بررسی مولفه های کارناوال باختین در شعر حافظ
کارناوال ها، جشن های عامیانه و عمومی هستند که در آن ها، طبقات اجتماعی واژگونه می شوند . دلقک ها، پادشاه؛ احمق ها ،خردمند ومقدسین، مسخره می شوند . به این ترتیب،نسبی بودن همه ادعاها با طنزی شیرین به نمایش گذاشته می شود.میخاییل باختین، منتقد بزرگ قرن بیستم،نخستین بار،نظریه کارناوال گرایی را که زیر مجموعه فرهنگ عامه و طنز می شود، در ادبیات مطرح کرد.با این فرض که می توان خوانشی دیگر مبتنی بر نظریه کارناوال گرایی در ادبیات بر شعر حافظ داشت؛ محقق در این مقاله کوشیده است به ردیابی مولفه های کارناوال از جمله: حضور محتوای فلسفی،غیر مذهبی بودن،وجود شخصیتی بهلول وار،قلمرو آرمان شهری،و گروتسک ،در شعر حافظ بپردازد.به این منظور، با روشی تحلیلی پس از توضیح درباره نظریه کارناوال گرایی باختین و مولفه های آن به بررسی و تحلیل این مولفه ها با ذکر شواهد در شعر حافظ،پرداخته می شود.
حافظ ، کارناوال گرایی ، باختین ، گروتسک(تلخ خند) ، طنز ، اعتراض ، دیوانه نمایی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.