مقایسه نظریه اقتدار کاریزماتیک با رهبری امام خمینی (ره)
سلطه کاریزماتیک به معنای وفاداری و التزان توده مردم به شخص رهبر است.کاریزما پیوستگی زندگی سیاسی را، خواه قانونی باشد یا سنتی ،قطع می کند،نهادها را در هم می شکند،نظم موجود و فشارهای اجتماعی معمولی را مورد مواخذه قرار میدهد و به جای آن، به شیوه نوینی از فهم مناسبات میان انسانها دعوت میکند.پرسش محوری این نوشتار آن است که آیا شخصیت اقتدار آمیز امام (ره) را می توان با نظریه اقتدار کاریزماتیک،درک و تحلیل نمود یا خیر؟ویژگی شخصیتی امام خمینی(ره) در جریان انقلای اسلامی،ایشان را در مقام کلریزما، برتر شناخته و در واقع یکی از عوامل اصلی در پیروزی انقلاب اسلامی ایران،وجود امام خمینی(ره) در مقام رهبر این انقلاب بوده است.ایشان تمام نیرو و توان خود را در بسیج مردم به کار گرفتو با قدرت،آن را رو در روی شاه قرار داد تا سلطه وی را در هم بریزد و دولت اسلامی به وجود آورد.شخصیت امام(ره) به عنوان رهبری عقیدتی،سیاسی و انقلابی که رنج همه زحمت کشان را بر دوش دارد جلوه می کند که در واقع تبلور آمال و آرزوهای همه ملت است و انها را در مسیری روشن و درست هدایت می کند.این نوشتار ضمن تحلیل نظریه اقتدار کاریزماتیک(وبر)به تحلیل مبادی و ابعاد اقتدار امام خمینی(ره) نیز می پردازد و در آخر این دو تحلیل را به صورت تطبیقی مورد بررسی قرار می دهد.
-
تبیین معنا و مفهوم جامعه پردازی و جامعه سازی با تاکید بر اندیشه امام خامنه ای مدظله العالی
، محمدباقر باباهادی*
نشریه دولت پژوهی ایران معاصر، تابستان 1403 -
تعیین نظام اولویت بندی ابعاد امنیت ملی در جمهوری اسلامی ایران
فردین دبیریان*،
نشریه امنیت ملی، تابستان 1403