مطالعه تطبیقی الگوهای مدیریت روابط فرهنگی در جهان اسلام (مطالعه موردی ایران، عربستان و ترکیه)
در دهه های اخیر، روابط فرهنگی بین المللی از مسایل مهم حکومت ها، دولت ها و سازمان های فرهنگی منطقه ای و بین المللی بوده است. نظام مدیریت روابط فرهنگی در تحلیل های خود از وضعیت فرهنگ کشورها، همواره باید به دنبال کشف و مدیریت آگاهانه تاثیرات متقابل فرهنگ و سایر نهادها، گروه ها و تشکیلات باشد. تلاش فراوان عربستان سعودی برای برتری جویی در مسایل فرهنگی جهان اسلام با چاشنی آموزه های وهابیت، سال های سال است که شرایطی فراهم نموده تا نخبگان آل سعود کشور خود را به عنوان ام القری جهان اسلام فرض کرده و معرفی نمایند. هدف اصلی عربستان سعودی در ارتباط با دیپلماسی فرهنگی در جهان اسلام قبولاندن این موضوع به کشورهای اسلامی است که عربستان سعودی رهبر تام و تمام دنیای اسلام است و مقاومت در برابر ام القری (عربستان) هزینه های فراوانی برای آن ها درپی خواهد داشت. در مقابل مبانی معرفتی و فرهنگی انقلاب اسلامی ایران، دیپلماسی فرهنگی عربستان کوشیده است با بهره گیری از ابزارها و شیوه های مختلف بنیان های عقیدتی انقلاب اسلامی را متزلزل نماید، انواع سیاست های ایران را با توزیع جزوه و کتاب مخدوش نماید و وضعیت اهل تسنن را در ایران بحرانی نشان دهد.از سوی دیگر، کشور ترکیه نیز یکی از کشورهایی است که درصدد جایگزین کردن مدل اسلام سکولار از طریق نفوذ فرهنگی در کشورهای منطقه بوده است، لذا جمهوری اسلامی ایران با بهره گیری از قدرت نرم خود در دو کشور یاد شده توانسته به خواسته های خود برسد و با ارتقای قدرت نرم خود و تقویت مولفه های آن به منافع ملی نیز دست یابد. نویسندگان مقاله حاضر تلاش می کنند با مراجعه به منابع، متون و اسناد مرتبط با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی به این سوال اساسی پاسخ دهند که الگوی روابط فرهنگی کشورهای اسلامی ایران با ترکیه و عربستان تاکنون چگونه بوده است؟ همچنین به این سوال فرعی که چه عواملی بر ناکامی دولت های اسلامی در ثبات روابط فرهنگی تاثیر گذاشته است؟
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.