مقایسه انسجام در قصیده «جیکور» سیاب و «در کنار رودخانه» نیما
شرایط زندگی اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و ادبی نیمایوشیج و بدر شاکر سیاب در موارد فراوانی، شباهت و نزدیکی دارد؛ از آن جمله می توان به زندگی در محیطی روستایی با طبیعتی بکر، تعهدات اجتماعی، تاثیرپذیری از مکتب های ادبی غرب، زندگی در سایه حکومت های دیکتاتوری، گرایش های سیاسی، استفاده از مضامین ادبی مشترک، پیشگامی و سنت شکنی در شعر نو و... اشاره کرد که غالبا مورد توجه صاحب نظران ادبیات تطبیقی نیز واقع شده است. قصیده جیکور و اشجار المدینه، از مهم ترینقصاید سیاب و به تعبیر خود او، جیکور دیوان شعر اوست. قصیده در کنار رودخانه نیز ازقصاید مهم نیما است که تقریبا هر دو در شرایطفرهنگی و اجتماعی یکسانی سروده شده اند. ناظر به همین شباهت ها ونیز حجم اندکقصاید،کیفیت انسجامدو قصیده،می تواندمورد سوال قرارگیرد. هدف این مقاله، ارزیابی انسجام و هماهنگی انسجامی در متن قصیده جیکور و اشجار المدینه از سیاب، شاعر نوگرای عراقی و در کنار رودخانه از نیمایوشیج، شاعر سنت شکن فارسی است که به صورتی کاملا تصادفی و گزینشی و با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و آماری نگارش یافته است.نگارنده بر آن است تا با نگاهی فراجمله ای و متن بنیاد و با اعتماد به نظریه نظام مند هالیدی و حسن 1985م، میزان انسجام و عوامل انسجام بخش را در شعر دو شاعر به بوته نقد و تحلیل تطبیقی بسپارد. بررسی و کاربست نظریه انسجام هالیدی و حسن در سطح قصاید نیما و سیاب، نشان داد که قصیده نیما (93/65درصد)، به دلیل تعامل زنجیره ای بیشتر میان عناصر انسجام بخش واژگانی و دستوری در متن آن، از انسجام معنایی، لفظی، نحوی و منطقی بیشتری نسبت به قصیده سیاب (88/95درصد) برخوردار است. می توان گفت آشنایی و تسلط نیما بر واژگان و ظرفیت های دستوری و واژگانی زبان فارسی، سبب شده است از مولفه های انسجام بخش متون به نحو مطلوب تری استفاده کند. از طرفی، هر دو شاعر با بهره مندی از عناصر انسجام واژگانی و دستوری، توفیق یافته اند پیوندی ناگسستنی میان الفاظ و معانی ایجاد کنند و از این طریق، اندیشه و امیال درونی خود را در متن اشعار منعکس سازند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.