تاثیر اندیشه های نوافلاطونی، در باب «بهره مندی» و «صدور»، بر وضع اصطلاح «التباس» در اندیشه روزبهان بقلی شیرازی
در پژوهش حاضر، نگارندگان، برآنند که به روش توصیفی تحلیلی، مشخص کنند که منظور روزبهان از به کاربردن واژه «التباس» چیست و منابع فکری وی در وضع این اصطلاح، کدام است. التباس، از واژه های ویژه در منظومه فکری روزبهان بقلی شیرازی (606 ه.ق.) است. وی، برای مسمی کردن نحوه پدیدار شدن خداوند در عالم، از این عنوان استعاری بهره گرفته است. این اندیشه، قبل از روزبهان، در فلسفه یونان، به ویژه در اندیشه افلاطون و فلوطین، سابقه داشته است و وزبهان، با واسطه، از ایشان متاثر بوده است. نظریات افلاطون و فلوطین از طریق ترجمه آثار ایشان، هم نشینی با مسیحیان و... به عالم اسلام راه پیدا کرده بود و بر جریان فکری عالم اسلام تاثیرگذار بوده است. در این میان، عقاید روزبهان در باب رابطه آفریدگار با آفریدگان، به افلاطون و فلوطین، بسیار شبیه است تا جایی که حتی تمثیل های ایشان مشترک است. با در نظر گرفتن مراودات فرهنگی فراوان میان شرق و غرب مدیترانه، باید گفت که این شباهت به حدی است که ثابت می کند، روزبهان، متاثر از عقاید این فلسوفان یونانی بوده است و «نوافلاطونی» خواندن وی، بی وجه نیست.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.