مقایسه ی تطبیقی نمود فقر و تهیدستی در شعر نیما یوشیج و نازک الملائکه
شعر معاصر از آغاز پیدایش، پیام آور ارزش های تازه ای برای انسان بوده است که بررسی این ارزش ها، ما را به چشم اندازهای تازه ی انسان امروزی نزدیک تر می کند. آنچه که علاوه بر جنبه ی زیبایی شناختی شعر، خواننده ی امروز از شاعر و اثرش انتظار دارد توجه به مسایل والای انسانی است. با مطالعه ی شعر هر شاعر می توان دریافت که آیا شاعر از «من فردی» به «من اجتماعی» رسیده است یا خیر؟ و دیگر این که آیا شاعر هنوز در بند شهرت طلبی های خویش است و درد مردم را به فراموشی سپرده است؟ نیما و نازک الملایکه – بنیان گذاران شعر نوی فارسی و عربی- در زمینه های مختلف اجتماعی، سیاسی، عاطفی و شخصی اشعاری را سروده اند و به همین خاطر اشعار مشابهی در دیوان هر دو شاعر یافت می شود. یکی از این تشابهات، توجه به مساله ی « فقر و تهیدستی حاکم بر جامعه» است. نیما که مهم ترین ویژگی شعرش، مردم گرایی و محتوای اجتماعی آن است؛ در شعر بلند «خانواده ی سرباز» فاصله ی طبقاتی ناشی از بی عدالتی در جامعه را به تصویر می کشد. از سوی دیگر، نازک الملایکه شاعر سنت شکن عرب نیز در قصیده ی «القصر و الکوخ» تاثر و غم خود را از دردمندی و بدبختی مردم در قالب این شعر بیان می نماید. در این پژوهش، ضمن مروری گذرا بر زندگی نیما یوشیج و نازک الملایکه و اوضاع سیاسی- اجتماعی عصر آنان، مساله ی «فقر و تهیدستی» در شعر این دو شاعر – خانواده ی سرباز و القصر و الکوخ- بررسی می شود. در پایان نیز ضمن بحث و نتیجه گیری، شباهت ها و تفاوت های شعری آنان از این دیدگاه بیان می گردد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.