فهم پدیده ناتوانی آموخته شده و شناسایی عوامل شکل دهنده آن در سازمانهای دولتی
هدف اصلی تحقیق حاضر فهم چیستی و چرایی پدیده ناتوانی آموخته شده در سازمان های دولتی بوده است.
روش شناسی تحقیق، استفاده از روش ترکیبی اکتشافی شامل دو مرحله کیفی و کمی بود. بخش کیفی از طریق راهبرد نظریه پردازی داده بنیاد و بخش کمی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفته است. جامعه آماری شامل خبرگان در سازمان های دولتی شهر ایلام بود که به دو شیوه هدفمند و گلوله برفی با محوریت قاعده اشباع نظری تعداد 20 مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. روایی داده های کیفی از طریق ضریب نسبی روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی تایید شد. در ادامه، پرسشنامه ای 81 سوالی برای آزمون مدل طراحی شد که روایی و پایایی آن با شاخص های شناخته شده بررسی شده است.
سرآغاز ناتوانی آموخته شده در سازمان های دولتی وجود پنج عامل قوانین و مقررات اداری متصلب، انگاره های ذهنی مدیران، نقش بازدارندگی مدیران، ساختار سازمانی و فرایندهای سازمانی بود که منجر به ظهور پدیده محوری با عمق مفهومی روزمرگی شغلی، تعصب پیشین، بسندگی در شغل، احساس کهتری و سکوت آگاهانه شده است. پس از تایید اعتبار این مرحله، تحلیل داده های کمی با نرم افزار اسمارت پی ال اس نشان داد، موجبات علی در هویدایی پدیده محوری اثر پرمفهومی می گذارند. همچنین، با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای مشخص شد وضعیت کنونی پنج بعد مفهوم، در جامعه مورد تحقیق از حد نرمال بالاتر است.
محدودیت ها و پیامدها: مفهوم و ابعاد شکل دهنده ناتوانی آموخته شده به خاطر مغفول ماندن از نظرگاه پژوهشگران، نامکشوف مانده است. بنابراین، تحقیق حاضر سعی دارد خلا تیوریک و مفهومی پیش گفته را تقلیل کند.
با توجه به حاکم بودن ابعاد شکل دهنده ناتوانی آموخته شده در سازمان های دولتی، مدیران می بایست با افزایش آگاهی درباره موجدات این پدیده، استراتژی های مناسبی را برای کنترل آن اتخاذ کنند.
مقاله حاضر یکی از بیماری های کمتر شناخته شده در سازمان های دولتی را معرفی و به مفهوم پردازی آن پرداخته است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.