مدل ساختاری اختلال شخصیت مرزی براساس تجربه های کودک آزاری، ذهنیت طرحوارهای و فرزندپروری ادراک شده مادر با میانجیگری دشواری تنظیم هیجان
اختلال شخصیت مرزی، اختلال روان شناختی پایداری است که چالش های قابل توجهی در سازگاری روان شناختی افراد مبتلا به وجود می آورد. در نتیجه، شناسایی عوامل موثر می تواند در تدوین برنامه های پیشگیری مفید باشد. این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی دشواری تنظیم هیجان در رابطه بین تجربه های کودک آزاری، ذهنیت طرحوارهای و شیوه های فرزندپروری ادراک شده مادر با اختلال شخصیت مرزی انجام شده است.
روش پژوهش حاضر، توصیفی - همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی افراد با اختلال شخصیت مرزی مراجعه کننده به مراکز درمانی (کلینیک ها و بیمارستان های روانپزشکی) شهر تهران در سال 1398 بود که از این تعداد 250 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های شخصیت مرزی لیشنرینگ، تجربه های کودک آزاری محمدخانی، ذهنیت طرحواره ای لابستیل، فرزند پروری ادراک شده گرولینک و دشواری در تنظیم هیجان گراتز و رومر استفاده شد. سپس، داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS-v.24و AMOS-v.24 و با روش تحلیل عاملی تاییدی و مدل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها نشان داد ارتباط مستقیم و معناداری بین دشواری تنظیم هیجان، تجربه های کودک آزاری، ذهنیت طرحوارهای و شیوههای فرزندپروری ادراک شده مادر با اختلال شخصیت مرزی وجود دارد (05/0<P). علاوه بر این، تجربه های کودک آزاری، ذهنیت طرحوارهای و شیوههای فرزندپروری ادراک شده مادر به صورت غیرمستقیم و با میانجی دشواری تنظیم هیجان با اختلال شخصیت مرزی ارتباط داشتند (05/0<P).
پژوهش حاضر نقش دشواری تنظیم هیجان، تجربه های کودک آزاری، ذهنیت طرحوارهای و شیوههای فرزندپروری ادراک شده مادر را در تبیین اختلال شخصیت مرزی مورد تایید قرار داد که مبانی نظری لازم برای تدوین برنامه های پیشگیرانه در اختیار متخصصان بالینی قرار می دهد. مضامین نظری و کاربردی نتایج و مدل ارایه شده در پژوهش حاضر مورد بحث قرار گرفته است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.