نقش تعدیل کننده سبک های دلبستگی در رابطه بین باورهای غیر منطقی و مشکلات زناشویی

مشکلات زناشویی زندگی روزمره تعداد زیادی از زوجین را با چالش های جدی مواجه می سازد. نقش باورهای غیرمنطقی زوجین، به عنوان دسته ای از متغیرهای درون شخصی، در ایجاد این مشکلات چیست؟ سبک های دلبستگی زوجین به یکدیگر، به عنوان نمونه ای از متغیرهای بین شخصی، چه نقشی در کاهش یا افزایش مشکلات زناشویی دارند؟ در پاسخ به این پرسشها، نقش تعدیل کننده سبک های دلبستگی در رابطه بین باورهای غیرمنطقی و مشکلات زناشویی در این پژوهش بررسی شد. تعداد 300 نفر (150 مرد، 150 زن) ساکن شهر کرمان در این پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان، مقیاس وضعیت زناشویی گلومبوک-راست (GRIMS)، مقیاس ارزیابی باورهای شخصی (SPB) و مقیاس دلبستگی بزرگسال (AAI) را تکمیل کردند. نتایج پژوهش نشان داد که باورهای غیرمنطقی و سبک های دلبستگی ناایمن با مشکلات زناشویی همبستگی مثبت معنادار داشتند. بین سبک دلبستگی ایمن و مشکلات زناشویی همبستگی منفی معنادار به دست آمد. باورهای غیرمنطقی با سبک های دلبستگی ناایمن همبستگی مثبت معنادار و با سبگ دلبستگی ایمن همبستگی منفی معنادار داشتند. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که سبک های دلبستگی رابطه بین باورهای غیرمنطقی و مشکلات زناشویی را تعدیل می کنند. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که رابطه بین باورهای غیرمنطقی و مشکلات زناشویی یک رابطه خطی ساده نیست و سبک های دلبستگی به عنوان متغیرهای تعدیل کننده، این رابطه را تحت تاثیر قرار می دهند.