ارزیابی روش میکروپلات برای برآورد تراکم زادآوری گیلاس وحشی (Prunus avium L.)
هدف این پژوهش، بررسی دقت و صحت روش میکروپلات منفرد در برآورد زادآوری گونه نادر گیلاس وحشی و معرفی روش جایگزین بوده است. برای این منظور، ابتدا با انجام جنگل گردشی، سه پارسل از سری هفت شفارود که دارای درختان مادری و زادآوری طبیعی گیلاس وحشی بودند، انتخاب شدند. تعداد 50 قطعه نمونه دایره ای هریک به مساحت 1000 متر مربع، به صورت منظم تصادفی، در شبکه ای به ابعاد 200×150 متر برداشت شد. در هر قطعه نمونه، چهار میکروپلات، هریک به شعاع دو متر مشخص و نهال های گیلاس وحشی موجود در آن ها، که ارتفاع کمتر از 30/1 متر داشتند، شمارش شدند. در هر قطعه نمونه، یک ترانسکت به عرض 2/0 و طول 10 متر نیز مشخص و نهال های گیلاس وحشی موجود در آن شمارش شد. در مساحت 10000 متر مربع مشتمل بر 10 قطعه نمونه، کلیه نهال های گیلاس وحشی شمارش و تراکم به دست آمده، به عنوان شاهد در نظر گرفته شد. بر اساس نتایج، خطای نمونه برداری در روش میکروپلات خوشه ای حداقل (69/18 درصد) و در روش ترانسکت حداکثر (62/45 درصد) بود. همچنین، روش میکروپلات خوشه ای بیشترین صحت (72/15 درصد) و روش ترانسکت کمترین صحت (74/111 درصد) را در برآورد تراکم داشت. آزمون t تک نمونه نشان داد که اختلاف معنی داری بین روش های نمونه برداری ترانسکت عریض و میکروپلات منفرد با شاهد در سطح پنج درصد وجود دارد. درحالی که روش میکروپلات خوشه ای از نظر آماری اختلافی با شاهد نداشت. از این رو، روش میکروپلات خوشه ای نسبت به میکروپلات منفرد، به واسطه برآورد دقیق تر و صحیح تر زادآوری گونه های نادری مانند گیلاس وحشی، ارجحیت دارد.
تجدید حیات ، شفارود ، قطعه نمونه ، نمونه برداری ، نهال
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.