رابطه مولفه های کمالگرایی و هوش اخلاقی با فرسودگی شغلی در معلمان ابتدایی شیروان
طبق دیدگاه های روانشناسی صنعتی و سازمانی، بروز فرسودگی شغلی در بین کارکنان سازمان به عنوان پدیده ای قابل کنترل و پیشگیری است. در آموزش و پرورش به عنوان یک نهاد گسترده در کشور، این مساله اهمیت ویژه ای پیدا می کند. بر اساس دیدگاه های صاحب نظران در این حوزه، عوامل متعددی به عنوان پیشآیندهای فرسودگی شغلی معرفی شده اند. در پژوهش حاضر به بررسی نقش مولفه های کمال گرایی و هوش اخلاقی در پیش بینی فرسودگی شغلی معلمان ابتدایی منطقه 6 آموزش و پرورش شهر مشهد پرداخته شد. نمونه پژوهش متشکل از 250 معلم ابتدایی این منطقه بود که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. پزسشنامه هوش اخلاقی (لنیک و کریل[1]، 2005)، مقیاس کمال گرایی اهواز (نجاریان و همکاران، 1380) و پرسشنامه فرسودگی شغلی (مازلاک، 2001) بر روی نمونه پژوهش اجرا شد. با استفاده از ضریب رگرسیون چند متغیری و ضریب همبستگی پیرسون داده ها مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج نشاندهنده وجود قدرت پیش بینی پذیری فرسودگی شغلی در هوش اخلاقی و خرده مقیاس های عمل به ارزش ها، مسئولیت شخصی، اهمیت دادن به دیگران و استقامت در جهت منفی و کمال گرایی در جهت مثبت بود. همچنین مشخص شد که هوش اخلاقی با تمام خرده مقیاس های فرسودگی شغلی ارتباط معناداری در جهت منفی دارد اما کمال گرایی تنها با خرده مقیاس پیشرفت رابطه مثبت و معناداری نشان داد. این یافته ها بیان لزوم توجه به اخلاق سازمانی و همچنین توجه به ویژگی های شخصیتی معلمان در کنترل فرسودگی شغلی می باشد.[1] Lennik & Kiel
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.