بررسی تطبیقی کاربرد اصطلاح سبب و واژه های نزدیک به آن در چهار علم فلسفه، فقه، اصول و حقوق
یکی از موضوعات مهم و دشواری که در فقه و حقوق اسلامی مطرح است، موضوع مرزبندی میان سبب و دیگر اصطلاحات مشابه آن است که فقها و حقوقدانان در تعریفی که از آن ها به عمل آورده اند بعضا هیچ گونه تفاوتی بین آن ها قایل نشده اند. در موارد فراوانی این اصطلاحات را به جای همدیگر و در بعضی موارد آن ها را کنار هم می آوردند و این مطلب منشاء اشتباهات و اختلاف نظرهای فراوانی شده است. بر اساس بررسی های انجام شده در این تحقیق می توان گفت که منظور از سبب چیزی است که اگر نباشد خسارت حاصل نمی شود و اگر چه وجود سبب در ایجاد علت دخالت دارد به نحوی که اگر سبب نباشد علت، تاثیری نخواهد داشت اما سبب تمام علت نیست بلکه جزیی از اجزای علت تامه است. در مقابل، مقصود از علت، آخرین جزء علت تامه است که با موجود شدن آن، معلول (خسارت) بلافاصله تحقق پیدا می کند و منظور از شرط عاملی است که با موثر گردانیدن علت به تنهایی زمینه ساز وقوع علت یک چیز بوده و دخالتی به طورمستقیم یا غیر مستقیم در ایجاد چیزی ندارد. اما نتیجه بخشیآن چیز وابسته به آن است همچنین این تحقیق نشان می دهد که این واژه از علم فلسفه وام گرفته شده و وارد فقه و اصول و علم حقوق شده است اما در فلسفه نیز به معنایی مستحدث و متمایز از معنای لغوی آن مورد توجه نبوده است و کلیه کاربردها به معنای نزدیک آن بسیار نزدیک است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.