ارائه مدل ساختاری تعهد زناشویی بر اساس بلوغ عاطفی با میانجی گری صمیمیت و تحریف های شناختی بین فردی
این پژوهش با هدف ارایه مدل ساختاری تعهد زناشویی بر اساس بلوغ عاطفی با میانجی گری صمیمیت و تحریف های شناختی بین فردی انجام شد.
روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی، از نظر رویکرد کمی، و از نظر زمان گردآوری داده ها از نوع مقطعی و از نظر روش پژوهش همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان متاهل مراجعه کننده به سرای محلات شهر تهران در سال 1399 تشکیل دادند، که از میان آنها، تعداد 300 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای تعهد زناشویی (آدامز و جونز، 1997)، بلوغ عاطفی (سینگ و بهارگاوا، 1991)، صمیمیت زوجین (بروک و اومن، 1998) و تحریف های شناختی بین فردی (حمامچی و اوزتورک، 2004) استفاده شد که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-V23 و Amos-V8.8 استفاده گردید. همچنین به منظور پاسخگویی به فرضیه های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته ها نشان داد که متغیر بلوغ عاطفی بر متغیر تعهد زناشویی اثر غیرمستقیم و معنی داری دارد (p<0.05). صمیمیت بر تعهد زناشویی به طور مستقیم اثر می گذارد (p<0.05). تحریف های شناختی بین فردی نیز بر تعهد زناشویی به طور مستقیم اثر می گذارد (p<0.05).
نتایج های پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. لذا توجه به متغیرهای مذکور در پیشگیری و طراحی درمان های مناسب تر به پژوهشگران و درمانگران یاری می رساند
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.