مطالعه ی مکان اتصال نمونه ی چوب بلوط بلند مازو در مقایسه با محل گره و شکم ارتعاش طولی
یکی از معضلات آزمون های غیر مخرب در کشف ناهمگنی ها در چوب و فراورده های چوبی، محل قرارگیری آن ها نسبت به گره و شکم ارتعاشی می باشد. به طوریکه ممکن است ناهمگنی های مخفی که در محل گره ی ارتعاشی قرار گرفته اند، در این گونه مواد تاثیری بر مدول الاستیسیته ی دینامیک نداشته باشند و قابل تشخیص نباشند. در این تحقیق به بررسی ایجاد اتصال سربه سر ساده در تیرهای بلوط بلند مازو (Quercus castaneifolia) با ابعاد 2×4×72 سانتی متر (طولی×شعاعی×مماسی) با بلوک های خارج شده از نواحی 06/0 و 50/0 سانتی متر طول تیر همان تیرها پرداخته شده است. نتایج حاکی از آن بود که ایجاد اتصال در ناحیه ی 50/0 سانتی متر طول تیر اثر معنی داری بر مقادیر حاصل از مدول الاستیسیته ی دینامیک ندارد در حالیکه ایجاد این اتصال در ناحیه ی 06/0 سانتی متر طول تیر تاثیر معنی داری بر مقادیر مدول الاستیسیته دارد. همچنین در هر دو نوع اتصال مقادیر میرایی ارتعاش و کارایی تبدیل آکوستیک به ترتیب با افزایش و کاهش روبه رو شدند که میزان این تغییرات در ناحیه ی 06/0 سانتی متر طول تیر بیشتر بود. به طور کل می توان گفت، با توجه به اثر گره و شکم ارتعاشی و از طرف دیگر محل قرارگیری اتصال در دو ناحیه، فاکتور کارایی تبدیل آکوستیک فاکتور مناسبی برای تخمین زدن مکان اتصال و یا همان ناهمگنی می باشد.
گره ی ارتعاشی ، شکم ارتعاشی ، آزمون غیر مخرب ، اتصال ، ناهمگنی ، چسب
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.