بحران روش شناختی در کلام سیاسی با تاکید بر دیدگاه آیت الله خامنه ای
علم کلام و بهتبع آن کلام سیاسی به دلایل مختلف با آسیبهای زیادی مواجه گردیده است و در فرایند معرفتی خویش، گرفتار توسعهنایافتگی و حاشیهنشینی در کنار فقه است. قرنهاست که متکلمان بر سر یافتههای پژوهشی گذشتگان نشستهاند. تحقیق «بحران روششناختی کلام سیاسی» بر اساس نظریه روششناختی «اسپریگنز» با ریشهیابی دلایل این بحران، به عواملی همانند بیثباتی موضوعی، تنوع در غایات، تعدد مسایل و تکثر در روش، بینارشتهای بودن و فشار روشهای جدید اشاره دارد که همه سبب ایجاد این آشفتگی شدهاند. فرضیه تحقیق آن است که مهمترین مانع و مشکل اساسی این دانش، گرفتاری در بحران و آشفتگی روشی است و رفع این بحران از طریق بازسازی یک دستگاه مستقل «روششناختی» برای آن میسر است. پیشینه دانش کلام سیاسی بیانگر آن است که این دانش در دو سطح «تبیین و توضیح» و «دفاع و پاسخگویی به شبهات» با عوامل و شرایط فوق سازگار شده و به تکثر روشی تن داده است؛ اما در بخش «تولید علم» و «نوآوری و نظریهپردازی» با نوعی انسداد و بنبست مواجه است. راهکار برونرفت از این ایستایی بر اساس ایده آیتالله خامنهای، پذیرش مرجعیت «روش اجتهاد» است.
علم کلام ، کلام سیاسی ، روش ، روش شناسی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.