دال و مدلول در اندیشه ناصرخسرو
نویسنده:
چکیده:
فیلسوفان و زبان شناسان از دیرباز درباب مفاهیم دال و مدلول تامل کرده اند؛ اما با آغاز قرن بیست، مطالعات زبانی به طور عام و مفاهیم دال و مدلول به طور خاص عمقم و گسترش چشمگیری یافته اند. در سنت ما نیز اگرچه اندیشمندان به مسئله زبان توجه کرده اند، کمتر کسی از وجهی زبان شناختی آن را بررسی است. ناصرخسرو را از معدود اندیشمندانی یافتیم که تلاش کرده است ماهیت دال و مدلول و نسبت میان آن ها را ازمنظری زبان شناسانه بررسی کند. وی با انتخاب نام و نامدار برای دال و مدلول، آن ها را قراردادی می داند و به نحوه تکوین حتی خود مدلول یا نامدار نیز توجه می کند. در این مقاله، با نقبی گذرا به دیدگاه سوسور درباره ماهیت دال و مدلول، این فرضیه را ارزیابی می کنیم که آیا ممکن است دیدگاه ناصر خسرو در این زمینه در چرخه مطالعات زبان شناختی امروزی وارد شود یا نه.
زبان:
فارسی
در صفحه:
1
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p1449285
سامانه نویسندگان
از نویسنده(گان) این مقاله دعوت میکنیم در سایت ثبتنام کرده و این مقاله را به فهرست مقالات رزومه خود پیوست کنند.
راهنما
مقالات دیگری از این نویسنده (گان)
-
تاملی تازه درباره مفهوم «دیدن» (ادراک مشاهدتی) در اندیشه مولانا با الهام از رویکرد هستی شناسانه هایدگر
*، رضا رضاپور
نشریه جستارهای نوین ادبی، تابستان 1403 -
شورش علیه طبقه خویشتن (بررسی تطبیقی تیپ شخصیت «ناتاشا» در رمان مادر و شیرین در داستان کوتاه نامه ها)
مصطفی میردار رضایی*،
نشریه اجتماعیات در ادب فارسی، پاییز 1403