مطالعات تطبیقی؛ محصول گفتمان شرق شناسی
در این مقاله که با هدف بررسی زمینه های شکل گیری مطالعات تطبیقی نوشته شده، مطالعات تطبیقی در ارتباط با فرایند و جریان تاریخی شرق شناسی مورد بررسی قرار گرفته است. موضوع مطالعات تطبیقی در طی سال های گذشته و دست کم یک ده هاخیر با انتشار مجلات و نشریات تخصصی گسترش بسیاری داشته است، لیکن این موضوع از چند جهت قابل بحث و بررسی، و نیازمند بازخوانی انتقادی است. برخی از رشته های دانشگاهی جدید نیز با رویکرد و تاکید بر مطالعات تطبیقی شکل گرفته اند؛ مانند «تاریخ تحلیلی و تطبیقی هنر اسلامی» که از جمله رشته های پرمسیله و مبهم فعلی است، و البته «ادبیات تطبیقی» که می توان گفت زمینه اصلی آشنایی ما با موضوع مطالعات تطبیقی بوده است. با این حال، این مفهوم تخصصی عموما در منابع درسی «روش تحقیق» به عنوان گونه ای از روش های تحقیق، مورد استفاده نظری قرار می گیرد و این در حالی است که تاریخ پیدایش این مفهوم نشان می دهد مطالعات تطبیقی در ابتدا نوعی رویکرد و شیوه مواجهه با دیگری از سوی سوژه غربی بوده است؛ نه یک روش را یا یک رشته دانشگاهی. بر این اساس، درک فلسفه مطالعات تطبیقی و نظریه های مرتبط با آن و استفاده از آن در حوزه های ادبیات و هنر، ابتدا نیازمند آگاهی از ریشه ها و زمینه های شکل گیری آن است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.