بحران نقض حقوق بشر در میانمار و بازخوانی ابزارهای بازدارنده و نقش ارکان سازمان ملل متحد در آن
نقض حقوق بشر و جنایت علیه بشریت امروزه در زمره نقض صلح و امنیت بینالمللی قلمداد میشود که در پاسخ ابزار و راهکارهای متعددی نظیر دکترین مسئولیت حمایت، مجمع عمومی، شورای امنیت، دکترین مسئولیت حمایت، مجمع عمومی و شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد تدارک دیده و در بسیاری از موارد نقض حقوق بشر و جنایت علیه بشریت نظیر روآندا، سومالی، بالکان، کوزوو و لیبی از این ابزار استفادهشده است. در پرونده جنایت مردم مسلمان میانمار که وضعیت نقض حقوق بشر در این کشور بهمراتب شدیدتر و ازنظر مدتزمان، بهمراتب طولانیتر از این موارد بوده جامعه جهانی به دلایل گوناگون و مختلف هیچگونه اقدام عملی از سوی شورای امنیت علیرغم وجود گزارشهای دبیر کل و شورای حقوق بشر و سایر ارکان تابعه سازمان ملل متحد نشان نداده است. این پژوهش به روش تحلیلی توصیفی و گردآوریشده به روش کتابخانهای ضمن بررسی بحران میانمار و صلاحیت حقوقی دخالت شورای امنیت به دنبال پاسخ به این پرسش است که میزان صلاحیت شورای امنیت در بحران میانمار برای اعمال زور از سوی شورای امنیت چیست؟ فرضیه مقاله این است که بحران میانمار با توجه وقایعی که در آن اتفاق افتاده است بهعنوان نقض صلح و امنیت بینالمللی شناختهشده و قابلیت اعمال زور از جانب شورای امنیت را دارا است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.