نقد دیدگاه های هنرپژوهان درباره هنر قاجار طی سده های 13 تا 15 هجری (با تاکید بر هنر نقاشی)
تصویر کلی که از هنر و فرهنگ ادوار گذشته در اذهان جامعه ایجاد می شود به عواملی متعدد بستگی دارد. یکی از مهم ترین عوامل، دیدگاه های هنرپژوهان است که در منابع مکتوب انعکاس می یابد. این منابع را می توان به دو گروه تقسیم کرد: کتاب هایی که در همان عصر نوشته شده اند و مولفان آن ها در محیط حضور یافته و از نزدیک با هنر و هنرمندان برخورد داشته اند؛ گروه دیگر، نویسندگانی که در اعصار بعدی و با تکیه بر آثار برجای مانده، درباره هنر یا هنرمندان عصر پیشین قلم فرسایی کرده اند. بدین ترتیب، تصویری عمومی که از هنر دوره قاجار در جامعه پدید آمده، بخشی مدیون مولفان عصر قاجار است که بیشتر، اروپاییان بوده اند و بخشی دیگر مرهون نویسندگان عصر پهلوی به این سوی است که ایرانیان نیز در این میان دیده می شوند. این مقاله با استفاده از منابع کتابخانه ای تالیف شده و روش پژوهش آن تحلیلی-تاریخی است. هدف آن گردآوری و مقایسه دیدگاه های هنرپژوهانی است که طی دویست سال گذشته به ارایه نقد و نظر درباره هنر قاجار پرداخته اند. اولین کسی که درباره هنر قاجار اظهار نظر کرد، سرجان مالکوم بریتانیایی بود. او در اوایل عهد فتحعلی شاه سال هایی را در ایران گذراند. رویین پاکباز، مولف دایره المعارف هنر در سال های اخیر، آخرین فردی است که دیدگاهش بررسی می شود. پرسش اینجاست که آیا طی دو سده تحولی خاص در دیدگاه پژوهشگران پدید آمده است؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که تغییراتی تدریجی، اما مستمر، در منظر تحلیل گران درباره هنر قاجار به وجود آمده است که از نفی در سال های متقدم، تا تایید در سال های اخیر را در بر می گیرد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.