روان روایت شناسی طنز در داستان های کودک: با رویکردی طرحواره ای
«روان روایت شناسی» مطالعه بازنمایی های شناختی روایت است. «طرحواره ها» مجرای تحقق بازنمایی ها بوده، حاوی کلیتی از ویژگی های شاخص، و فاقد جزییات اند. مقاله پیش رو بر آن است: با استفاده از مفهوم طرحواره، ابتدا «طنز» را تعریف؛ سپس وفق چگونگی تاثیر متن بر بازنمایی های ذهنی مخاطب، سبک های طنزپردازی را در داستان های کودک دسته بندی کند. روش این مقاله تحلیلی توصیفی و قایم بر دو مولفه است. یکی از مولفه ها مبین تغییرات طرحواره گفته یاب درون روایی متن (شخصیت مضحک داستان) است، دیگری مبین تغییرات طرحواره گفته یاب برون روایی (خواننده). نتایج پژوهش نشان می دهد: اول اینکه طنز عبارت است از علم بر تحقق خطای شناختی ناشی از دیالکتیک دو طرحواره متباین؛ دوم اینکه خنده آفرینی روایت های طنز زاده تعامل دو متغیر است: یکی طرحواره ذهنی گفته یاب درون روایی و دیگری طرحواره ذهنی گفته یاب برون روایی؛ سوم اینکه از منظر تفکر شناختی، سبک های روایت های طنز کودکانه تکرار یا تلفیقی از سبک های روایت های لطیفه گون (انکدوت ها) است. در این مقاله برای نخستین بار، ضمن بررسی ارتباط میان سازوکارهای معناسازی متون طنز کودک با فرایند بازنمایی ذهنی خواننده، طنزپژوهی دومولفه ای (برحسب دو گفته یاب درون روایی و برون روایی) معرفی می شود. دستاورد عملی پژوهش، ارایه الگوریتم هایی شناختی برای خنده آفرینی است که می تواند یاریگر طنزنویسان حوزه کودک باشد.
داستان کودک ، روایت شناسی ، تفکر شناختی ، طنز ، طرحواره ، سبک شناسی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.