بررسی کاربرد متناقض نمایی در اشعار کلیم کاشانی از چهار دیدگاه محتوایی، زیباشناسی، عرفانی و ارتباط دو سویه
پارادوکس یا متناقضنما، یکی از عوامل آشناییزدایی و برجستگی کلام در شعر است. این شگرد ادبی، از قرن ششم در ادبیات فارسی کموبیش بکار رفته و در قرن دهم به یکی از ویژگیهای برجسته سبک هندی تبدیل شده است. این صورت از صور خیال که در اشعار کلیم کاشانی با بسامد قابل توجهی جلوه گری مینماید، ذهن خواننده را برای کشف رابطه بین دو کلمه به ظاهر متناقض سوق میدهد، تا بتواند با دریافت بار معنایی جدید کلمات، لذتی خاص را بیابد و دریابد که چگونه حقیقت پنهان در پس این ظاهر متناقضنما سبب ناسازگازی میان طرفین ناسازگار شده است. پژوهش حاضر، پارادوکس را در دیوان کلیم کاشانی بررسی کرده و جلوههای متنوع آن را با توجه به چهار دیدگاه «محتوایی، زیباییشناسی، عرفانی و فاصله و ارتباط طرفین پارادوکس» تجزیه و تحلیل کرده است.
این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی انجام گرفته است.
یافتهها:
یکی از مهمترین دلایل وجود تصویرهای پارادوکسی در اشعار او، بیان معانی و حقایق عالی عرفانی، علیالخصوص موارد مربوط به فقر و فنا، و وحدت وجود است که اغلب موضوعات و مضامینی انتزاعی هستند و زبان عادی از بیان آنها قاصر است. بطور کلی شناخت پارادوکسها و تفسیر آنها ما را با اندیشه و زبان شعری کلیم بیشتر آشنا میسازد و بالطبع در درک و شناخت سبک، مفهوم و ویژگیهای موضوعی و مضمونی دیوان او کمک میکند.
نتیجه گیری:
نتایج پژوهش نشان میدهد از منظر محتوایی بیش از 80درصد متناقضنماها در اشعار کلیم تعبیری است؛ از منظر زیباییشناسی بسامد ترکیب متناقضنما با شگردهای بیانی بیشتر از بدیعی است؛ از منظر فاصله دوسویه تناقض بیشتر آنها اسنادی هستند؛ ضمن اینکه کلیم برای بیان مباحث عرفانی هم از متناقضنما بهره برده است. بطور کلی با بهرهگیری از این شگرد بلاغی، زبان کلیم برجسته شده و به تشخص سبکی رسیده است.
متناقض نمایی ، کلیم ، زیبایی شناسی ، عرفانی ، محتوایی ، ارتباط دوسویه
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.