کارکرد معیارهای نشانه ای، ساختاری، ارزشی و نقشی در تحلیل فرایند زایشی معنا و دلالت پردازی در نظام نشانه ای زبانی و ادبی
نشانه- معناشناسی، حوزه مطالعاتی جدیدی است در زمینه تبیین کارکرد لایه های زیرین نشانه هاو دست یافتن به روابط متقابل نشانه ها ودستاورد آن، چگونگی ظهور معناست. بر این اساس، به چارچوبی در حوزه نشانه- معناشناسی نیازمندیم تا بتوانیم به فرایند زایشی معنا در متن ادبی دست یابیم. به رغم تمایز دو دیدگاه در زمینه «تعین معنا» بر پایه نظریه نشانه شناسی سوسور و «عدم تعین معنا»، بر پایه باور به لایه های تاریک و رازناکی متن ، بر اساس دو نظریه نشانه شناسی ساختارگرای سوسوری و پیرسی و شالوده شکنی پساساختارگرای بارتی و دریدایی، می توان معیارهایی در فهم متن ادبی، چگونگی ظهور معنا و سنجه هایی در تبیین ساختارهای زبانی متن و نشانه های ادبی و تمایز بین دلالت «لفظ» بر معنا در «اثر زبانی» و دلالت «نشانه» بر معنا در «اثر ادبی» و دو نظام نشانه ای زبانی و ادبی ارایه کرد. به کمک پیوند بین نشانه و معنا و چهار «معیار نشانه ای»، «معیار ساختاری»، «معیار نقشی» و «معیار ارزشی»، می توان به تحلیل چگونگی ظهور معنا و نهایتا فهم و تاویل متن ادبی دست یافت. از این رو، دست یافتن به مبانی نشانه- معناشناسی، بر اساس چهار مقوله «نشانه»، «ساخت»، «نقش» و «ارزش» و چهار معیار نشانه ای، ساختاری، نقشی و ارزشی، در تحلیل فرایند زایشی معنا، هدف این پژوهش است؛ چهار مقوله و معیاری که برای نخستین بار علی محمد حق شناس برشمرده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.