تاثیر کلش برنج و بیوچار حاصل از آن بر فعالیت برخی از آنزیم ها در یک خاک شنی آهکی
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر بیوماس کلش برنج (RH) و بیوچار حاصل از آن (RHBC) بر برخی ویژگی های شیمیایی و فعالیت های آنزیمی دخیل در چرخه کربن و فسفر در یک خاک شنی آهکی (U) بعد از دو (M2)، چهار (M4)، هشت (M8) و دوازده (M12) ماه انکوباسیون می پردازد. برای این منظور آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار و دو تیمار (RH و RHBC) انجام شد. اصلاح کننده های آلی با مقادیر وزنی %25/1=L1، %5/2=L2 و %5=L3 به خاک افزوده شدند. نتایج نشان داد مقادیر کربن آلی خاک (SOC) به صورت معنی دار (001/0> p) تحت تاثیر نوع اصلاح کننده، میزان کاربرد آن و مدت زمان انکوباسیون قرار گرفت. بیشترین و کمترین مقدار SOC به ترتیب در تیمارهای RHBCL3M2 و RHL1M12 با 3/96 و 2/73 درصد افزایش نسبت به تیمار شاهد اندازه گیری شد. تغییرات SOC و نیتروژن کل (TN) با گذشت زمان انکوباسیون مشابه یکدیگر و کاهشی بود. بیشترین مقدار فعالیت آنزیم بتاگلوکوزیداز مربوط به تیمار RHL3M12 (μgPNP.gr-1h-1 6/1) و کمترین آن مربوط به تیمار RHBCL1M2 (μgPNP.gr-1h-1 6/0) بود. تیمارهای RHBCL3M8 و RHL1M2 به ترتیب بیشترین (mgGlu.g-13h-1 6/590) و کمترین (mg Glu.g-13h-1 6/109) فعالیت آنزیم اینورتاز را نشان دادند؛ به طوری که بیشترین فعالیت این آنزیم در ماه هشتم انکوباسیون مشاهده شد. تیمار RHL3M12 دارای بیشترین فعالیت آنزیم فسفاتاز قلیایی و اسیدی بود که به ترتیب 1/78 و 7/81 درصد افزایش در مقایسه با تیمار شاهد داشت. به طورکلی، افزودن بیوچار با کیفیت مناسب به خاک به دلیل کربن بسیار بالای آن نسبت به بیوماس می تواند منبع بسیار مناسبی برای جبران کمبود کربن آلی خاک و در نتیجه بهبود خصوصیات شیمیایی و بیوشیمیایی باشد. بر اساس نتایج به دست آمده، اثرات کلش برنج و بیوچار حاصل از آن در افزایش میزان SOC و هم چنین فعالیت های آنزیمی خاک، این اصلاح کننده های آلی برای بهبود کیفیت خاک های شنی پیشنهاد می شوند.
اینورتاز ، بتاگلوکوزیداز ، فسفاتاز ، کلش برنج ، کیفیت خاک
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.