بررسی میزان و نوع خشونت خانگی در زنان متقاضی طلاق ارجاعی به پزشکی قانونی
یکی از موضوعات مورد توجه در زمینه سلامت روان زنان، اثرات روان شناختی و جامعه شناختی خشونت علیه زنان است. این پژوهش با هدف کلی بررسی میزان و نوع خشونت در زنان متقاضی طلاق ارجاعی به پزشکی قانونی شهرستان بویراحمد صورت گرفت.
این تحقیق یک مطالعه توصیفی - تحلیلی بود که به روش پیمایشی انجام گرفت. جامعه آماری کلیه زنانی است که به مدت 8 ماه از مرداد 96 تا اسفند 96 برای طلاق به پزشکی قانونی شهرستان بویراحمد مراجعه کرده بودند که به صورت تمام شماری مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری پرسشنامه می باشد. اطلاعات جمع آوری و وارد نرم افزار spss19 شده و با استفاده از آمار توصیفی نظیر فراوانی، میانگین، انحراف معیار و... مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
در این مطالعه 206 زن به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفتند. در مجموع میانگین خشونت خانگی (3/19) است. به عبارتی دارای میانگین متوسط می باشد. بیشترین میانگین برای متغیر خشونت روانی (4/84) و کمترین میانگین مربوط به خشونت جنسی (1/72) بود. بین تحصیلات، شغل زن و شغل همسر، فساد اخلاقی، شک و خیانت، دخالت اطرافیان، یادگیری خشونت و سالهای ازدواج با ابعاد مختلف خشونت خانگی علیه زنان متقاضی طلاق رابطه معناداری وجود داشت.
خشونت خانگی متوسط است و خشونت روانی در زنان متقاضی طلاق بالا است. تحصیلات و داشتن شغل و استقلال مالی زنان می تواند در کاهش خشونت خانگی موثر باشد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.