بازیابی و تحلیل وجود یا فقدان نقد و نظریه ادبی در ادبیات کالسیک فارسی
این مسئله که ادبیات فارسی، با همه تنوع و تعدد حوزه ها، از نظام هماهنگ ادبی و اصول همخوان انتقادی بهره می برد یا صرفا برپایه نگره هایی ناهمخوان و نکته های پریشان ذوقی شکل گرفته است، از مباحث مهم روزگار ماست که تابه حال چنان که باید و شاید مورد نقد و تحلیل قرار نگرفته است. از آنجا که اعتقاد به هرکدام از دو سویه وجود یا فقدان نقد و نظریه ادبی در ادبیات کلاسیک فارسی مشکلات و پیامدهایی دارد، نمی توان به سادگی آنها را حل و تحلیل کرد. این مقاله با تکیه بر مبانی منطقی، مستندات ادبی و نگره های نظریه پردازان بزرگ، در پی تحلیل و تعلیل همین مسئله است تا ابتدا تصویری دقیق و درست از اصل مسئله پیدا شود و سپس یکی از دو سوی ماجرا برای خواننده و خواهنده حقیقت جو تثبیت گردد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.