بررسی سیر آراء و عقاید اهل تصوف درباره نظریه «بدایه الاولیاء، نهایه الانبیاء»
بنیادی ترین اصل و مهم ترین مساله در تصوف و عرفان اسلامی، موضوع ولایت و شناخت ولی است. اکثر قریب به اتفاق موضوعاتی که در عرفان اسلامی مجال طرح و بررسی یافته اند، برحول محور ولایت شکل گرفته و تکامل پیدا کرده اند. از زمانی که تصوف از مرحله زهد وارد مراحل پیچیده ترخود شد، بحث درباره ولی و مقام ولایت هم روی در رشد و کمال نهاد. در طول تاریخ عرفان و تصوف اسلامی، مباحثی گوناگون و حاشیه های متعدد درباره موضوع ولایت و شخصیت ولی شکل گرفته است. این مباحث در برخی موارد بسیار جنجال برانگیز شده و برای چندین قرن ذهن صاحبان اندیشه را به خود مشغول ساخته بودند. یکی از این مسائل مورد نزاع، نظریه «بدایه الاولیاء، نهایه الانبیاء» است. این نظریه، بیان کننده برتری مقام ولایت بر مقام نبوت است؛ و به ظاهر، در مقابل نظریه «نهایه الاولیاء، بدایه الانبیاء» که بیان کننده برتری مقام نبوت بر مقام ولایت است، قرار دارد. در این مقاله، ضمن نشان دادن سیر تاریخی و فرایند شکل گیری این نظریه، به بررسی عقاید و آرای دو گروه درگیر در این نزاع فکری نیز توجه شده است. از دیگر موارد مورد نظر در این مقاله، تبیین چگونگی برقراری پیوند میان طرفداران هر دو گروه و توضیح درخصوص استدلال های مطرح شده برای پایان بخشیدن به این نزاع عقیدتی است
ولی ، ولایت ، نبوت ، حکیم ترمذی ، ابن عربی ، سعدالدین حمویه
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.