تخمین اثر نهاده ای انرژی در بخشهای مختلف اقتصادی
می توان انرژی را نیروی محرکه لازم برای به گردش درآوردن چرخ تولید و خدمات دانست که حاصل سوخت یا فرآورش منابع مختلف نظیر نفت ، گاز ، زغال سنگ ، هسته ای ، خورشیدی و امثال آن است. سوالی که علم اقتصاد در مسایل انرژی باید پاسخگوی آن باشد ، این است که چقدر و چگونه تولید و مصرف کنیم و چه الگوهایی را رعایت کنیم . تخمین تابع تولید با شکل کلی کاب - داگلاس برای بخشهای مختلف اقتصادی وبا سه نهاده انرژی ، نیروی کار وسرمایه گذاری نشان می دهد که کشش نهاده ای انرژی برای بخش حمل و نقل برابر 13/1 ، بخش صنعت 77/0 ، بخش کشاورزی 46/0 ، و برای کل اقتصاد 3/0 است. در این مقاله کشش قیمتی تقاضای انرژی نیز برای هر یک از بخش های فوق محاسبه گردیده است که نتایج حاصل برای هریک از بخشها به ترتیب عبارتند از : 27/0- ، 4/0- ، 5/0- ، 5/0- در مجموع ، این نتیجه حاصل گردید که تاثیر انرژی بر تولید در کلیه بخشها معنا دار بوده و این تاثیر در دو بخش حمل و نقل و صنعت به مراتب بیشتر از بخش کشاورزی و کل اقتصاد است. این مسئله حاکی از ضرورت بالای مصرف انرژی دراین بخشهاست وچنان که کششهای قیمتی نیز نشان می دهد تاثیر تغیررات قیمتی در این بخشها کمتر از بخش اقتصادی و کل اقتصاد است. محاسبه شاخص های مختلف اقتصاد انرژی در کشور نظیر کشش نقطه ای انرژی (یا معکوس آن بهره وری انرژی) ، شاخص شدت مصرف انرژی یا انرژی بری ، نسبت مصرف انرژی به نیروی کار و سرمایه گذاری علاوه بر اینکه به صورت فوق موید نتایج حاصل از تابع تولید آن است، حاکی از افزایش انرژی بری در کشور طی دوره مورد بررسی نیز می باشد (72-1347). همچنین تولید انرژی در کشور نیز با استفاده از رابطه تبعی با اقلام مختلف مصرف انرژی وبا اتکا به سناریو های مختلف برای دوره 90-1373 شبیه سازی و برآورد گردیده که در بیشترین حالت ، کشور به منظور پاسخگویی به مصرف انرژی در سال 1390 نیاز به 3/6 میلیارد تن تولید انرژی دارد. در اقتصاد ، انرژی از دوجنبه مشخص حایزاهمیت است. یکی ، جنبه نقش نهاده ای انرژی در تولید کالا و خدمات است و دیگری نقش و جایگاه انرژی به منزله یک محصول تولید شده. هریک از این دو نقش به نوعی متاثر از دیگری است و برآیند این دو ، عامل حرکت چرخه های اقتصاد ی جامعه است.ازیک طرف وضعیت تولید انرژی و در جه سهولت دسترسی به آن تعیین کننده میزان حساسیت مصرف انرژی در بخشهای مختلف اقتصادی است ، بگونه ای که هر قدر در جامعه تولید انرژی بیشتر باشد ، تمایل به مصرف و جایگزینی آن با دیگر منابع بیشتر و با فرض کمبود یا گرانی نسبی عوامل تولید کار وسرمایه چنانچه جایگزینی آنها با انرژی ممکن باشد جامعه به سمت تولید کالاهای انرژی بر سوق می یابد و ازطرف دیگر مصرف انرژی و برنامه ریزی برای آن ، خود میتواند الگوی مشخصی از تولد و برنامه ریزی را تعیین نماید. در این نوشته نخست به بررسی نقش انرژی به عنوان نها ده ای در بخشهای صنعت ، کشاورزی و حمل ونقل می پردازیم . سپس با استفاده از دو روش زیر کل اقتصاد را مورد بررسی قرار خواهیم داد:1- روش تخمین تابع تولید و محاسبه کشش های نهاده ای انرژی در هر یک از این بخشها. 2- محاسبه شاخصهایی که تعیین کننده و ضعیت مصرف انرژی در هریک از بخشهای فوق می باشند ، پس از آن با استفاده ازرابطه تولید و مصرف انرژی در کشور ، سهم مصرف هر یک از سوختها را در کل انرژی محاسبه می کنیم وبا استفاده از سناریوهای مختلف که به منظور برآورد مصرف انرژی طی دوره 90-1373 در نظر گرفته شده اند، تولید انرژی نیز برای این منظور ، شبیه سازی و برآورده می گردد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.