ارزیابی و نقد رویکردهای تحقیق در معماری و شهرسازی از منظر اسلامی
هر پژوهشگر به هنگام تحقیق و مطالعه پیرامون یک موضوع مشخص، متاثر از مبانی فلسفی خاصی برای فرایند تحقیق می باشد که این مبانی، در واقع همچون عینکی هستند که محقق از پشت آن، به موضوع تحقیق می نگرد. در مجامع علمی، این مبانی را با اصطلاح «پارادایم» معرفی می نمایند که به معنای رویکرد پژوهشگر در قبال مواردی نظیر مفروضات هستی شناختی، معرفت شناختی و به ویژه روش شناختی است. در این پژوهش، ضمن معرفی رویکردهای (پارادایم های) موثر بر تحقیقات معماری و شهرسازی (شامل دو رویکرد عینی و نسبی)، به نقد آنها از منظر آموزه های اسلامی با استفاده از روش استدلالی منطقی پرداخته شده است. طی این نقدها نشان داده می شود که هیچ یک از این دو رویکرد، برای کاربست در تحقیقات معماری و شهرسازی، مبانی موجهی را ارایه نمی نمایند و هر دو با جهت گیری فروکاهنده، فقط بخشی از حقیقت را گزارش می نمایند. بر این اساس، راهبرد به کاررفته در بدنه ی مقاله، راهبردی سلبی و نقادانه است؛ درعین حال، در بخش نتیجه گیری مقاله سعی شده است ضمن مقایسه تطبیقی رویکردهای مذکور، رویکرد اسلامی نیز با کاربست راهبردی ایجابی تبیین شود که طی آن، به موضوعاتی نظیر مبانی و منابع و مراتب تحقیق پرداخته شده است. بر اساس نتایج این پژوهش، از منظر اسلامی، اولا رابطه محقق با موضوع تحقیق بستگی به ماهیت آن موضوع (بر اساس اصل تشکیک وجود) دارد و در برخی موضوعات (به ویژه موضوعات توصیفی و تجربی) استقلال محقق و در برخی دیگر (به ویژه موضوعات تجویزی و اعتباری) تعامل محقق با موضوع لازم است. ثانیا اگرچه دامنه ی شمول تحقیق در معماری و شهرسازی، کلیه ی مباحث کمی (نظیر فن ساختمان) و کیفی (نظیر حکمت هنر و معماری اسلامی) را در بر می گیرد اما رویکرد اسلامی، مراتب تحقیقات مختلف را در یک سطح نمی بیند و علوم تجریدی را بالاتر از علوم تجربی می بیند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.