دیپلماسی علمی آمریکا در قزاقستان
در فضای جهانی شده که بازیگران به ویژه قدرت های نوظهور در صدد ارتقا موقعیت خود در ساختار بین المللی هستند، بهره گیری از قدرت نرم به ویژه در چهره دیپلماسی علمی از اهمیت فزاینده ای برخوردار شده است. در این شرایط، آمریکا به عنوان قدرتی بزرگ که در عین حال در حوزه تولید و انتشار علم و فناوری پیشرفته نیز دست بالا دارد از دیپلماسی یاد شده در راستا دستیابی به اهداف و منافع ملی بهره برداری می نماید. جهت گیری مزبور در ارتباط با حوزه آسیای مرکزی و قفقاز و به خصوص کشور قزاقستان با ویژگی های خاصی همراه شده؛ به گونه ای که ایالات متحده درصدد است در یک چشم انداز جدید استراتژیک با بهره مندی از دیپلماسی علمی خاصه بر مبنای «ساحت علم برای دیپلماسی»، همکاری سازنده، هدفمند و چارچوب مندی را با کشور مزبور اعمال نماید. این نوع همکاری دیپلماتیک بر محور نقش اندیشمندان و دانشگاهیان و چگونگی ارتباط یابی آنان با توده های مردمی، مراکز دانشگاهی و صنعتی شکل گرفته و توسعه می یابد. در این راستا این پرسش مطرح می شود که در چارچوب سیاست خارجی آمریکا در قبال قزاقستان در دوره زمانی پس از 11 سپتامبر2001، دیپلماسی علمی چگونه نقش آفرین بوده است؟ در پاسخ با استفاده از راهبرد قیاسی، روش توضیحی - تبیینی و گردآوری اطلاعات و داده های علمی به صورت مجازی و کتابخانه ای این فرض مورد مداقه قرار می گیرد که در چارچوب سیاست خارجی آمریکا در مورد قزاقستان در دوره پس از حوادث 11 سپتامبر 2001، دیپلماسی علمی در قالب«علم برای دیپلماسی» و با تاکید بر مقوله های«همکنشی توسعه محور» و «همکنشی امنیت محور» به پیشبرد سیاست خارجی این دولت کمک کرده است. یافته های مقاله نمایانگر آن است که امریکا با اتکا بر دیپلماسی علمی در قزاقستان از فرصت های نرم افزاری لازم برای توسعه روابط همه جانبه با این کشور به ویژه در حوزه های سیاسی و امنیتی بهره برده و آن را در چارچوب متحدی راهبردی در منطقه در جهت تاثیربخشی بر معادلات فراملی تعریف نموده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.