مکانیسم زیربنایی رابطه حافظه کاری و هوش سیال

هدف پژوهش حاضر شناسایی مکانیسم زیربنایی رابطه حافظه کاری و هوش سیال در کودکان بوده است. بدین منظور نمونه ای به حجم 356 نفر(184دختر و 172 پسر)از دانش آموزان 8 و 12 ساله مدارس ابتدایی شهر تهران به روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای انتخاب شدند. برای سنجش اندوزش کوتاه مدت تکالیف فراخنای مستقیم اعداد، فراخنای مستقیم حروف و حافظه دیداری کیم کاراد؛ برای سنجش توجه اجرایی تکالیف استروپ، دسته-بندی کارت های ویسکانسین و تکلیف نگهداری رد؛ برای سنجش حافظه کاری تکالیف فراخنای وارونه اعداد، فراخنای وارونه حروف و فراخنای شمارش و برای سنجش هوش سیال آزمون هوش سیال کتل به صورت انفرادی اجرا گردید. نتایج نشان داد حافظه کاری باقی مانده یعنی آن بخش از حافظه کاری که بوسیله اندوزش کوتاه مدت و یا توجه اجرایی تبیین نمی شود با هوش سیال رابطه معنادار دارد بر این اساس نتیجه گرفته شد نه اندوزش کوتاه مدت و نه توجه اجرایی به تنهایی مکانیسم زیربنایی رابطه حافظه کاری و هوش سیال نیستند. مبتنی بر یافته های این پژوهش برای ارتقای هوش سیال در کودکان می توان هم در اندوزش کوتاه مدت و هم در توجه اجرایی آنها مداخله انجام داد.