بررسی جامعه شناختی تاثیرات طب ایرانی - اسلامی بر نظام طب چینی (مطالعه موردی: تالیف کتاب «هوی هوی یائو فانگ» در چین)
این مقاله به بررسی عوامل جامعه شناختی و روندهای تاریخی دخیل در تاثیرگذاری طب ایرانی-اسلامی بر نظام طب چینی اختصاص دارد. مقاله نشان می دهد که سیاست های داخلی و خارجی حکومت چین، جنگ ها، رویه ی باج ستانی، گسترش زبان فارسی، و تجارت از جمله مهم ترین عوامل موثر بر گسترش و پذیرش نظام طب ایرانی-اسلامی در چین بوده است. از حیث تاریخی نیز تشکیل امپراتوری بزرگ مغول (تاسیس امپراتوری یوآن در چین و حکومت نوادگان چنگیز و ایلخانان مغول در ایران) موجب برقرار شدن رویه های نسبتا واحد و مشترک در دو کشور شد، و امکان تبادل فرهنگی به خصوص در حوزه ی پزشکی بین ایران و چین به اوج خود رسید. مقاله نشان می دهد که نظام طب ایرانی-اسلامی عموما در سه شکل رواج داروها و نسخه های طبی، تئوری ها و فنون درمانی، و تالیف کتب پزشکی، بر نظام طب چینی اثر گذارده است. تالیف کتاب «هوی هوی یائو فانگ» به عنوان یک دانش نامه ی بزرگ طب اسلامی که مجموعه ی وسیعی از نسخ طبی و داروهای گیاهی ایرانی و اسلامی را دربرمی گیرد، نقطه ی عطف اثرگذاری طب ایرانی–اسلامی و نفوذ و پذیرش آن در نظام طب چینی است. این کتاب در اوایل سلسله ی مینگ[1] (1644-1368 م.) توسط جمعی از علما و اطبای مسلمان چینی به زبان چینی تالیف شده، و منابع آن عموما کتب و نسخ پزشکان مسلمان نظیر ابن سینا و رازی است. به علاوه این کتاب براساس نظریه ی عناصر اربعه نگاشته شده که اساسا متفاوت و مجزا از نظریه ی عناصر پنج گانه در نظام شناختی چینی است. این مقاله با اتکا به جهت گیری نظری جامعه شناسی تطبیقی-تمدنی علم، و براساس مطالعه ی اسناد و مدارک تاریخی، به خصوص منابع چینی نگاشته شده است.
[1] 明 / ming
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.