باستان شناسی چشم انداز

تاکنون هر تعریفی که از باستان شناسی چشم انداز ارایه گردیده، به زمینه و حوزه متنوع و تا اندازهای ناهمگن و نامتجانس پژوهش باستان شناسی اشاره داشته است. برخی از دیدگاه ها نسبت به مدارک و اسناد باستان شناختی پیرامون این محور قرار میگیرند و در واقع در یک ویژگی مشترک سهیم هستند: تجزیه و تحلیل فرهنگ مادی و بعد فضایی فعالیت انسانی؛ به عبارت دیگر، توضیح اینکه چگونه اجتماعات انسانی با فضای جغرافیایی در طول زمان ارتباط پیدا کردهاند و در خصوص اینکه چگونه این فضا را انتخاب کردهاند و / یا سیما و منظر آن را به واسطه ی فعالیت و اهمیت آن را از راه تجارب، رویه ها و عادات فرهنگی تغییر داده اند. دو دلیل در این مورد وجود دارد و توضیح میدهد که چرا باستان شناسی چشم انداز تا به امروز مفهوم گستردهای داشته، - نخست، تغییرات کلی در بنیادها و اصول نظری مباحث باستان شناختی که در طول زمان و به ویژه در میانه قرن 20 رخ داده و دوم، چشم اندازهای نظری متفاوت، در گذشته و حال، در خصوص مفهوم محوری چشم انداز که نه تنها در ادبیات باستانشناختی، بلکه در زمینه های دیگری مانند جغرافیا و انسان شناسی توسعه و تکامل یافته است.