نقش مهاجرت در طرز تفکر نویسندگان مهاجر و انعکاس آن در رمانهایشان (بررسی موردی: محمود گلابدره ای، فیروزه جزایری دوما و گلی ترقی)
برای دستیابی به سطح فکری نویسندگان، مطالعه آثار آنها کمک شایانی میکند. نویسندگان مهاجر با انعکاس ابعاد مهاجرت در رمان، بخشی از دیدگاه خود را به خواننده نشان میدهند. محمود گلابدرهای، فیروزه جزایری دوما، و گلی ترقی از جمله نویسندگانی هستند که تجربه زیستی خود را در آثارشان منعکس کردهاند. در این پژوهش از نظرات عبدالعلی لهساییزاده (نظریات مهاجرت، 1368) استفاده شده که مهاجرت را از سه بعد اجتماعی فرهنگی، روانشناسی و اقتصادی بررسی کرده است. تحقیق پیش رو برای پاسخ به این پرسش انجام شده که جهانبینی و تفکر رماننویسان مهاجر چگونه در داستان منعکس میشود. هدف این مقاله بررسی و مقایسه سطح فکری نویسندگان مهاجر است تا از این طریق نقش مهاجرت در خلق آثار آنها روشن شود.
این تحقیق به روش توصیفی تحلیلی شکل گرفته است. ابزار گردآوری دادهها اسنادی و کتابخانهای است و پژوهش به روش تحلیل محتوای کیفی تنظیم شده است. آنچه میتواند به اثبات فرضیه پژوهش حاضر کمک کند، شواهدی است که در آثار سه نویسنده مهاجر بچشم میخورد. ازاینروی جامعه آماری و حجم نمونه تحقیق پیش رو عبارت است از: رمانهای «دال» (358 صفحه) اثر محمود گلابدرهای، «عطر سنبل، عطر کاج» (192 صفحه) اثر فیروزه جزایری دوما و «اتفاق» (302 صفحه) اثر گلی ترقی.
یافتهها:
در این پژوهش دیدگاه های چند نظریهپرداز درباره مهاجرت خوانده و مشخص شد که این پدیده از سه بعد اجتماعی فرهنگی، روانشناسی و اقتصادی بر زندگی مهاجر تاثیرگذار است.
نتیجهگیری:
گلابدرهای نارضایتی از مهاجرت را به شکلهای مختلف در رمان «دال» مطرح میکند، جزایری دوما در رمان «عطر سنبل، عطر کاج» به درجه زیادی از رضایتمندی نسبت به مهاجرت رسیده و در رمان «اتفاق» عدم هماهنگی با مقصد، غم غربت و نوستالژی بزرگترین نگرانی فکری ترقی بوده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.