth noting that the yield of the plant decreased under UV-B treatment.
Keywords: Phenol, Flavonoid, Malondialdehyde, Photosynthetic Pigments, Proline} -
گل راعی (Hypericum perforatum L.) گیاهی دارویی با قدمت بیش از 2000 سال است. تنش خشکی از محدودکننده ترین عوامل محیطی در رشد و تولید گیاهان است. همزیستی گیاهان با قارچهای مایکوریزا و محلولپاشی عناصر ضروری می تواند یکی از راهکارهای موثر برای مقابله با تنشخشکی باشد. این پژوهش با هدف ارزیابی تاثیر قارچ مایکوریزا و محلولپاشی سولفات روی بر برخی صفات بیوشیمیایی و عملکرد اقتصادی در گلراعی تحت رژیمهای آبیاری متفاوت به صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کاملا تصادفی در سه تکرار طی سالهای 2018 تا 2020 اجرا شد. عامل اصلی رژیمهای آبیاری در سه سطح (100، 75 و 50 درصد نیاز آبی) و عامل فرعی به صورت فاکتوریل شامل محلولپاشی با سولفات روی در سه سطح (صفر، 3 و 6 در هزار) و تلقیح با مایکوریزا (Funneliformis mosseae) در دو سطح (تلقیحشده و تلقیحنشده) انجام شد. نتایج نشان داد، که برهمکنش سهگانه رژیمهای آبیاری+ محلولپاشی+ مایکوریزا در هر سه سال اثری معنیدار بر محتوای کلروفیل، پرولین، قندهای محلول، مالون دیآلدهید و عملکرد اقتصادی داشت. افزایش تنش آبیاری اثری کاهنده بر محتوای کلروفیل، عملکرد اقتصادی و محتوای آب نسبی برگ داشت، اما بر پرولین، قندهای محلول و مالون دیآلدهید اثری افزایشی داشت. در هر سطح تنش بیشترین عملکرد اقتصادی در تیمار 6 در هزار محلولپاشی+ تلقیح با میکوریزا حاصل شد. بهطورکلی محلولپاشی روی+ مایکوریزا با افزایش محتوای کلروفیل، قندهای محلول و محتوای آب نسبی برگ سبب تعدیل شرایط تنش و افزایش مقاومت گیاه در برابر خشکی شد و با ارتقاء کمی و کیفی صفات بیوشیمیایی، عملکرد اقتصادی گیاه گلراعی را افزایش داد.
کلید واژگان: پرولین, تنش خشکی, کلروفیل, Hypericum Perforatum}St. John's wort (Hypericum perforatum L.) is a medicinal plant that is more than 2000 years old. Drought stress is one of the most limiting environmental factors in the growth and production of plants. Plant symbiosis with mycorrhiza fungi and foliar spraying of essential elements can be one of the most effective solutions to deal with drought stress. This research also aims to evaluate the effect of mycorrhizal fungus and zinc sulfate foliar spraying on some biochemical traits and economic yield in St. John's wort under different irrigation regimes in a split factorial experiment with a basic randomized complete block design in three repetitions carried out during the three cropping years of 2018, 2019 and 2020. The main factor is irrigation regimes at three levels (100, 75 and 50% of irrigation needs); sub-factors were ZnSO4 foliar spraying at three levels (0, 3 and 6 per thousand) and inoculation with an AMF (Funneliformis mosseae) at two levels (inoculated and uninoculated). The results showed that the triple interaction of irrigation regimes + foliar spraying + mycorrhiza in all three years had a significant effect on chlorophyll content, proline, soluble sugars, malondialdehyde and economic yield. Increasing irrigation stress had a reducing effect on chlorophyll content, economic yield, and the relative water content of leaves, but on proline, soluble sugars and malondialdehyde had an increasing effect. At each stress level, the highest economic yield was obtained in the treatment of 6 per thousand foliar spraying + inoculation with mycorrhizal fungi. Generally, foliar spraying of zinc sulfate + mycorrhiza increased the content of chlorophyll, sugar solvents and the relative water content of the leaf, caused the adjustment of the stress conditions and increased the resistance of the plant against drought, and by improving the quantitative and qualitative biochemical traits, it increased the economic yield of the St. John's wort plant.
Keywords: Proline, Drought Stress, Chlorophyll, Hypericum Perforatum} -
در این پژوهش اثرات تنش خشکی و پاکلوبوترازول بر گیاه شوید مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش در قالب طرح بلوک های کاملا تصادفی با سه تکرار در گلخانه انجام شد. برخی از صفات رشدی و بیوشیمیایی گیاه شوید تحت تنش خشکی(بر پایه میزان آبیاری) در سه سطح 70، 50 و 30 درصد ظرفیت زراعی و تیمار با پاکلوبوترازول در دو سطح 40 و 20 میلی گرم در لیتر بررسی گردید. نتایج نشان داد تنش خشکی، وزن تر و خشک و طول ساقه، وزن تر و خشک و طول ریشه، میزان رنگیزه های فتوسنتزی و پروتئین را به طور معنی داری کاهش و در مقابل میزان قند های احیاء کننده، پرولین و فعالیت کاتالاز را افزایش می دهد. اگر چه در نمونه های تیمار شده با پاکلوبوترازول نیز کاهش معنی داری در وزن تر وخشک و طول ساقه مشاهده شد اما تیمار با پاکلوبوترازول، پارامتر های رشد ریشه، میزان رنگیزه ها و پروتئین ها را در مقایسه با گیاهان تحت تنشی که با پاکلوبوترازول تیمار نشده بودند به طور معنی داری افزایش داد. در گیاهان تیمار شده با پاکلوبوترازول مقدار قند ها و پرولین و فعالیت کاتالاز نسبت به گیاهانی که با پاکلوبوترازول تیمار نشده بودند و شاهد به طور معنی داری بیشتر بود (در سطح 05/0 P ≤). علاوه بر این الگوی بیان پروتئین ها نیز تفاوت داشت. تجزیه SDS-PAGE یک پروتئین با وزن مولکولی 11 کیلودالتون را در شرایط تنش شدید و تیمار با غلظت mg/L 40 پاکلوبوترازول نشان داد. احتمالا این پروتئین نقشی اساسی در مقاومت شوید به کم آبی و اثر پاکلوبوترازول در تعدیل تنش دارد.
کلید واژگان: الکتروفورز, پرولین, پروتئین, رنگیزه های فتوسنتزی, قند, کاتالاز}In this study, the effects of drought stress and paclobutrazol on Anethum graveolans L. were investigated. The experiment was carried out as a factorial based on a completely randomized design with three replications in a greenhouse. Some growth and biochemical characteristics of dill under drought stress (irrigation-based) at three levels (30%, 50% and 70% field capacity) and paclobutrazol at two concentrations (20 and 40 mg/L) were investigated. Drought stress caused a significant reduction in the fresh and dry weight and length of both stem and root, as well as the contents of photosynthetic pigments and proteins, whereas this stress induced reduced sugar and proline content and catalase activity. Although fresh and dry weight and length of stem decreased in plants treated with paclobutrazol, paclobutrazol treatment significantly increased the root growth parameters and the contents of pigments and proteins in relation to drought stress and paclobutrazol treatment. In plants treated with paclobutrazol, the content of sugars, proline and catalase activity were significantly higher compared to non-treated plants and controls (P≤0/05). Moreover, the patterns of protein expression were different. SDS-PAGE analysis revealed a protein with a molecular weight of 11 KD under severe stress conditions and treatment with 40 mg/L paclobutrazol. This protein probably has a major role in dill resistance to drought and the stress amelioration effect of paclobutrazol.
Keywords: Catalase, Electrophoresis, Photosynthetic Pigments, Proline, Protein, Sugar} -
In arid and semi-arid areas salinity reduces agricultural productivity. Biostimulants based on amino acids promote plant growth and yield while significantly reducing abiotic stresses-related injuries. As a result, current study assessed the effect of biostimulants based on free amino acids on Moldavian balm under salinity stress. A factorial experiment using a randomized complete block design with three replications was done. The plants were imposed with four levels of salinity (0, 20, 40 and 60 mM NaCl) and were treated using four formulations of amino acids (Kadostim, Fosnutren, Humiforte and Aminolforte). The results revealed that increasing the salinity level significantly reduced growth parameters such as fresh and dry weight of biomass, root length, shoot length, secondary branch length, crown diameter, internode number, internode length, secondary branch number, leaf number and biochemical parameters such as RWC, chlorophyll a, b, total and carotenoids while increased some osmolytes such as soluble sugar and proline in root and shoot. Leaf spraying of the bio-stimulates based on amino acids, significantly improved the negative effects of salinity stress on growth and biochemical parameters in Moldavian balm, and among them Kadostim had the most significantly positive effects on morphological and biochemical parameters and followed by Aminolforte.Keywords: Aminolforte, chlorophyll, Fosnutren, Humiforte, Kadostim, moldavian balm, Proline, Soluble sugars}
-
Intercropping and biofertilizers are the effective components of sustainable agriculture that improve the yield quality and quantity of the plants. A two-year factorial field experiment was conducted to find out the effect of phosphate solubilizing bacteria (PSB) on yield, yield components and some physiological aspects of intercropping of rain-fed chickpea and dragon's head. The first factor included five intercropping patterns that were sole cropping chickpea (30 and 40 plant m-2), dragon's head (160 plant m-2) and additive intercropping of both plants. The second factor was the use and non-use of phosphate solubilizing bacteria (Bacillus lentus and Pseudomonas putida). The results indicated that sole cropping of 30 plants m-2 of chickpea and 160 plants m-2 of dragon's head had the maximum of 1000-seed weight, seed yield, biological yield and harvest index with PSB inoculation. In both plants, the highest leaf nitrogen (2.97 and 2.76%), total soluble carbohydrates (1.12 and 1.47 mg g-1 fresh leaf) and chlorophyll (3.42 and 2.94 mg g-1 fresh leaf) obtained from intercropping of dragon's head+30 plant m-2 of chickpea inoculated with PSB. The maximum values of LER (>1) for PSB-inoculated (1.72) and non- PSB (1.66) were observed in dragon's head +30 plant m-2 of chickpea intercropping of. In general, intercropping of dragon's head-chickpea increased yield and yield components resulted in higher land use efficiency.
Keywords: Chlorophyll, Harvest index, Land equivalent ratio, Plant Nutrients, Proline} -
A plant’s response to osmotic stress is a complex phenomenon that causes many abnormal symptoms due to limitations in growth and development or even the loss of yield. The present study was designed to investigate the morpho-physiological responses of different sugar beet cultivars (‘Shokofa’, ‘Sina’, ‘Paya’, ‘Turbata’, and ‘Aria’) to priming (non-priming, osmopriming, and hydro-priming) and salinity of irrigation water (>2, 8, and 16 dS/m). The experiment was conducted as a factorial split plot experimental based on a randomized complete blocks design (RCBD) implemented in three replications in a research farm in Saveh city, Iran, during 2019-2020. Results showed that non-priming of ‘Shokofa’ genotype, hydro-priming of ‘Aria’ genotype, and osmo-priming of ‘Paya’ genotype under non-salinity conditions had the highest total chlorophyll content (31.04, 32.80, and 28.50 µg/g FW, respectively). The highest proline content was related to the hydro-and osmo-priming of seeds under high salinity stress (1.91 and 1.23 μmol/g FW, respectively). Hydro-priming of ‘Shokofa’ seed showed the highest LAI under the high salt stress level. The highest root yield (62.9 tons/ha) was observed in the hydro-priming of ‘Aria’ genotype under without salt stress conditions. In addition, all sugar beet cultivars under non-stress and hydro-priming conditions had the highest root yield. Among the cultivars, ‘Sina’, ‘Torbata’, and ‘Aria’ and hydro-priming technique are recommended for planting in areas under soil or irrigation water salinity stress
Keywords: Chlorophyll, Hydro-priming, Leaf area index, Proline, Root yield} -
این پژوهش به منظور بررسی اثر تراکم های مختلف کاشت بر برخی خصوصیات مورفیزیولوژیک چمن ورزشی در شرایط تنش کم آبی انجام شد. آزمایش به صورت کرت های خرد شده، در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمارها شامل تنش کم آبی در سه سطح 90 (شاهد)، 60 و 30% ظرفیت زراعی و تراکم کاشت 20، 30 و g Seed/m2 40 بود. بذرها با توجه به تراکم های مورد نظر در کرت هایی به ابعادm2 3×2 کشت شدند. دو ماه پس از کاشت، تنش کم آبی به مدت 3 هفته اعمال شد. نتایج نشان داد که تیمار ها تاثیر معنی داری بر صفات مورد ارزیابی داشتند. بیش ترین وزن تر و خشک اندام هوایی، طول برگ و محتوای کلروفیل کل در تیمار 90% ظرفیت زراعی و تراکمg Seed/m2 20 مشاهده شد. در حالیکه بیش ترین وزن تر و خشک ریشه، حجم ریشه و کربوهیدرات کل در تیمار 30% ظرفیت زراعی و تراکمg Seed/m2 20 به دست آمد. همچنین بیش ترین میزان پرولین در تیمار 30% ظرفیت زراعی و تراکمg Seed/m2 40 بود. بنابراین با توجه به نتایج، تراکم کاشت g Seed/m2 20 و آبیاری در سطح 90% ظرفیت زراعی تاثیر مطلوب تری بر شاخص های رویشی و فیزیولوژیک چمن ورزشی داشت.کلید واژگان: پرولین, شاخص های رشدی, ظرفیت زراعی, کربوهیدرات کل}This research was conducted to investigate the effect of planting densities on some morphophysiological characteristics of sports turfgrass under low water stress conditions. The experiment was carried out in the form of split plots, based on a randomized complete block design with three replications. Treatments included low water stress at three levels of 90 (control), 60 and 30% of field capacity (FC), and planting density of 20, 30, and 40 g seed/m2. Seeds were planted according to the desired densities in plots measuring 2×3 m2. Two months after planting, low water stress was applied for three weeks. The results showed that the treatments had a significant effect on the evaluated traits. The highest fresh and dry weight of the aerial part, leaf length, and total chlorophyll content was observed in 90% FC and the density of 20 g seed/m2 treatment. The highest root fresh and dry weight, root volume, and total carbohydrates were obtained in 30% FC and density of 20 g seed/m2 treatment. Moreover, the highest proline content was in 30% FC and density of 40 g seed/m2 treatment. According to the results, the planting density of 20 g seed/m2 and 90% FC had a more favorable effect on the vegetative and physiological indicators of sport turfgrass.Keywords: Field capacity, Growth indicators, Proline, Total carbohydrates}
-
شوری آب و خاک یکی از مشکلات جدی و رو به توسعه در سطح جهان است، که سطح وسیعی از اراضی کشور نیز با این مشکل مواجه هستند. کاربرد میکروارگانیسم های قارچی در کاهش تنش های محیطی مانند شوری، به یک راهکار جهانی تبدیل شده است. به منظور بررسی ارزیابی تاثیر الیسیتورهای قارچی بر میزان غلظت های رنگیزه های فتوسنتزی و پرولین در شرایط تنش شوری گیاهچه های خرما رقم استعمران، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 3 سطح شوری و 3 سطح الیسیتور زیستی در آزمایشگاه علوم باغبانی انجام شد. تاثیر الیسیتورها در 3 سطح کنسرسیوم قارچی (زیست فعال، BFC)، الیسیتور قارچی با غلظت میلی گرم در لیتر 1000(EL1)، الیسیتور قارچی با غلظت میلی گرم در لیتر2000 (EL2) عامل دوم شوری در سه سطح (صفر، 150 و 300 میلی-مولار) مورد ارزیابی قرارگرفت. نتایج نشان داد که در شوری 300 میلی مولار، الیسیتور قارچ EL1 توانست پرولین را نسبت به سایر سطوح شوری افزایش دهد. الیسیتور قارچ EL2 در سطح شوری 300 میلی مولار کلروفیل a و کل بیشتری را نشان داد و در سطح شوری 150 میلی مولار کنسرسیوم قارچ زنده، کلروفیل a بیشتری را موجب شد. استفاده از الیسیتور در کاهش اثرات تنش شوری در خرما می تواند موثر باشد، اما سطح تنش می تواند تعیین کننده میزان اثر هر الیسیتور باشد.
کلید واژگان: تنش, کلروفیل, شوری, قارچ, پرولین}Water and soil salinity are one of the serious and developing problems in the world, and a large area of the country's land is also facing this problem. The use of fungal microorganisms in reducing environmental stress such as salinity has become a global solution. In order to evaluate the effect of fungal elicitors on the concentrations of photosynthetic pigments and the amount of proline under salinity stress conditions of Otamaran date palm seedlings, a factorial experiment was conducted in the form of a completely randomized design with 3 levels of salinity and 3 levels of biological elicitors in the horticultural science laboratory. became. The effect of elicitors at 3 levels of fungal consortium (bioactive) (BFC), fungal elicitor with 1000 PPM concentration (EL1), fungal elicitor with 2000 PPM concentration (EL2), the second factor of salinity at three levels (zero, 150 and 300 mM) was evaluated. The results showed that at 300 mM salinity, EL1 mushroom elicitor was able to increase proline compared to other salinity levels. EL2 mushroom elicitor showed more chlorophyll a and total at 300 mM salinity level, and at 150 mM salinity level, the live fungus consortium caused more chlorophyll a. The use of elicitor can be effective in reducing the effects of salinity stress in dates, but the level of stress can determine the effect of each elicitor.
Keywords: Chlorophyll, Fungus, Proline, Salinity, Stress} -
ریحان یک گیاه دارویی و همچنین یک سبزی است و اهمیت اقتصادی آن به دلیل استفاده در صنایع بهداشتی و دارویی است. همچنین تنش رطوبتی (کمبود آب) یکی از عوامل محیطی منجر به کاهش عملکرد هر گیاه است. در این مطالعه، اثر تنش رطوبتی بر صفات مورفولوژیک و فیزیولوژیک گیاه دارویی ریحان بصورت آزمایش اسپلیت پلات بر پایه طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در گلخانه ارزیابی شد. فاکتور اصلی تنش رطوبتی (دو سطح) و فاکتور فرعی ژنوتیپ (پنج سطح) بود. نتایج تجزیه واریانس اختلاف معنی داری را در سطح احتمال یک درصد برای اثر تنش رطوبتی و همچنین اثر ژنوتیپ نشان داد. اثر متقابل تنش رطوبتی× ژنوتیپ برای تمامی صفات معنی دار بود و بدین معنی است که ژنوتیپ ها واکنش های متفاوتی تحت تنش رطوبتی نشان دادند. تنش رطوبتی یا کمبود آب باعث کاهش معنی دار محتوای کلروفیل a و b، عملکرد برگ، عرض و طول برگ، تعداد برگ و محتوای کارتنوئید شد در حالی که باعث افزایش میزان پرولین برگ گردید. بیشترین انباشت پرولین با میانگین 0041/0 میلی گرم در گرم وزن تر مربوط به رقم ریحان قرمز آتشین در شرایط بدون تنش و سپس رقم ریحان سبز با میانگین 0029/0 میلی گرم در گرم وزن تر در شرایط تنش متوسط رطوبتی بود. حداکثر میزان خصوصیات رشدی (طول برگ، تعداد برگ، عملکرد برگ و وزن اندام هوایی) مربوط به رقم ریحان بنفش ایرانی در شرایط بدون تنش رطوبتی بود. همچنین ژنوتیپ ریحان سبز می تواند به دلیل تحمل بیشتر تنش رطوبتی در برنامه های به نژادی آینده مورد بررسی بیشتر قرار گیرد.
کلید واژگان: همبستگی, پرولین, کلروفیل, اثر متقابل, دارویی}Basil is a medicinal plant as well as a vegetable, and its economic importance is due to its use in health and pharmaceutical industries. Also, moisture stress (water scarcity) is one of the environmental factors leading to a decrease in the yield of any plant. In this study, the effect of moisture stress on the morphological and physiological traits of basil medicinal plant was evaluated as a split plot experiment based on a completely randomized design with three replications in the greenhouse. The results of variance analysis showed a significant difference at the probability level of 1% for the moisture stress effect as well as the genotype effect. The moisture stress × genotype interaction effect was significant for all traits, which means that the genotypes have shown different reactions under moisture stress. The moisture stress caused a significant decrease in most traits while it increased leaf proline. The highest accumulation of proline with an average of 0.0041 mg per gram of fresh weight was related to the Red Rubins basil variety under no-stress conditions and then the Iranian green basil variety with an average of 0.0029 mg per gram of fresh weight under medium moisture stress conditions. The maximum amount of growth characteristics (leaf length, number of leaves, leaf yield and shoot weight) was related to Iranian purple basil cultivar under without moisture stress conditions. Also, the genotype of Iranian green basil can be further investigated in future breeding programs due to its greater tolerance to moisture stress conditions.
Keywords: Correlation, Chlorophyll, Proline, Medicinal, Interaction Effect} -
تنش کمبود آب، یکی از مهمترین عوامل محیطی محدود کننده رشد و عملکرد گیاهان به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک می باشد. محرک های زیستی، مواد بیولوژیکی هستند که موجب تحریک متابولیسم و فرآیندهای متابولیکی در جهت افزایش کارآیی گیاهان می شوند. به منظور بررسی اثر تنش کم آبی و محرک های زیستی فسنوترن و هیومی فورته بر برخی صفات مورفوفیزیولوژیک و فیتوشیمیایی آویشن باغی (.Thymus vulgaris L)، آزمایشی بصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی با 12 تیمار و 3 تکرار در سال 1399 و در شرایط گلخانه انجام شد. بدین ترتیب که نشاهای حاصل از کشت بذر پس از گذشت دو هفته از انتقال به گلدان در معرض تیمارهای تنش کم آبی (25، 50، 75 و 100 درصد ظرفیت زراعی) قرارگرفتند. محلول پاشی گیاهان با فسنوترن و هیومی فورته (5 میلی لیتر) نیز سه مرتبه و هر 15 روز یکبار انجام شد. صفات مورد نظر 15 روز پس از اعمال آخرین تیمارها ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که افزایش سطوح تنش کم آبی (25 و 50 درصد ظرفیت زراعی) موجب کاهش معنی دار شاخص های رشد، محتوای کلروفیل، درصد آنتی اکسیدان کل و اسانس و افزایش میزان پرولین اندام هوایی گردید. برهمکنش خشکی و محرک های زیستی فسنوترن و هیومی فورته با کاهش معنی دار تنش اکسیداتیو حاصل از کم آبی موجب بهبود صفات مورد ارزیابی بجز میزان پرولین گردید. بیشترین درصد اسانس (%34/2) در محلول پاشی با هیومی فورته و در ظرفیت زراعی 75 درصد بدست آمد. در مجموع محلول پاشی فسنوترن و هیومی فورته موجب کاهش اثرات منفی تنش کم آبی در گیاه آویشن باغی گردید.
کلید واژگان: اسانس, آنتی اکسیدان کل, پرولین, شاخص های رشد, شرایط گلخانه}Water stress is one of the most important environmental factors limiting the growth and yield of plants, especially in arid and semi-arid regions. Bio-stimulants are biological substances that stimulate metabolism and metabolic processes to increase plant efficiency. To investigate the effects of low water stress and bio-stimulants of Fosnutren and Humiforte on some morphophysiological and phytochemical traits of thyme, a factorial experiment based on a completely randomized design with 12 treatments and 3 replications in 2020 performed in greenhouse conditions. Therefore, the seedlings obtained from seed cultivation after two weeks of transfer to the pot, were exposed to dehydration stress treatments (25, 50, 75 and 100% of field capacity). Foliar application of plants with Fosnutren and Humiforte (5 ml) was performed three times and once every 15 days. The desired traits were evaluated 15 days after the last treatments. The results showed that increasing the levels of low water stress (25 and 50% of field capacity) caused a significant decrease in growth indices, chlorophyll content, total antioxidant percentage and essential oils and increase in proline content. Simultaneous treatment of drought and bio-stimulants of Fosnutren and humiforte with significantly reduced oxidative stress due to dehydration improved the evaluated traits except the amount of proline. The highest percentage of essential oil (2.34%) in Fosnutren foliar spraying and was obtained at 75% field capacity. In general, foliar application of Fosnutren and Humiforte reduced the negative effects of dehydration in thyme.
Keywords: Essential oil, Greenhouse conditions, Growth indices, Proline, Total antioxidant, percentage} -
A decrease in air temperature harms many ornamental plants, especially flowers grown in green space. To prevent cold stress, various elicitors are used that reduce the harmful effects of low temperature. Therefore, in this study, we investigated the impact of two elicitor's salicylic acid and boric acid on the growth and yield parameters of French marigold (Tagetes patula). Next, these plants were exposed to cold stress, and their physiological and morphological traits were also studied. Results showed that the application of elicitors, especially in higher concentrations, had a positive effect on morphological and physiological traits. Interaction of SA×BA with a concentration of 2mM, increased flower diameter (20%), stem height (19%), stem and root fresh weight (27 and 35% respectively), stem and root dry weight (31 and 39% respectively), and flower quality (26%). Also, the interaction of these two elicitors led to a decrease in ion leakage (22%), malondialdehyde (28%), and proline (24%) content, and an increase in chlorophyll fluorescence (28%), catalase (20%) and ascorbate peroxidase (33%) activity. In general, the application of salicylic acid and boric acid interaction treatment with 2mM concentration improved growth and yield characteristics and cold stress tolerance in French marigold.Keywords: SA, BA, Cold stress, Antioxidant enzymes, Proline}
-
Soil salinity has become a very serious issue in many parts of the world. Salinity is the most important factor limiting plants growth in these areas. Therefore, in order to make better use of saline soils, it is necessary to identify salinity-resistant plants. The aim of this study was to evaluate the effect of salinity on the response of two Prosopis species to salt stress at arid and semi-arid lands. The present study was done as a factorial experiment based on a completely randomized design. The first factor was salinity of 1.8 (control), 5.8, 10.2 and 16.4 dS/ m and the second factor and second factors were two genotypes (P.cineraria and P.juliflora). The results showed a gradual decrease in stem height, total leaf area, root and shoot dry weight and number of leaves per seedling of both species by increasing salinity of the root zone. Low salinity levels (5.8 dS/ m) do not cause a substantial inhibition of growth, but increasing the salt concentration gradually reduces the vegetative characteristics. In both genotypes, proline, total nitrogen, Glycine betaine aldehyde and calcium (Ca) increased with increasing salt concentration. Also, these factors were significantly higher in Prosopis juliflora than Prosopis cineraria. Potassium (K), organic carbon (OC %), decreased significantly in both genotypes with increasing salt concentration. Glycine betaine aldehyde is one of the effective strategies in salt stress tolerance and increasing carbon storage in soil.
Keywords: Salinization, Prosopis, Proline, Vegetative properties, Organic carbon} -
A total number of 20 Libyan honey samples were collected from different areas in Libya through 2016 – 2017 , from east, west, southeast and southwest regions. These samples were analyzed for six physiochemical parameters of honey control i.e.,pH, moisture, ash content, insoluble mater porline control and HMF . The aim of this study is to give view about the quality of Libyan honey, which is suffering from paucity of characterization data. The results of physiochemical characteristic of Libyan honey samples, the pH of Libyan honey samples range from 3.25 to 5.00 , with a mean of 4.101 . These values are comparable to the pH values of U.S. honey (range 3.4 to 6.1), the moisture content of honey samples range from 7.76 to 15 % which is found within the limits prescribed by Codex Alimentarious Commission(1969), i.e. not more than 21%.The mean of ash content of honey samples were 0.313 %, with the range of 0.1-0.95 %. These values are comparable to the values of U.S. honey which has mean of o.169%, with a range from 0.020 to 1.028%.The Hydroxymethylfurfural (HMF) content of Libyan honey samples are found within the limits prescribed by the Codex Alimentarious Commission(1969), Insoluble matter content of Libyan honey samples range from 0.005 to 0.149 % . with mean of 0.06175 % . The range of proline content of Libyan honey samples arek from 350 to 1079.4 mg / kg, with mean of 626.2 mg / kg.Keywords: Honey Quality, pH, moisture, ash, Insoluble Matter, Proline, HMF}
-
این مطالعه به منظور بررسی کارایی سیستمهای آنتی اکسیدانی آنزیمی و غیرآنزیمی ژنوتیپهای موتانت پنبه تحت شرایط شوری آب آبیاری در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان اصفهان صورت گرفت. آزمایش به صورت کرتهای خرد شده بر پایهی طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل سه سطح آب آبیاری با شوریهای 4 (شاهد)، 8 و 12 دسی زیمنس بر متر به عنوان کرتهای اصلی و دو سه ژنوتیپ شایان، موتانت ال-ام-1673 و ال ام-1303 به عنوان کرتهای فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد اثر تیمار شوری آب آبیاری، بر صفات اندازهگیری شده از قبیل شاخص کلروفیل SPAD، پراکسید هیدروژن، مالون دی آلدیید، محتوای پرولین، اسید آسکوربیک، فنول، فلاونویید، آنتوسیانین، پروتیین محلول و فعالیت آنزیم های کاتالاز، پراکسیداز، سوپراکسید دیسموتاز و گلوتاتیون ردوکتاز معنیدار گردید و اثر ژنوتیپ و همچنین اثر متقابل شوری و ژنوتیپ بر صفات شاخص کلروفیل SPAD، مالون دی آلدیید، اسید آسکوربیک و فعالیت آنزیم کاتالاز معنیدار شد. نتایج نشان داد شوری میزان پراکسید هیدروژن و مالون دی آلدیید را در ارقام پنبه افزایش داد و به دنبال آن میزان آنتی اکسیدانتهای آنزیمی و غیرآنزیمی نیز افزایش یافت. افزایش تولید پراکسید هیدروژن و مالون دی آلدیید در شوری 12 دسی زیمنس بر متر شاخص کلروفیل را به خصوص در ارقام حساس کاهش داد. همچنین نتایج نشان داد در شرایط آبیاری با آب شور با شوری 12 دسی زیمنس بر متر بیشترین میزان آنتی اکسیدانتهای غیر آنزیمی از قبیل پرولین (89 میلیگرم برگرم)، آسکوربیک اسید (58/9 میلی گرم بر گرم)، فنول (11/76 میلی گرم بر گرم)، فلاونویید (57/3 میلی گرم بر گرم) و آنتوسیانین (396 میکرومول بر گرم). همچنین بالاترین میزان فعالیت آنزیم کاتالاز به مقدار 3719 نانومول بر گرم در دقیقه متعلق به رقم ال ام 1303 و در سطح شوری 12 دسی زیمنس بر متر بود.
کلید واژگان: آنتی اکسیدانت, پرولین, شوری, کاتالاز, کلرفیل}This study was conducted in order to investigate the efficiency of antioxidant systems of cotton mutant genotypes under irrigation water salinity conditions in the form of split plots based on a randomized complete block design with three replications. The treatments included irrigation with salinities of 4 (control), 8 and 12 ds.m-1 as main plots and two or three Shayan genotypes, mutant LM1673 and LM-1303 as sub-plots. The results showed that salinity increased the amount of hydrogen peroxide and malondialdehyde in cotton cultivars, and then the amount of enzymatic and non-enzymatic antioxidants also increased. The increase in the production of hydrogen peroxide and malondialdehyde in salinity of 12 decisiemens/m decreased the chlorophyll index, especially in sensitive cultivars. Also, the results showed that the highest amount of nonenzymatic antioxidants such as proline, ascorbic acid, phenol, flavonoid and anthocyanin was obtained in the irrigation conditions with salt water with a salinity of 12 ds.m-1 . The highest level of catalase enzyme activity was in LM-1303 cultivar and at the salinity level of 12 ds.m-1 . The highest level of activity of superoxide dismutase and glutathione reductase enzymes was obtained in the salinity treatment of 8 ds.m-1 . Based on the results, it was found that the variety LM-1303 has the most sensitivity to salinity stress, and in irrigation water salinity, due to the increase in lipid peroxidation caused by the production of hydrogen peroxide and malondialdehyde, the amount of nonenzymatic antioxidants and the amount of activity of enzymatic antioxidants for overcoming oxidative stress increases
Keywords: Antioxidant, Catalase, Chlorophyll, Proline, Salinity}
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.