واقعه مندی و انواع واقعه در اشعار آزاد نیما
«ساختار» به معنی وجود ارتباط میان اجزای یک متن است، به شکلی که وجود هیچ جزیی، اتفاقی یا بی دلیل به نظر نرسد. یکی از وجوه تفاوت شعر نیمایی با شعر سنتی، در ساختار آن است. شعر سنتی به طور عمومی، بیشتر در سطح بیت دارای ساختار و انسجام است، تا در کلیت خود. این ادعا بیشتر درباره اشعار غنایی همچون غرل، صادق است، نه درباره اشعار بلند آشکارا روایی، همچون شاهنامه یا خسرو و شیرین. تاکنون بحثی همه جانبه درباره ساختار شعر نیمایی صورت نگرفته است و بیش از هر چیز بر ارتباط صور خیال تاکید شده است. برای تحلیل ساختار شعر نیما می توان از مفاهیم حوزه روایت شناسی پساکلاسیک استفاده کرد. در روایت شناسی کلاسیک یا ساختگرا، اغلب ژانرهایی چون حکایت، داستان کوتاه و رمان که جنبه روایی آن ها قوی و آشکار است، مورد توجه بودند. در مقابل، در روایت شناسی پساکلاسیک، توجه به ژانرها و یا حتی رسانه های دیگر که جنبه روایی آن ها چندان قوی نیست و در گذشته مورد توجه روایت شناسان قرار نداشتند نیز رواج دارد؛ برای مثال، روایت شناسی پساکلاسک به پدیده هایی چون انواع نمایش، شعر غنایی و حتی موسیقی نیز توجه دارد. «واقعه مندی»، یکی از مفاهیم روایت شناسی است که برای تحلیل ساختار شعر نیمایی می توان از آن کمک گرفت. واقعه، رخداد یا چرخش تعیین کننده در متن روایی است و ساختار شعر نیما در بسیاری از موارد، ناشی از وجود پیرنگی واحد در سراسر شعر است که در خدمت ایجاد یک واقعه است. میزان واقعه مندی یک رخداد، به میزان تخطی آن از طرح واره وابسته است. طرح واره ها، الگوهای قالبی و آشنا برای ذهن هستند. طرح واره ها خود دو نوع اند: چارچوب و پی آیند. تفاوت این دو در توالی مند بودن «پی آیند» در مقابل ایستایی «چارچوب» است. سه نوع اصلی واقعه را می توان به این صورت برشمرد: واقعه در سطح رخدادها، واقعه در سطح ارایه، و واقعه در سطح دریافت. نمونه های هر سه نوع را می توان در اشعار آزاد نیما یافت.
ساختار ، نیما ، واقعه ، واقعه مندی ، طرح واره
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.