روش تحلیل فلسفی ارسطویی و توماسی در حقوق قراردادها
این مقاله به این مسئله میپردازد که نقش تفکر و روش ارسطویی در تحلیل قراردادها چه بود و چگونه این روش تحلیلی از طریق عالمان الهیات مسیحی بهویژه توماس آکویینی و فیلسوفان مدرسی متاخر به تفکر مدرن انتقال یافت. هدف این تحقیق آن است که این چالش مهم حقوقی را در حقوق ایران مطرح کند و به تجربههای حقوق غرب نیز در این باره بپردازد. دستاورد این تحقیق آن است که برخلاف ظاهر فلسفه غرب که از قرن هفدهم مبانی تفکر ارسطویی به شدت نقادی و کنار گذاشته شده است، چارچوب آموزههای حقوق قراردادها براساس تفکر ارسطویی و توماسی و بیشتر توسط فیلسوفان مدرسی متاخر و مکتب حقوق طبیعی اسپانیایی شکل گرفته است و درواقع، کسانی مانند هوگو گروسیوس این کارهای فکری مقدماتی را به مرحله نهایی رساندهاند. در این میان تاثیر فلسفه و تفکر ایرانی و اسلامی نیز در این آموزشها از طریق تاثیر آنها بر توماس قدیس انکارشدنی نیست. امیدوارم این مقاله، دانشکدههای حقوق ایران را به وظیفه خطیری که دارند، بیش از پیش آگاه کند و سیاستگذاران علمی کشور با درک جایگاه دانشکدههای حقوق در تحول و شکوفایی علم و فرهنگ، زمینههای آزاد اندیشی را ایجاد و موانع آن را کمتر کنند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.