پیشرفت علم از منظر روی بسکار و خطاپذیری شناخت؛ نقدی بر چهار رویکرد
مهمترین رویکردها در تبیین پیشرفت علم، عبارتند از: رویکرد معنایی، کارکردی، معرفتی و ادراکی. هر کدام از این رویکردها با توجه به هدفی که برای علم متصور است، پیشرفت را نیز بر همان مبنا تعریف می کنند. رویکرد معنایی، پیشرفت را مبتنی بر تقرب به صدق، رویکرد کارکردی مبتنی بر حل مسیله، رویکرد معرفتی مبتنی بر انباشت دانش و رویکرد ادراکی نیز پیشرفت را مبتنی بر افزایش فهم، تعریف می کند. روی بسکار با توصیفی لایه مند از جهان، «علم» را حرکت به سمت لایه های عمیق تر دانسته که با هدف کشف مکانیزم های مولد انجام می شود. او «پیشرفت» را نیز مبتنی بر همین لایه مندی و کسب دانش نسبت به لایه های زیرین، تبیین می کند، اما از آنجا که به اجتماعی بودن علم معتقد است و دانش را محصولی اجتماعی و در معرض تغییر می داند، به خطاپذیری شناخت اذعان دارد و بر این باور است که حرکت به سمت لایه جدید، ضرورتا به پیشرفت علم نمی انجامد؛ اگر چه این امکان وجود دارد که با کسب دانش نسبت به لایه جدید، دانش پیشین بازبینی و تصحیح شود. در این مقاله، ضمن شرح نظریه پیشرفت بسکار و تبیین امکانی بودن آن با توجه به خطاپذیری شناخت، یک هدف اساسی را دنبال می کنیم. این هدف، در بررسی هر چهار رویکرد، به منظور نشان دادن عدم توجه آنان به جنبه خطاپذیری شناخت و تاثیر آن در تبیین پیشرفت، خلاصه می شود.
روی بسکار ، پیشرفت علم ، خطاپذیری شناخت ، ضروری ، امکانی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.