بررسی تاریخی سرآغازهای ظهور مسئله روش در فلسفه غرب و انعکاس آن در روش شناسی دکارت و اسپینوزا

چکیده:
نوشتار حاضر به علل و پیشینه ظهور مسئله روش و اهمیت یافتن آن در قرن هفدهم و بخصوص نزد دکارت و اسپینوزا پرداخته شده است. هجمه هایی که در قرون وسطی از جهات مختلف بر تفکر ارسطویی وارد آمد (از جمله بواسطه بحث کلیات، ظهور دوباره شکاکیت پورونی، کاربردگرایی در علوم و پیشرفت علوم دقیقه)، باعث شد تا مرجعیتهای فکری پیشین متزلزل شوند و صحبت از معیار حقیقت و روش تفکر صحیح مطرح گردد. کسانی چون ککلنیوس، زابارلا و اوستاکیوس درصدد اصلاح منطق ارسطویی برآمدند و صحبت از روش های تحلیل و ترکیب، فرایندهای تعریفی و انسجام و پیوستگی مطالب به میان آوردند. دکارت و اسپینوزا در ادامه همین سنت و البته با تاثیر از ارسطو ستیزان، روش هندسی را در اشکال تحلیلی و ترکیبی آن در پیش گرفتند و سعی نمودند از این طریق، ضامن صدقی برای گفته های خود تامین کنند و عقیم بودن قیاس اقترانی ارسطویی را به تفکر روشمند زاینده مبدل سازند.
زبان:
فارسی
در صفحه:
81
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p1541215