تحلیلی بر صورت بندی اهداف در نظام آموزشی ایران
پژوهش حاضر با هدف تبیین سیر تاریخی صورت بندی اهداف در نظام آموزشی ایران انجام شده است. این پژوهش از نوع تحقیقات تاریخی-تحلیلی است و در پی پاسخگویی به این پرسش است که صورت بندی اهداف در گذشته از منظر رویکرد، الگو، کارکرد و توجه به تفاوتهای فردی چگونه تدوین شده است؟ یافته های حاصل از تحلیل تاریخی اسناد، گزارشها و منابع کتابخانه ای نشان میدهند که اهداف در سیر تطور خود، چهار دوره زمانی را پشت سر گذاشته اند. اولین دوره: تحصیلات رسمی و اجباری (1288 تا 1331)؛ دومین دوره: تحصیلات رایگان و اجباری (1332 تا 1343)؛ سومین دوره: اصلاح جامعه از طریق اصلاح آموزش و پرورش (1344 تا 1366)؛ و 4) چهارمین دوره: حاکمیت ارزشهای اسلامی (1367 تا 1397) است. نتایج بررسی نشان داده که غیر از دوره چهارم (در مرحله دوم) که اهداف با رویکرد شایستگی (صفات و توانمندیها) تدوین شده است، در اغلب دوره ها اهداف تابع رویکرد تصریح شده بوده و الگوی اهداف نیز تک جهتی و پلکانی بوده است. به تبع این امر کارکرد اهداف در عمل بیشتر به سمت اهداف پیشینی و کاهش گرایانه میل کرده و صرفا محدود به تعیین تکلیف برای موضوعات درسی شده است. با وجود آنکه رشد تواناییهای فردی در تمام دوره ها با شدت و ضعفهای متفاوت مدنظر برنامه ریزان بوده، اما حاکمیت الگوی تک جهتی و پلکانی مانع پرداختن به آن در صورتبندی اهداف شده است. دلیل این امر فاصله میان تصمیم گیریهای کلان در نظام آموزشی و واقعیتهای عرصه عمل، تجربه محدود کارشناسی، درک پیچیدگیهای اجرا و بی توجهی به نقش مجریان به عنوان بازیگران اصلی بوده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.