اثر کودهای زیستی و شیمیایی و روش های کنترل علف هرز بر زیست توده و عملکرد دانه عدس (.Lens culinaris Medik)
به منظور بررسی اثر کاربرد کودهای زیستی و شیمیایی و روش های کنترل علف های هرز در عدس، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در سال زراعی 98-1397 با سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایش در فاکتور اول شامل کودهای زیستی پتاپاور، فسفرپاور، مایکورایزا، مخلوط همه کودهای زیستی و کود شیمیایی و در فاکتور دوم سه تیمار کنترل علف هرز شامل کاربرد علف کش پندیمتالین به صورت پیش رویشی، کاربرد علف کش پایریدیت به صورت پس رویشی و در مرحله سه تا چهار برگی و دوبار وجین در طول فصل رشد بود. نتایج نشان داد که کاربرد پس رویشی پایریدیت اگرچه علف های هرز را به خوبی کنترل کرد، اما منجر به کلروز و نکروز در عدس شد. پندیمتالین منجر به حصول بیشترین عملکرد زیست توده و دانه در عدس شد. در بین کودها، کود شیمیایی منجر به افزایش تراکم و زیست توده علف های هرز و همچنین بیشترین عملکرد عدس شد. در بین کودهای زیستی، کود پتاپاور بیشترین عملکرد عدس را باعث شد و مخلوط کودهای زیستی منجر به کاهش عملکرد و زیست توده عدس نسبت به سایر کودها شد. با توجه به اثرات متقابل روش های کنترل و کودهای مصرف شده در این آزمایش بهترین نتیجه عملکرد زیست توده (800 گرم در متر مربع) و دانه (164 گرم در متر مربع) عدس را کاربرد کود زیستی پتاپاور به همراه پندیمتالین به صورت پیش رویشی به همراه داشت.
پایریدیت ، پتاپاور ، پندیمتالین ، لگوم ، مایکورایزا
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.