تاثیرپذیری مخاطب از جامعه در ادراک آثار هنری تعاملی با تکیه بر نظریه وندی گریزوولد

اهمیت و جایگاه مخاطب در هنرهای تعاملی امری ثابت شده و ضروری است؛ چرا که تعامل مخاطب با اثر هنری به خلق معنا و مفهوم غایی می انجامد و اثر هنری را کامل می کند. بدین جهت برای شناخت و بررسی روند هنرهای تعاملی، تحلیل کنش و برخورد مخاطب، امری بسیار مهم است. یکی از وجوه رفتاری انسان به عنوان مخاطب در هنرهای تعاملی، ذات اجتماعی اوست. شناخت این جنبه منجر به شناخت جامعه و واکاوی روند تعامل بیش تر مخاطب با این نوع هنر اجتماعی و جدید می شود. در این پژوهش با تکیه بر نظریه وندی گریز وولد مبنی بر تاثیر ساختار اجتماعی یک جامعه بر مفهوم پایانی یک متن ادبی، تلاش شده است؛ تا ارتباط جامعه و مخاطب مورد بررسی قرار گیرد و این که، برخورد مخاطب با هنرهای تعاملی جدید تا چه میزان می تواند تحت تاثیر جامعه ای باشد که در آن متولد شده و رشد یافته است؟ شیوه این تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی ست که با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی انجام شده است. ساختار جامعه بر کنش و برخورد مخاطبان با هنرهای تعاملی ارتباط مستقیم و موثر دارد. یک اثر هنری می تواند در جوامع متفاوت دارای معانی گوناگون و متنوعی باشد. نگرش و برخورد مخاطب با هنرهای تعاملی، سازنده معنا و برایندی از ساختار اجتماعی است که در آن رشد کرده و زندگی می کند. بررسی تاثیر ساختار و نوع جامعه بر مخاطبان هنر تعاملی می تواند راه گشای شناختی بهتر از متن جامعه باشد و تحلیل و شکل گیری هنرهای تعاملی را نیز ساده تر کند.