مفهوم شناسی قاعده «الامتناع بالاختیار» در فقه و اصول
قدرت انتخاب، از موهبت های الهی به بشریت است که انسان می تواند با استفاده از آن، مسیر زندگی خویش را طبق میل و اراده اش طی کند. از طرفی، تکالیف الهی به بندگان، به میزان توانایی و قدرت مکلفین است و تکلیفی که خارج از قدرت آن ها باشد، از جانب خداوند بر دوش ایشان گذاشته نشده است؛ اما گاه مکلف با استفاده از اختیار خویش، مسیری را برمی گزیند که درنهایت به بن بست می رسد و باعث سلب قدرت از خویش می گردد. از طرفی، قدرت مکلف بر انجام فعل، شرط تنجز تکلیف است؛ حال اگر در این صورت که عدم قدرت مکلف ناشی از سوء اختیار خویش است، آیا باعث عدم توجه خطاب و تکلیف مولی به ایشان می گردد یا نه؟ فقیهان و اصولیان در چنین مواردی از قاعده عقلی و فلسفی «الامتناع بالاختیار لاینافی الاختیار» مدد جسته و نظریات خویش را بیان کرده اند. حال در این جستار، با توجه به عدم بحث مستقل درباره این قاعده بسیار مهم در کتب مختلف فقهی و اصولی، نگارندگان سعی شان بر این بوده که بار دیگر، نقش این قاعده را در جای جای فقه و اصول از نگاه نظریه پردازان اصولی و فقهی بازشناسی کنند و به برخی نکات ضروری درباره آن اشاره نمایند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.