ناسازه های سیاستگذاری فرهنگی در ایران، پیشنهاد یک مدل مطالعاتی
انواع مختلفی از ناسازگاریها در سیاست گذاری فرهنگی ایران وجود دارد. هدف این نوشتار تحلیل نقش ناسازه های شناختی در ایجاد ناهماهنگی میان محتوای سیاستهای فرهنگی با ارزش ها و هنجارهای ذی نفعان آن سیاست است. هدف این مقاله ارایه یک مدل پیشنهادی برای مطالعه و تحلیل این قبیل ناسازهها است. با بهره گیری از روش تحلیل نظری و با تکیه بر رویکردهای شناختی در سیاستگذاری عمومی شامل «پارادایم سیاستگذاری»، «مرجعیت» و «چارچوب ایتلاف حامی» تلاش شده است تا یک چارچوب پیشنهادی برای مطالعه ناسازههای سیاست فرهنگی ارایه شود. به همین دلیل و به طور خاص زمینه های اجتماعی شکل گیری ناسازه ها در نظام قشربندی جامعه ردیابی شده است، زیرا نظام قشربندی بازنمای تنوعات فرهنگی و ذخایر شناختی متنوع است. تفاوت منابع شناختی و مرجعیت های فکری سیاستگذاران و ذی نفعان سیاستها که حاصل تعلق به قشرهای متفاوت است موجب جهت گیریهای فرهنگی ناسازگار میشود. همچنین نقش گروه های اقتصادی و سیاسی ذینفوذ، لابیگرها و گروهه ای مرجع نیز بارز است. این واسطه ها برخی از مرجعیت ها را برای سیاستگذاران برجسته کرده و با تاثیر بر سازمان و ایتلاف سیاستگذاران تلاش میکنند سیاستها را به سمت منافع خود، هدایت کنند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.