موانع فرهنگی تاثیرگذار بر عدم کاربست یافته های پژوهشی در نظام آموزش و پرورش

پژوهش حاضر با هدف بررسی موانع فرهنگی تاثیرگذار بر عدم کاربست یافته های پژوهشی در نظام آموزش و پرورش از دیدگاه مدیران و دبیران آموزش و پرورش استان کهگیلویه و بویراحمد انجام شده است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و چگونگی جمع آوری اطلاعات از جمله پژوهش های توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری شامل 790 مدیر و 906 دبیر استان کهگیلویه و بویراحمد در سال تحصیلی 91-1390 بود که با استفاده از فرمول له وی و لمی شو 72 مدیر و 286 دبیر با روش نمونه گیری خوشه ایچندمرحله ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شد. ابزار پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته مبتنی بر طیف پنج ارزشی لیکرت بود که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری T تک نمونه ای، T دو گروهی مستقل، تحلیل واریانس یک راهه و شفه استفاده شده است. عمده ترین یافته ها نشانگر آن بود که از دیدگاه مدیران؛ ضعیف بودن فرهنگ استفاده از یافته های پژوهشی در تصمیم گیری ها (27/4±899/0) و از دیدگاه دبیران؛ ضعیف بودن فرهنگ پژوهش خواهی و پژوهش محوری (15/4±00/1) مهمترین موانع فرهنگی تاثیرگذار بر عدم کاربست یافته های پژوهشی است. همچنین تفاوت معناداری براساس متغیر تعدیل کننده سابقه فعالیت پژوهشی در سطح 05/0 وجود نداشت، در حالی که تفاوت معناداری بر اساس متغیر تعدیل کننده سطح تحصیلات در سطح 05/0 وجود داشت.