تحلیل کیفیت خدمات آموزشی از دیدگاه دانشجویان دانشکده ی بهداشت و پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی قزوین بر اساس مدل SERVQUAL در سال 1390

نظام آموزش عالی به عنوان نظامی پویا، دارای دو بعد کمی و کیفی، که توسعه ی پایدار آن مستلزم رشد موزون و متناسب هر دو بعد کمی و کیفی به موازات یکدیگر است. مدل Servqual یکی از مدلهایی است که با تحلیل شکاف بین انتظار و ادراک مشتری سعی در سنجش کیفیت خدمات دارند. مطالعه ی حاضر با هدف بررسی شکاف ادراکات و انتظارات دانشجویان دانشکده ی بهداشت و پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی قزوین با استفاده از مدل Servqual در سال 90 انجام گرفته است.

پژوهش حاضر به صورت مقطعی در سال 1390 انجام گرفت. جمعیت مورد مطالعه (256نفر)، دانشجویان سال دوم و بالاتر دانشکده ی بهداشت و پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی قزوین بودند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ی استاندارد Servqual است. جهت تحلیل داده ها با کمک نرم افزار آماری SPSS از آمارهای توصیفی و آزمون های تحلیلی (آزمون ANOVA و فریدمن) استفاده شده است.

در هر پنج بعد خدمات آموزشی، شکاف کیفیت منفی وجود دارد. کمترین میانگین شکاف در بعد ملموس بودن (71/5-)، و بیشترین میانگین شکاف در بعد پاسخگویی (71/9-) مشاهده شد. مقایسه ی بین ادراک و انتظار دانشجویان در هر پنج بعد خدمت، تفاوت معناداری را نشان می دهد.

ضرورت برنامه ریزی در جهت کاهش و یا حذف کاستی های موجود، بازبینی فرآیندها، در ارائه خدمات آموزشی دانشگاه احساس می گردد. ضمنا نیاز سنجی های آموزشی از دیدگاه های مختلف و بسترسازی لازم برای ارتقای وضعیت موجود و لحاظ نمودن نظرات دانشجویان می تواند در راستای بهبود عملکرد خدمات آموزشی موثر واقع شود.